" فکر کردن کار سختی است به همین خاطر اکثر مردم قضاوت می کنند." (کارل گوستاو یونگ بنیانگذار روانشناسی تحلیلی)
انسان ها از یک نظر ، به دو گروه عمده قابل تقسیم هستند :
1 - انسان هایی که کار سخت را ترجیح می دهند و طی آن محک خورده و کارهای مفید بسیاری برای آسایش خود و همنوعان خود انجام می دهند.
2 - انسان هایی که حوصله ، انرژی و قدرت انجام کار سخت را ندارند و ترجیح می دهند با انتخاب شغلی ، طی یک روزمرگی تمام عمر ، نیازهای زندگی خود را تأمین و مرتفع سازند.
یکی از این کارهای سختی که به درجاتی از هوش ، مهارت ترکیب استعداد و ذوق و امکانات بالقوه برای تولید دانش و خرد و شعور جمعی نیاز دارد ، قدرت تفکر است. افرادی که برای خلق کردن شرایط مطلوب و بهینه و یا یافتن عناصری جدید جهت سهولت جریان زندگی و یا کیفیت بخشی به محیط طبیعی و زیست و ... مهم ترین وظیفه خود را در هر زمان و مکان ، فکر کردن می دانند. و چون مهم ترین رسالت آنان اول اندیشه ، سپس بیان است ، موفق هم می شوند چون آن را پیوسته و همواره انجام می دهند. این افراد حتی قادر هستند دیگران را با شور و هیجان وصف ناپذیری به فکر کردن تشویق سازند.
اما عده ای فقط مصرف کننده فکر دیگران هستند. به گروه فکر در جامعه ، طعنه می زنند پس کو راه حل ؟ چرا نمی توانید ما را از این بحران رهایی دهید؟ چرا کسی به طور معجزه آسا از دل تاریخ بیرون نمی آید تا نجات غریق غافله خودباخته گردد؟ چرا دیگر ، مادران ناجی بشر به دنیا نمی آورند؟ فکر آنان هم در کِش و قُوسِ چنین معماهایی ، فسفر می سوزاند.
این افراد استاد کار قضاوت کردن در هر امر مربوط و نامربوط به زندگی خود و دیگران هستند. آنان به پرواز مگس و زنبور هم قضاوتی دارند و به رفتار رهگذران نیز نظری می دهند. در این جامعه ، قضاوت کردن وقتی این قدر پیش و پا افتاده و عملی سهل و ساده است ، افراد بیشتری بدان تن در می دهند و برای همین چنین جامعه ای به " فقر تولید فکر " مبتلا می گردد.
وقتی فکر کردن و رسیدن به نتایجی عملی و مفید و مؤثر ، برای افراد یک جامعه فعالیتی سخت و انرژی بر است ، قضاوت کردن نسبت به هر موضوعی ، ارزش ها و هنجارهای لازم در روابط اجتماعی را خفیف و غیرمهم می سازد. در چنین جامعه ای تهمت و افترازنی و غیبت ، تبدیل به رفتاری عادی و مهیج برانگیز می شود و انسانها خاصیت مفید بودن خود را از دست می دهند.
و در نهایت جوانه فکر جدید و رشد و نمو آن در چنین جامعه ای به آفت جمله کارلایل مبتلا می شود ، یعنی : " فکر نو بسیار ظریف و حساس است ، با یک ریشخند کوچک می میرد و کنایه ای کوچک آن را به سختی مجروح می کند "
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
نظرات بینندگان