صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

اصالت فرد یا جامعه ؟ فاصله نظام آموزشی ما از نظم سیستماتیک !

افق | آذربایجان شرقی

اصالت فرد یا جامعه و فاصله نظام آموزشی ما از نظم سیستماتیک

مقدمه
اصالت فرد یا اصالت جامعه !! اختلاف نظری دیرینه مابین روانشناسان و جامعه شناسان است. روانشناسان بر اصالت فرد و گروهی از جامعه شناسان به اصالت جمع و تعدادی نیز به ترکیب هر دو تأکید دارند. در نظام آموزشی کشور ما ، بنا به دلایلی چون حاکمیت تنگ نظری ، عدم تحمل آرای دیگران ، عدم حاکمیت شایسته سالاری ، لنگ زدن نَفسِ قانون و ناتوانی در اجرای قانون ، عدم ثبات در شکل گیری نظمی سیستماتیک و تغییر برداشت از ماهیت آن همزمان با تغییر شخص وزیر و حتی رئیس دولت به دلیل عدم استقلال وزیر آموزش و پرورش ، ثبات مدیریتی و ..... دسترسی به اصالت فرد با مرکزیت اولویت منافع من ، ممکن و اصالت جامعه امری محال و غیر قابل دسترسی است.

حاکمیت اصالت فرد در جامعه ما
امر تعلیم و تربیت در جامعه ما پیگیری اهدافی چون : رهایی از بیکاری ، یافتن رشته و شغلی پردرآمد ، رقابتی ستیزه جویانه برای جلوتازی بی امان ، طی طریق یک شبه ره صد ساله ، نابرده رنج گنج میّسر می شود ، جستن پله نردبانی برای پیشتازی سِمت و قدرت ، جاه طلبی برای ریاست ، رنج بردن از حس ِ نارسیسم مرضی غالب و خودشیفتگی مهارناپذیر ، تشکیل مافیاهایی از پشتوانه پولی - قدرتی و..... می چرخد و برای همین اصالت فرد را در دوری از انسانیت و اصالت جامعه را در پرهیز از حس عدالت جویی ، تعقیب می کند. آموزش و پرورش ما با سیاست های اِعمال شده از تربیت افرادی شایسته برای برعهده گرفتن نقش های اجتماعی با کسب قابلیت های مهارتی و شناختی کافی ، فاصله دارد. و پرشماری تعداد افراد این چنینی در جامعه امروزی ایران ، نتیجه جزنگری سیاستگذاران نسبت به تمامی مفاهیم انتزاعی است.

شاید با همین نگرش ، در خلاء قرار گرفتن آموزش و پرورش با عدم اتخاذ و تعقیب اهداف همه جانبه و همه گیر که به بلاتکلیفی آن منجر می گردد و یا احساس قرار گرفتن در دور باطل ، امکان اصلاح نظام آموزشی را از طریق اراده خود فرهنگیان ناممکن می سازد و انتظار برای ظهور فردی معجزه گر ، جهت اصلاح ساختار کلی نظام ، تصوری دور از باور است ، چون در این جامعه چنین افرادی تربیت نمی شوند.

در نتیجه حرکات جزیره ای عده ای برای از بین بردن بی عدالتی اقتصادی ، اجتماعی ، آموزشی و فرهنگی در این جامعه ، ره به جایی نمی سپارد و همیشه انگشت اتهام یکی بر علیه دیگری ، اشاره می رود. مثلا اگر گروهی از معلمان ، اعتراض ، تجمع و یا تحصن می نمایند ، آنان دیگر گروه های شرکت نکرده را برای ترس و بی اعتنایی شان مذمت می کنند ، گروه دیگر معترضین را سرزنش می کنند که حاصل کارتان چی شد ؟ و نیروهای هدایتگر ستادی ، معترضین را تهدید و مجازات می نمایند و از این طرف هر دو گروه به انتقاد از ستادیون ، سخنانی بی حاصل اما کنایه آمیز می زنند. یعنی یک چرخشی بی حاصل اما در عین حال سرمایه سوز و انرژی سوز و زمان سوز.

در واقع همه افراد در داخل نظام آموزشی ، بدین منوال ، لَه و علیه یکدیگر سخن می گویند و یا عمل می کنند و دلمشغولی به هرج و مرجی بدون نتیجه مثبت و مفید ، باعث فراموشی اصول بدیهی می گردد. هدف اصلی برقراری نظمی سیستماتیک در درون نظام آموزشی کشور جهت نیل به رشد و توسعه در تمامی ابعاد زندگی است ، اما ما هر یک با متهم کردن دیگری ، فرصت مشاهده درست و منطقی مسایل و ارائه راهکار مناسب را از دست می دهیم . ما فرصت های ساختن و پرداختن و محک زدن و صیقل دادن آموزش و پرورش کشور را از دست می دهیم. در واقع ما زمان طلایی برای اصلاح امور و موقعیت های شاخص برای بهبود ساختار نظام آموزشی را از دست می دهیم.

این عِنب و انگور گفتن ما به زبانهای پرشمار ، اجازه دسترسی به وحدت و همدلی و هم جهتی را از ما دور می سازد و برای همین ایجاد هر نوع تغییر و تحول لازم در نظام آموزشی کشور ، تصوری واهی به نظر می رسد.

چگونه تغییر نگرش در جامعه ممکن می گردد ؟
ما فرهنگیان همگام با تمامی نیروهای ستادی وزارتخانه و در رأس آن شخص وزیر ، باید منطق اصالت فرد در همراهی با اصالت جمع را بپذیریم و به ایجاد تغییرات در نگرش و بینش و ذهن افراد بپردازیم که بهترین سنگر برای نیل به این هدف ، کلاس درس و دانش آموزان است ، تا آنان هنگام برعهده گرفتن نقش های اجتماعی از جمله وزارت و یا مدیرکلی و مدیریت ادارات و مدارس و.......منیّت های خودخواهانه را کنار زنند و با دگراندیشی در اصلاح جامعه بکوشند.
ما باید دانش آموزان خود را نوعی متمایز اما بهتر از خودمان تربیت کنیم و از شبیه سازی آنان به خودمان و یا شرایط فعلی جامعه بپرهیزیم و گرنه احتمال هر نوع تغییر و تحولی مثبت ، غیر ممکن خواهد بود. یعنی منبع ایجاد تغییر از آنجایی که مانده ایم نیست ، از کلاس درس و بین دانش آموزان است. آموزش و پرورش ما تغییرات مورد نظر خود را بر پیکر زخمی و فرسوده فعلی ، انجام می دهد لذا نتیجه نمی گیرد. متون کتب درسی برای ایجاد تغییر و تحول مؤثر ، باید عوض شود و برای نیل به این هدف ، باید نگرش مؤلفین کتب درسی عوض شود. با نیروهای فعلی این مهم ، نشدنی است. پس باید مؤلفین و محتوای کتب درسی تغییر یابند و ما معلمان برای جامعه پذیری دانش آموزان ، دقت نظر بیشتری داشته باشیم. اگر این سه اصلاح شوند جامعه و فرهنگ نیز تغییر می یابد. اگر در این کشور اصلاح ساختار نظام آموزشی اصلی اجتناب ناپذیر است ، اصلاح نگرش و بینش افراد و جامعه و مسئولان ، حیاتی ترین انتخاب است. یعنی توجه به امر فرهنگ و تولید داده هایی غنی در آن برای مقابله با هر نوع هجمه هایی ناخواسته . البته نقش نهاد خانواده را در این همسویی با مدرسه نباید نادیده گرفت. ارزش های غالب والدین نیز باید اصلاح شود. نگرش آنان برای کسب طرق موفقیت در جامعه ، صحیح نمی باشد و از برتری تربیت فردگرایانه تبعیت می نماید. آنان نیز باید از شبیه سازی فرزندان به خود و یا از هوس تلافی کردن محرومیت آمال خود بپرهیزند.

تضاد کارکردی
اساس لنگی ما در جامعه تضاد کارکردی ماست. در واقع تز و آنتی تز ما هرگز قادر به ارائه سنتزی قابل دفاع نمی گردد. آموزش و پرورش کشور ما موارد مربوط به معلم را به همه چیز دیگر ربط می دهد و برای همین نمی تواند درک کند که معلم کیست ؟ چه چیز می خواهد ؟ نیازها و اولویت های او چیست ؟ نبود بودجه ، مشکل و یا نگرانی من معلم نباید باشد ، اما شما تمامی دغدغه مرا با استفاده از اخبار سایت ها ی گوناگون و یا رسانه ملی و یا جراید و..... فقط مشکل معیشیتی نشان می دهید و برای همین معلم در این جامعه مساوی است با فردی که ناتوان در تأمین نیازهای اولیه زندگی است ، معلم فردی است تنبل که فقط به تعداد روزهای تعطیل می اندیشد و اصلا برای همین معلم شده است ، معلم نمی خورد ، نمی پوشد ، درمان نمی شود ، سفر نمی کند ، مَسکن ندارد ، بدلباس و عبوس است و.......... تمامی تحقیرها برای معلم جامعه که در اصل تولید کننده و مروّج دانش است ، لذا معلم مساوی است با نابخردی !! لذا آموزش مساوی است با وقت هدر دادن و بیهوده ترین مقطع زندگی . چون منی که در 20 سالگی با سرمایه ای هنگفت صاحب یک پاساژ گردیده ام و یا سلطان سکه و موز و اتومبیل و ارز و دارو و....... شده ام ، اولویت برتر جامعه ای هستم که از اصالت جامعه غفلت کرده و اصالت فردی را نیز بد تعریف کرده است.

تخته گاز رفتن آموزش و پرورش نشانه ایجاد تحولات مناسب نیست ، برهم زننده بی نظمی موجود است. در واقع بی نظمی بر بی نظمی
مسلط می شود و برای همین ، ما تاکنون شواهدی از برقراری نظمی متقن و مطمئن را نداشته ایم .
در اداره امور توسط مدیران نظام آموزشی ، هر جز جدا از کل تصور می شود و برای همین ما نمی توانیم یک کل قابل دفاع و مقاومی در برابر هر نوع ریزش ساختاری داشته باشیم. ما در آموزش و پرورش کشور ، مسایل را جز به جز ، بررسی می کنیم و اتفاق و درهم پیچیدگی آنها را نادیده می گیریم ، لذا قوانین و تصمیمات ما متناقض یکدیگر و کمتر از نظم سیستماتیک بهره مند می گردد.

معانی و تعریف تفکر سیستماتیک
" سیستماتیک یعنی روش مند ، سامان مند ، قاعده مند ، نظام مند ، مدوّن ، منسجم .
تفکر سیستمی بر این محور متمرکز است که چطور موضوع مورد مطالعه با سایر اجزای سیستم در تعامل است ؟ این بدان معنی است که به جای این که اجزای کوچک‌ تر سیستم به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گیرند ، تفکر سیستمی چشم‌انداز خود را گسترش می‌دهد تا تعداد تعاملات بیشتری را در نظر بگیرد. بنابراین ، نتایج حاصل از تفکر سیستمی ، چیزی کاملا متفاوت از نتایج به دست آمده از روش‌های تحلیل سنتی است ، به خصوص زمانی که مسأله مورد مطالعه از نظر ساز و کار و پویایی پیچیده باشد یا بازخوردهای فراوانی از عناصر داخل یا خارج سیستم بر آن تأثیر بگذارند." (1)

ما از چنین تفکری برای درست دیدن و کردن ، فاصله داریم و برای همین ما بجای داشتن سیستم نظام آموزشی ، فقط یک نظام آموزشی داریم که تعریف و هدایت آن بر محور منیّت عده ای معدود از مدیران لایتغیر ، می چرخد. تفکر سنتی و بسته آنان ، اجازه خروج نظام آموزشی از دور باطل را نمی دهد و برای همین هر فرد و یا گروه در این نظام ، به متهم کردن دیگری می پردازد چون متوجه نقش خود به عنوان یک جز در یک کل نیست. لذا ما بیشتر صورت مسأله ها را پاک می کنیم و در یافتن پاسخ و یا راهکار مناسب برای آنها ناتوانیم . آموزش و پرورش کشور ما به جای هدایت و تغذیه با اهداف درون سازمانی ، از طریق افراد و قوانین خارج سازمانی و بر طبق اصول کلی حاکمیت کشور ، ادراه می گردد ، لذا ما شدیدا ره گم کرده ایم . باید نگرش و جهان بینی ما نسبت به آموزش و پرورش از سیاست جدا و به بخش فرهنگ منتقل گردد و گرنه ما هرگز از آموزش و پرورش درجازن لایتغیر ، رهایی نخواهیم یافت.
امید که بتوانیم به جای سخن گفتن از افراد و رخدادها ، به دنبال بحث و خلق ایده ها و آرمان های اجتماعی ارزشمند باشیم.

1) سایت چطور . تفکر سیستمی چیست و چه کاربردی دارد؟ سال 1397 .


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم

کانال تلگرامی صدای معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

اصالت فرد یا جامعه و فاصله نظام آموزشی ما از نظم سیستماتیک

خوانده شده: 560 دفعه دوشنبه, 13 آبان 1398 18:19

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور