درک صحیح از نقش وزارت آموزش وپرورش در توسعه کشور به دلیل طولانی بودن زمان بازدهی فقط برای دوراندیشان عاقبت نگر قابل درک می باشد.قطعا تغییر نگاه جامعه به نقش آموزش و پرورش،با برجسته نمودن جایگاه این نقش اجتماعی در تحولات کشور،امکان پذیر است.
پر واضح است از این نگاه، اهمیت و ضرورت بهبود وضعیت مادی آموزش و پرورش و وضع معیشتی معلمان،ابتدا قائم به خروج این نهاد از انزوای اجتماعی و قرار گرفتن در کانون تحولات و توجهات جامعه و کشور در عمل است.
در سالهای اخیر نابرابریها در دریافت حقوق بیشتر از قبل نمود پیدا کرد و بعد از پایان دوره ۸ ساله دولت قبل که فضا کاملاً بسته بود و هیچ تشکل و نهادی وجود نداشت، کارد به استخوان فرهنگیان رسید و در حال حاضر شاهد هستیم که با آمدن دولت تدبیر و امید و با باز شدن فضا و ایجاد یک آزادی نسبی، اعتراضات از سر گرفته شده است ؛ برای مثال شروع به کار دوباره کانون صنفی فرهنگیان آذربایجان شرقی نمونه بارز فعالیت می باشد و از آنجایی که در گذشته بغضهای فراوانی وجود داشت و امکان بروز آن وجود نداشت، در فضای جدید امکان آشکار شدن آن و منویاتی که تا این اواخر امکان پیگیری آن وجود نداشت، فراهم شد.
با توجه به اینکه در گذشته نسبت به فعالیت های صنفی محدودیت وجود داشته است و شاهد آن بوده ایم که معلمان چندین بار به دلیل فعالیتهای صنفی به دادگاه رفته اند و پروندههای زیادی برایشان تشکیل شده است ، اما خوشبختانه در دولت آقای روحانی رویکرد نسبت به فعالیت کانونهای صنفی مثبت بوده است.
معلم نمی تواند نسبت به اخلاق و رفتار خود آزاد و بی تفاوت باشد، زیرا محدوده اخلاقیاتش فراتر از خود اوست. در اين راستا معلمان به عنوان نیروي انساني كه مهندسی افكار عمومي و چشم انداز رشد فرهنگی و علمي جامعه در دستان آن ها است؛ براي اجراي بایدها و نباید های اخلاقي در جامعه، وظیفه اي فراتر از قشرھاي ديگر دارند؛ چرا كه در تحكیم پايه های نظام علمي و بالاخص فرھنگي كشور، بیشترين نقش را ايفا مي كنند. اين ھمان موضوعي است كه در چند سال اخیر، مورد بي توجھي و بي مھري بسیاري از معلمان واقع شده است.
معلم كارگزار اصلي تعلیم و تربیت و روح نظام آموزشي ھر كشوري است و با كوشش خردمندانه او است كه اھداف متعالي نظام آموزشي كشور محقق مي شود. علیرغم تمامي پیشرفت ها و تحولات شگرف علمي جهان، در دنیاي ارتباطات و فناوري اطلاعات، ھنوز ھیچ جايگزين بي بديلي براي معلم يافت نشده است؛ معلم باید همواره با به کار بستن مهارت های خود کنترلی و خویشتن داری مراقب رفتارهای تندخویی ، تخریب و تهمت و افترا ، بداخلاقی و .... بوده چرا که غیر از پیامدهای شخصی ، جامعه را از قبل این رفتارش متضرر می نماید .
انتقاد که در حقیقت تعبیر دیگر نهی از منکر است؛ یعنی نقد عملکرد افراد، شخصیتها و...، اگر با شرایط و با استفاده از مکانیسم مناسب انجام گیرد، تأثیر مثبت و بسیار سازنده دارد و باعث رشد و تعالی خواهد بود؛ از اینرو، باید شرایطی را در نظر گرفت و براساس آن عمل کرد.
نخستین شرط یک انتقاد سالم و سازنده، رعایت اصول اخلاقی و تقوای الهی است. فرد منتقد در انتقادش باید رضایت خدا را در نظر بگیرد که در این صورت، هم در صورت اثربخش بودن انتقاد به هدفش رسیده است و هم در برابر خدا و وجدانش آسوده است که به وظیفهاش عمل کرده است.شرط دیگر برای انتقاد سازنده، آگاهی منتقد از منع قانونی یا قبح اخلاقی مطلب مورد انتقاد است.
رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس بدون علم کارى انجام دهد، فسادش بیشتر از اصلاحش میگردد».انسان اگر بدون آنکه سخنش را بشناسد و یا از عمل شخص مطلع باشد، زبان به انتقاد بگشاید چه بسا بعدها به نادرستی آن پی ببرد که در آن صورت جز شرمندگی چیزی عایدش نخواهد شد.
با توجه به اینکه این حقیر دبیر جامعه شناسی شاغل در ناحیه پنج تبریز هستم ، بیشتر به خاطر حس کنجکاوی و شم اندک جامعه شناختی که دارم درصدد یک نقد منصفانه می باشم،اگرچه نوشتن نقد منصفانه مخالفان خودش را دارد و شاید از جانب تعدادی خواننده ها متهم و محکوم به انواع صفات ناچسب!! شوم ولی بازهم صریحا می گویم که من در نوشتن این متن صرفا رسالت معلمی خود در ترویج الگوی صداقت و راستی و انصاف و نیز رسالت یک معلم آذربایجانی در سرپا نگه داشتن علم اخلاق، مردانگی و صداقت در دیار آذربایجان همیشه قهرمان انجام داده و به هیچ وجه تاکید می نمایم به هیچ وجه دنبال هیچگونه نام و نان و سهم و....از طرف هیچ کسی نبوده و نخواهم بود...
به عنوان یک معلم در میان معلمان و مدارس شهر و حضور در محافل و فضای مجازی به وجود آرامش و اعتدال در فضای آمورش و پرورش استان اعتقاد دارم و موارد این نقد را برحسب دیده ها و اطلاعاتی که در کسوت معلمی دارم تنظیم نموده ام .
در خصوص برخی انتقادات که می توانیم در مورد عملکرد اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی بیان کنم مواردی چون :
1- استفاده از تنها یک مدیر ناحیه آموزش و پرورش (که آن هم بعد از انقلاب برای اولین بار در استان یک زن رئیس ناحیه شده است)- در صورتی که می توان از ظرفیت فکری و مدیریتی زنان توانمند بیشتر استفاده نمود .
2- استفاده از ظرفیت فکری و اجرایی جوانان فرهنگی و اعتماد به جوانان برای شایسته پروری و تربیت مدیران آینده
3- استفاده رایگان از ظرفیت فضاهای رفاهی مانند سالن های ورزشی و استخرها برای فرهنگیان
4- اگرچه مدیرکل با در اختیار گذاشتن تالار معلم برای انتخابات کانون صنفی معلمان و ارسال پیام به انتخابات و اختصاص دفتر کار به کانون در مشروعیت بخشی و پشتیبانی از کانون در میان فرهنگیان استان نقشی مثبت ایفا نمود اما مورد انتظار است که نشست های مستمر با اعضا و منتخبین واقعی فرهنگیان در کانون های صنفی ( نگارنده کاری به گروه های سیاسی غیرمنتخب ندارد) برگزار شود .
5- در خصوص موضوع ارزشیابی معلمان انتظار بر این بود که مدیرکل محترم همان تدبیری که در مورد چالش هدایت تحصیلی امسال انجام دادند تدبیر لازم را در سطح استان و یا با هماهنگی با تهران انجام می دادند.
گذشته از انتقاداتی که بیان شد ، شرط وجدان انصاف حکم می کند نمونه هایی چند از عملکرد اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در سه سال اخیررا بیان کنم :
1- حاکمیت فضای و گفتمان تکریم آمیز نسبت به معلمان در شعار های سال تحصیلی، صحبت ها و تاکیدات مدیرکل، بخشنامه ها و...
2- حاکمیت فضای آرامش روانی و آزادی نقد و اظهار نظر در فضاهای حقیقی و مجازی به دور از اضطراب
3- شعار سال تحصیلی جدید در پرداختن به آرامش روانی دانش آموزان، منزلت معلمان و مشارکت خانواده ها
4- حضور و سرکشی و دیدار مدیرکل و به تبعیت از او مدیران ناحیه و... به مدارس و نشستن پای درد دل معلمان و شنیدن اظهار نظرها(که نظیر این در دوران مدیران کل قبلی نبوده و حتی به اظهار همکاران ما مدیرکل دولت قبل حتی به اداره ناحیه هم نمی رفت تا مدرسه!!)
5- استفاده از مدیران با تجربه، خوش فکر و با تدبیر (برای اولین بار پس از انقلاب هر پنج مدیر نواحی پنج گانه تبریز دارای سلایق گفتمان اعدال و تدبیر نزدیک به دولت هستند)
6- استقرار برنامه محوری در اقدامات و برای اولین بار الزام مدارس به داشتن برش برنامه عملیاتی سالانه (منظور برنامه سالانه مدارس نیست بلکه برنامه عملیاتی دارای شاخص های کمی و کیفی)
7- میدان دادن به پژوهش محوری و پژوهش گران در مدارس و معلمان که نمونه بارز آن ایجاد پژوهشسراهای دانش اموزی و تشویق پژوهشگران فعال و معلمان پژوهشگر است .
8- توجه به نیازمندی های معلمان از طریق ایجاد مرکز بیماران صعب العلاج فرهنگی با اقامت رایگان و توسعه کلینیک فرهنگیان
9- ایجاد باشگاه بزرگ فرهنگیان همتراز در شمالغرب کشور
10- حضور مدیرکل و معاونین در دورافتاده ترین روستاهای محروم، مناطق مرزی، مناطق آموزش و پرورش
11- توجه به مراکز پیش دبستانی به لحاظ جذب، پوشش، ارتقای محتوا و اعتباربخشی ( اولین استان در کشور علیرغم دوزبانه بودن، جذب بالاتر از 90 درصد نوآموزان پیش دبستانی در شهرها و روستاها) .
12 -کسب رتبه اول شاخص های عمومی و اختصاصی در جشنواره شهید رجایی در میان دستگاه های اجرایی استان
در پایان باز قضاوت اصلی تنها در دست آن ذات باری تعالی است و قضاوت ما انسان ها خالی از عیب و ایراد نخواهد بود ، ولی ذکر این مورد را هم لازم می دانم که در تجمع اعتراضی معلمان در اردیبهشت سال 94 مقابل ساختمان اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی ، معلمان حضور داشته در تجمع خوب به یاد دارند که جناب پاشایی در این تجمع با حضور خود در جمع معلمان و انعطاف پذیری و گوش سپردن به خواسته های فرهنگیان چه اقدام اخلاقی و پسندیده ای را به نمایش گذاشتند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آقای بداقی عزیز، نقد منصفانه ای بود، ممنون.
البته چند مورد انتقادی که لازم بود اشاره شود که از قلم افتاده بود.
ایشان بایستی بیشتر از اینها تلاش نمایند ومی توانند و اگر نقدی در گزارش آقای بابا زاده هست مربوط به این می باشد که هر کس به اندازه وسع خود. ومدیر کل هنوز به اندازه وسع خود تلاش نکرده است.