این نوشتار صرفاً درد دلی است با اهالی قلم و فرهنگ، و در صدد تخریب و سهم خواهی و حزب بازی و... نمی باشد. با توجه به اهمیت مقوله آموزش و دستگاه تعلیم و تربیت و مسئولیت خطیر آن در مقابل اولیا و دانش آموزان و به ویژه همکاران فرهنگی، تصویری از واقعیت وضعیت فرهنگیان پس از تصدی کرسی مدیریت فعلی را نشان خواهد داد.
ریاست فعلی آموزش و پرورش منطقه هریس کمتر از یکسال است که شروع به فعالیت نموده است. ایشان همکار محترم و از بطن مدارس، با سابقه بیش از 28 سال می باشند. پس از انتخاب آقای روحانی به عنوان رییس دولت دوازدهم و جناب عبداللهی به عنوان عضو مجلس شورای اسلامی، ایشان با توجه به فعالیت در ستاد این دو، و ریاست بر ستادشان و به ویژه با تلاش های بهخصوص نماینده محترم، این پست را تصدی کردند. در ابتدای تصدی ایشان، همکاران چه مخالف و چه موافق، علی رغم تفاوت نظرتاشان درباب سبک مدیریت، نوع تحصیلات، شایستگی فردی و اخلاقی و... ریاست فعلی، از ایشان حمایت نمودند. ولی متاسفانه اتفاقاتی در جریان یکسال اخیر رخ داد که همکاران را دلسرد نمود و چنان آنها را خسته کرد که گویا سالها پیرتر شدند. هدف اصلی نگارنده، بیان همین مشکل اصلی است، بی انگیزه و ناامید شدن همکاران در راستای فعالیت های معلمیشان، به سبب نوع برخورد و مدیریت رییس فعلی است که چند نمونه را در این مطلب ذکر می نمائیم. امید ایشان هم به دید برادری خیرخواه مطلب را بخوانند و سعی در جبران قصورهایشان داشته باشند.
چنان که ذکر شد، ریاست محترم، رییس ستادهای آقایان روحانی و عبداللهی در منطقه هریس بودند و به سبب همین فعالیت ها بر این مسند تکیه زدند. ولی متاسفانه در حق دوستان فعال خود در ستاد، بد عهدی نموده و حتی گام را از این فراتر برداشته و آنها را منزوی کردند و بلکه متاسفانه به ستیز با عده ای نیز برخواستند. اگر ایشان به اصول کار حزبی قائل نیستند، حداقل اخلاق را مراعات نمایند!
با وجود مشکلات بسیار در سیستم وزارت آموزش و پرورش که فرهنگیان محترم را گریبانگیر کرده است، ضعف عملکردی مدیر فعلی منطقه هریس وضعیت را به مراتب سخت تر و نابسامان تر نموده است.
یک مدیر در حق کارکنان زیر مجموعه خود تا چه حد باید اقدام و عمل کند تا مدیر کل محترم اقدام به جایگزینی ایشان نمایند؟!
ایشان در ابتدای مدیریت خود، افرادی را دعوت به همکاری نمودند که نه تنها در ستادها فعال نبودند، بلکه مخالف این دو بزرگوار هم بودند اولین افرادی هم که عذرشان را خواستند از فعالان اصلی ستادها بوند (حتی تا قائم مقام ستاد!). حال با توجه به اینکه مدیر محترم از ریاست ستاد و صرفاً به این دلیل به این مقام رسیدند، این تناقض به چه شکل قابل توجیه است؟!
اکثر کارکنان اداره متبوع، در فکر خروج از اداره هستند! آیا دلیل آن چیزی جز ضعف عملکردی و بعضا اخلاقیِ و برخوردی مدیر محترم است؟!
ایشان لطف فرمودند و مقام معلم را به شایستگی پاس داشتند (اردیبهشت 98)، و تقدیرنامه های روز معلم را از کاغذ گلاسه رنگی به کاغذ A4 معمولی تنزل دادند! که عملاً توهین به ساحت معلمی است.
از دیگر اخلاقیات رییس فعلی می توان به اتکای صد درصدی ایشان به نماینده محترم مجلس اشاره کرد. البته که امتیازگیری از نماینده مجلس به نفع اداره متبوع امری پسندیده است، اما فرهنگیان مشتاقند تا ببینند ایشان مستقل از نماینده چگونه مدیریت می کنند! حال باید دید در انتخابات پیش روی چه رخ خواهد داد و واکنش رییس محترم در صورت رای نیاوردن آقای عبداللی چیست؟!!
ای کاش ایشان سطح یک اداره این چنینی را تا اینجا پایین نمی آوردند که اکثر تصمیمات اداره در یک نانوایی و البته با مشاوره شخص نانوا! گرفته شود. که این درد خود برای فرهنگیان منطقه جانکاه و جانسوز است.
بحث بسیار است و برخی در محیط عمومی چنینی قابل طرح کردن نیست.
ای کاش همکاران بزرگوار این نوشتار را گامی علیه رییس فعلی ندانند، بلکه درخواست این است که وزیر و مدیر کل محترم تا فضا از این بیشتر دچار خفقان و تنش نشده و همکاران بیش از این دچار ناامیدی و یاس در این سیستم نشده اند، اقدامی عاجل انجام دهند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
نظرات بینندگان
گیرم که خلق را به طریقی فریفتی با انتقام دست الهی چه میکنی?
کاری که رییس فعلی انجام دادند باعث شد که بر روسای قبلی رحمت بفرستیم.
ای کاش حداقل به خودشان و شخصیت معلمی ارزش قائل شوند.
**************************
و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاهی باز خواهند گشت.
انتقام گیریهای شخصی منصور سامپور از مخالفین و منتقدان خودش و نیز ولینعمتش نماینده مجلس و حذف این افراد از صحنه
حیف