بروز و ابتلاء به مصلحت اندیشی و محافظه کاری در مدیریت سازمانی و مدیران .
تلاش برای حفظ پست و قدرت ( فرصت طلبی و ناکارآمدی ) .
گروه و مجموعه ای که هیچ برنامه و هدفی برای آموزش و تربیت ندارند .
فرار از مسئولیت و رفع تکلیف از خود در قبال مشکلات .
فقدان دانش و هوش و توانایی نسبت به وظایف .
عدم توانایی (ناتوانی ) در مدیریت بحران ( مدیرانی که خود آنان و انتخابشان بحران آفرین شده است ) .
حاشیه های درون سازمانی میان خود .
گستاخ شدن مدیران مدارس در عدم تبعیت از قانون ( ضعف نظارت )
ترجیح نافع شخصی بر منافع سازمانی .
عدم جسارت و شجاعت مدیریت در حذف افراد ناکارآمد در سطح منطقه .
مجموعه ای قرون وسطائی که فقط به فکر حفظ وضع موجود به نفع خودشان می باشند .
قانع بودن به وضع موجود و محافظه کاری و عدم اراده و کفایت در تغییر افراد و شرایط .
تسلیم شدن و همراهی با جوسازی ها و همسو شدن با جریانات و مشارکت در سهم خواهی های غیر معقول .
خود برتر بینی توأم با خودکامگی و تنبلی در میان مجموعه ی مدیریت و مدیران .
سکوت و بی تفاوتی در درک واقعیات و حل مشکلات آموزشی و تربیتی دانش آموزان .
مدیریت فعلی چرخه ای معیوب با عناصری ضعیف هستند که نه علاقه ای به تلاش دارند و تمایلی به اصلاح وضع موجود .
مدیرانی که با عوامل بی انگیزه و بی خاصیت در درون مجموعه خود مقابله نمی کنند .
همه شرایط و عملکرد بد مدیران که در بالا به آن اشاره شد می تواند باعث نابودی و بروز فساد در یک مجموعه و سازمان بشود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
نظرات بینندگان