مصوبه نظام رتبهبندی معلمان توسط معاون اول رئیس جمهور ابلاغ شد.
"مشمولان طرح طبقهبندی مشاغل معلمان : شامل آموزگار ، دبیر ، هنرآموز ، مربی امور تربیتی ، مشاور واحد آموزشی ، مراقب سلامت ، مدیر و معاون واحدهای آموزشی و تربیتی هستند " (1)
وقتی که طرح از ابتدا تعریف مشخصی برای خود ندارد و بیان اجرای آن سال ها ، تبدیل به محرکی بدون پاسخ از سوی عناصر زیرمجموعه آن می گردد ، طبیعی است که تا زمان موعود یعنی ابلاغ اجرای آن ، تغییر ماهیت بدهد.
قرار اجرایی محرز طرح ، رتبه بندی معلمان به عناوین همسطح دانشگاه یعنی : مربی و استاد و استادیار و..... بود اما امروز شاهدیم که طرح مشمولیت عامه یافته است و 9 رده شغلی در آموزش و پرورش را شامل می شود و حتی در عنوان خبر نیز آورده شده است : مشمولان طرح طبقهبندی مشاغل معلمان !! ظاهرا واژه " مشاغل معلمان " نیز ترکیبی جدیدی می باشد که با مغالطه کاری مسئولان و به تبعیت از آنها ، قرار است نیروهای ستادی در ادارات و مجموع 9 رده شغلی فوق ، سال ها آن را به کار برند.
شاید همه کارمند و یا کارکنان وزارت آموزش و پرورش باشند اما فقط آموزگار و دبیر است که به امر آموزش دانش آموزان در حالت کلی و رسمی مشغول می باشد. دبیران پرورشی و مشاوران و مربیان بهداشت و...... هر یک کارکردهایی مجزا از معلم دارند. هیچ یک از این افراد مشاغل معلمان نیستند ، بلکه هر یک به مقتضای نیاز جانبی و یا تبعیت از نظام سیاسی و به مرور در مدارس به وجود آمده اند تا حجم کار معلمان تخفیف یابد و یا کارکرد معلمان ناقص گردد.
حتی در بخشی از اخبار ، به رتبه بندی کارکنان اداری نیز اشاره شده بود. تصور می کنم این طرح به منزله ارتقای صلاحیت و دانش معلمان نیست و صرفا بهانه ای برای افزایش حقوق آنان است که به امید ایجاد رضایت در آنان ، انتظار بهبود کیفی کارکرد آنها را دارند. ظاهرا دولت برای افزایش خارج از نوبت و طبق روال سالانه افزایش حقوق ، میانبری برای بهبود معیشت فرهنگیان زده است. اما این همه مدت ، فقط معلمان در کش و قوس وعده های بی سرانجام وزرا بوده اند و خوش به سعادت 7 عنوان دیگر که تحت پوشش "مشاغل معلمان "، بی سر و صدا و با عزت ، از مزایای این طرح بهره مند شده اند. کوس رسوایی شایعات تا واقعیات اجرای طرح به نام معلمان در سراسر کشور نواخته شد اما به کام آنان نیز شیرین شد.
هدف از طرح موضوع ، بُخل و تنگ نظری نیست ، بلکه انتظار حرکت هدفمند و برنامه ریزی شده توسط وزیر و وکیل و دولت است که ابتدا تمامی جوانب یک طرح را پی ریزی ، بررسی ، غربالگری و..... نمایند و سپس بوق اجرای آن را به بهای خرد کردن اعصاب معلمان و ایجاد یأس و نومیدی در آنان به صدا درآورند.
تصور نکنید که مشمولیت 9 رده شغلی ، آرامش بعد اجرای طرح را عملی خواهد ساخت. در انتظار کسانی باشید که از گوشه و کنار ، معترضِ عدم مشمولیت خود خواهند بود و شما را به ترویج تبعیض متهم خواهند ساخت ، از جمله فراموش شدگان همیشگی و اصلی نظام آموزشی یعنی بازنشستگان . بسیاری از آنان هنگام بازنشستگی ، رتبه عالی داشته اند اما چون در آموزش و پرورش ، اتصال قوانین در زمان وزیر قبل برای وزیر بعد وجود ندارد لذا از این حق محروم خواهند ماند.
همه آموزش و پرورشی ها و حتی همه ایرانیان در سایه گفته ها و کرده های این چند ساله شما مسئولان و وزرا ، هدف اصلی و شاید تنها هدف اجرای آن را ارتقای سطح معاش معلمان قلمداد می کنند. در واقع نوعی سکوی پرش برای تقویت مختصر کف حقوق . چون ما معلمان سقف حقوق هرگز نداشته ایم و هرگز نخواهیم داشت و همگی مابین دو رقم مشخص و محدود در زیر خط فقر قرار گرفته ایم . قدرمسلم چنین افزایشی نیز ما را به سقف حقوق کارمندان دیگر سازمانها و همسان سازی با آنها نخواهد رساند.
بسیار متأسفم که در این جامعه ، عمده دغدغه منِ معلم را رسیدن به توانمندی در داشتن قدرت خرید مایحتاج زندگی نموده اید. بسیار متأسفم که بجای ایجاد فرصت های مناسب مطالعاتی و ارتقای سطح دانش ، مرا وادار به طرح اوضاع اسفبار معیشتی معلمان می نمایید .
در عجبم که طرح " اعمال مدرک تحصیلی بالاتر برای فرهنگیان " علیرغم تصویب در مجلس شورای اسلامی ، توسط شورای نگهبان رد شد ، اما طرح رتبه بندی در دولت تصویب شد ، چون انتظاری برای افزایش سطح دانش معلمان از سوی شما وجود ندارد ، بلکه تنها انتظار آنان به نظر شما ، افزایش تدریجی و رقّت بار کف حقوق آنان است تا به زندگی بخور و نمیر خود به دور از هر نوع تولید تفکر و سازندگی و خلاقیت ، در محصوراتی فلج کننده ادامه دهند و در همین اثنا ، مطیع و منقاد به ادامه خدمت خود اهتمام ورزند. یا شاید هم دولت برای وجود همین احتمال رد شدن طرح رتبه بندی توسط شورای نگهبان بعد تصویب مجلس ، آن را به مجلس نفرستاد تا بالاخره تحت هر شرایطی آن را اجرا نماید.
در این کشور ما معلمان در انتظار بهبود شرایط شغلی خود ، سال ها درد و رنج عملی و اجرایی شدن یک روزنه را می کشیم ، لذا بعد نهایی شدن آن که عمر و جوانی را از ما می رُباید ، شادمانی ما واقعیت تلخ نادیده گرفته شدن و بی اهمیت بودن معلم را به فراموشی می سپارد. طرح های بهبودگر ، نان داغ نیستند که دست به دست وزرا ، بچرخد تا خنک شود ، این طرح ها با اقتدار و خردمندی و زیرساخت مناسب برای اجرا می بایست در مدت زمان مشخصی و با اهداف معینی ، عملیاتی شوند تا اعتماد و امید شاغلان زیر مجموعه خود را حفظ نمایند.
در انتظار احکام جدید ، بمانیم و به طور تجربی و عملی باور کنیم که درد و رنج معلمان با چنین افزایش هایی التیام نمی یابد و قدرت خرید باز از آنان گریزان خواهد بود. شاید این حد افزایش برخاسته از پتانسیل های بودجه ای آموزش و پرورش باشد و ستودنی ، اما منطبق با واقعیات اقتصادی و اجتماعی همین جامعه ، اصلا نیستند. ظاهرا انس با مراتب زیر خط فقر، دهه های بسیار دیگری نیز با ما معلمان دمخور خواهد بود.
همکاران ارجمند و بزرگوار ،
بعد عمری انتظار ، تحقق آرزوی تان خجسته باد ، اما واقع بینی و خردمندی خویش را در اسارت آن ، کم رنگ و بی بها نسازید . شما همیشه روزگار می بایست بیرق هوشیاری و بیداری خود را برافراشته نگه دارید. به امید عزتمندی روزافزون تان .
1) گروه اخبار سایت صدای معلم . دوشنبه 18 آذر 1398 .
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
نظرات بینندگان
نیک می دانند که رتبه بندی کاری عبث و بیهوده
است اما باز آتیش بیار معرکه اند.
اجرای چنین طرحی خرد و شعور لازم دارد
اما اگر دقت کنید آن را فقط با افزایش چندرغاز
همسنگ می دانند چون قابلیت به فعل درآوردن
ارزش واقعی مدنظر و یا مورد انتظار از آن را ندارند.