" اشتباهم این بود که هر جا رنجیدم ، خندیدم ، فکر کردند درد ندارد ضربه ها را محکم تر زدند..." ( چارلی چاپلین)
شاید برخی از شما تجربه تنبیه بدنی فرزند یا دانش آموز خود را داشته باشید ، انسان است و ظرفیت های محدود او. و در این هنگامه شاهد خندیدن او باشید و بیشتر عصبانی شوید. وقتی از این افراد می پرسید : مگر درد ندارد چرا می خندی ، پاسخ می دهد: از بس کتک خورده ام بدنم مقاوم شده ، این که چیزی نیست !!
اگر امروز ما درگیر رنجی پایان ناپذیریم و دادرسی برای فهمیدن گفته ها و درک آلام خود توسط هیچ مسندنشینی نداریم ، به همان دلیلی است که گذشتگان ما با غفلت به رنج های زندگی خود خندیده اند و شرایط سخت آن را با سکوت و اطاعت محض و کورکورانه ، تحمل کرده اند. اگر صدای اعتراض کارگر و فرهنگی و....نیز در این جامعه همان 40 سال پیش بلند بود و به جای تحمل فشار زندگی به عصیانی عالِمانه روی می آوردند ، امروز دغدغه من و شما به جای ناله های زیر خط فقری پایان ناپذیر ، توجه به کیفیت آموزش و فرهنگ و اقتصاد کشور بود.
اشتباه ما این بود هر جا که رنجیدیم ، خندیدیم و مدارا کردیم و آنان فکر کردند که درد ندارد ، پس ضربه های محکم تری بر تار و پودمان فرود آوردند. بی اعتنایی آنان و محکومیت ما در تحمل این زندگی طاقت فرسا ، حاصل اشتباه خودِ ما هم بوده است. تکلیف چیست ؟ ادامه خنده و تحمل شرایط غیرانسانی و یا .....
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.