اگر کاندیداهای عضویت در هیات مدیره و بازرس های کانون صنفی معلمان استان تهران و البرز که قرار است به زودی برگزار شود همین افرادی باشند که اسامی آنها در گروه های تلگرامی منتشر شده است ، سه گرایش اصلی در میان آنها قابل تشخیص است :
1- فعالان قدیمی (ژنرال ها ) مانند آقایان محمود بهشتی و علی اکبر باغانی و رسول بداغی .
2- فعالان چپ که شامل افرادی مانند محمد حبیبی ، یاسر ریگی ، حسین رمضانی سراجاری که حول تئوری های جعفر ابراهیمی متشکل شده اند.
3- فعالان مطبوعاتی مانند مهدی بهلولی و محمدرضا نیک نژاد که گرایشات سوسیال دمکراسی دارند و با قدیمی ها به دلایل شخصی و اقتصادی و با گروه دوم به دلیل تفاوت های ایدئولوژیک مرزبندی دارند.
گروه چهارم هم فعالانی هستند که گرایش اصلاح طلبی دارند اما جسارت اعلام موضع مستقل ندارند و احتمالا زیر سایه قدیمی ها قرار می گیرند.
پایگاه فعالان کانون، بخش کوچکی از دبیران دوره متوسطه دوم است که بیشتر در مناطق حاشیه ای شهرستان های استان تهران و تعدادی از معلمان بازنشسته است که در دهه 60 وارد آموزش و پرورش شده اند ، بر اساس نوستالژی سیاسی در دهه 60 فریز شده اند و از یک تاخیر زمانی 35 ساله رنج می برند. اغلب شاغلان هم در فاصله سال های 76 تا 84 وارد آموزش و پرورش شده اند و علایق آنها در حوزه دین و سیاست و ایدئولوژی متمرکز است. آنها حامل همین ایده هایی هستند که در گروه های تلگرامی معلمان می بینیم .
« گفتمان معیشت محور » ابزاری برای برانگیختن و جذب معلمان است و هرچند خود را صنفی و مخالف چپ و راست معرفی می کنند اما به قواعد کار صنفی که برداشتن قدم های آهسته همراه با معلمان است علاقه ای ندارند.
افرادی که به دلایل مختلف خود را در "حرفه معلمی" شکست خورده و بازنده می پندارند و راهی به تدریس خصوصی و کار در آموزشگاه های آزاد ندارند و راه دست یابی به پست های مدیریتی را هم به روی خود بسته می بینند، فعالیت صنفی را راهی متفاوت می دانند، بحث ها از معیشت شروع و در ادامه سیاسی می شود. تبلیغات به اصطلاح صنفی ، در تلگرام، معلمان جوان را بی انگیزه و نا امید می کند. با ایستادن پشت شعارهای معیشتی ، موفق به جلب توجه و سمپاتی حدود یک درصد از فرهنگیان کشور می شوند و برخلاف قواعد دموکراسی خود را نماینده مطلق معلمان می دانند و نوعی "رسالت و ماموریت" فرا معلمی برای خود قایل هستند. برگزاری مجمع عمومی و تعداد آرای منتخبان، وزن کانون تهران را در بین 130 هزار فرهنگی شهرتهران و استان تهران و استان البرز نشان خواهد داد.
اهمیت حضور معلمان در مجمع عمومی برای افراد سیاسی دارای حکم زندان بسیار زیاد است. محمود بهشتی فعال صنفی کانون تهران نوشت : " در بسیاری از گفت و گوها ، دیدارها و حتی بازجویی ها ، حضور تعداد اندک همکاران در مجامع را ، بهانه ی تحقیر فعالان صنف قرارداده اند. "
درفعالیت صنفی آنچه اهمیت دارد ، تعداد اعضا است. کانون صنفی خود را عضو آموزش بین الملل می داند. در کشورهای عضو این نهاد ، بین 50 تا بالای 90 درصد معلمان عضو اتحادیه هستند و حق عضویت می پردازند و اتحادیه هم از حقوق آنها دفاع می کند. این دفاع کلی و شعاری نیست بلکه در جزییات و در عمل صورت می گیرد. اتحادیه صنفی اپوزیسیون دولت و حکومت نیست بلکه شریک وزارتخانه است. اتحادیه صنفی سازشکار و پراگماتیست است و اهل جنگ و دعوا نیست.
اگر افرادی در ملاقات و گفت و گو و بازجویی آقای بهشتی و دوستان ایشان را تحقیر کرده اند سزاوار سرزنش هستند اما اگر به ایشان گفته اند شما که خود را نماینده معلمان می دانید با رای چه تعداد معلم این نمایندگی را گرفته اید ؟ حرفشان منطقی و بر معیارهای صنفی منطبق است.
نظریه ای در بین برخی فعالان کانون ها وجود دارد که جدا از اقبال و ادبار معلمان ، کانون صنفی نماینده واقعی معلمان ایران است. اما نمایندگی دلیل می خواهد و اعضای هیات مدیره کانون ها که با رای کمتر از یک درصد فرهنگیان انتخاب می شوند نمی توانند ادعای نمایندگی "صنف" را مطرح کنند.
برگزاری مجمع عمومی تشکل ها ، وزن آنها را در جامعه فرهنگیان کشور نشان می دهد و اتفاقا مقامات آموزش و پرورش و دولت با گروه های مدعی نمایندگی معلمان باید بر اساس تعداد واقعی اعضا و آرایی که از معلمان گرفته اند با آنها تعامل کنند.
فعالیت صنفی فعالیتی زیر زمینی نیست. اسناد و مدارک تشکل های صنفی باید به صورت عمومی منتشر شود. جامعه معلمان باید بداند که مثلا کانون صنفی تهران یا سازمان معلمان و یا انجمن اسلامی معلمان یا مجمع فرهنگیان در میان معلمان چه تعداد عضو رسمی و شناسنامه دار دارند و این افراد چه کسانی هستند؟
عضو تشکل کسی است که در جلسات تشکل به صورت فعال شرکت می کند و حق عضویت می پردازد و عضویت خود را پنهان نمی کند. برای تشکل صنفی بحث امنیتی موضوعیت ندارد. از اول هم در هیات موسس قرار بود برای اینکه حساسیت امنیتی ایجاد نشود، کانون صنفی معلمان اتاق شیشه ای باشد. کانونی ها بارها گفته اند که خصوصی ترین مباحث داخلی آنها به فاصله جند ساعت روی میز مسئولان امنیتی است. در چنین شرایطی مخفی کاری فقط وسیله ای برای پنهان کردن اطلاعات از معلمان است.
الگوی رای دادن در مجامع کانون ها چگونه است؟
با توجه به ترکیب هواداران کانون ها، در مجمع عمومی هر کاندیدایی که " حرف دل معلمان " را بهتر بیان کند و خود را مخالف اصلاح طلب و اصولگرا معرفی کند و شعارهای تند و حداکثری بدهد رای بیشتری می آورد. فضا کاملا احساسی است.
مهم این است که رای دهندگان به این نتیجه برسند که شما مخالف دولت ، مخالف وزیر و مخالف بعضی هنجارها و ارزش ها هستی . شما باید معلم را موجودی گرسنه و فقرزده و مزدور و استثمار شده معرفی کنی . شما باید به کارمندان دیگر دولت مخصوصا شرکت نفتی ها و بانکی ها و نجومی ها حمله کنی . شما باید القا کنی که دولت و حکومت با معلم ها مخالفند و توطئه ای علیه معلم ها در رسانه ها جریان دارد. شما باید بگویی که خط فقر 4 میلیون است و حقوق معلم یک میلیون. هرچه آتشین تر فریاد بزنی موثرتر است. اما گروه بندی های سه گانه فوق با هم تفاوت هایی دارند.
گروه ژنرال ها می گویند به خاطر دفاع از منافع کاملا صنفی معلمان، رنج های فراوان کشیده اند. آنها مدال های محکومیت خود را به رخ معلمان حاضر در مجمع می کشند. آنها خواهند گفت که برای رفاه و سعادت معلم آماده رنج های بیشتر هستند. گروه قهرمان ها اما یک نقطه ضعف دارند : "معلمان عضو پروژه های شرکت سرمایه گذاری عصبانی و سرخورده هستند " شرکت سرمایه گذاری که زمانی برگ برنده ای در دست جریان قدیمی کانون به رهبری محمود بهشتی بود، اما اکنون در آستانه ورشکستگی شرکت، تبدیل به تهدیدی علیه آنها شده است. این روزها کم نیستند معلمان شاغل و بازنشسته عضو کانون، که سرمایه و پس انداز خود را در شرکت سرمایه گذاری از دست داده اند. افرادی آپارتمان خود را فروختند و در شرکت به امید سود بیشتر ، سرمایه گذاری کردند و بعد چهار سال حتی نمی توانند اصل سپرده خود را پس بگیرند.
برخی اعضای هیات مدیره کانون تهران هم مال باخته اند. هر چند به لحاظ حقوقی شرکت سرمایه گذاری از کانون جدا است، اما تحولات هیات مدیره در سرنوشت مال باختگان موثر است. اگر جریان قدیمی و به خصوص محمود بهشتی به عنوان معمار و فرد نیرومند شرکت ، رای نیاورد ، بعید نیست که خودش را کنار بکشد و مال باختگان را با انبوهی از مشکلات تنها بگذارد. بهشتی و دوستان او که در سال 86 شرکت سرمایه گذاری را به عنوان آلترناتیو شرکت های تعاونی مسکن و مصرف ورشکسته آموزش و پرورش معرفی کردند ، هرگز تصور نمی کردند که در سال های 92 تا 95 به سرنوشت مدیران همین شرکت های ورشکسته گرفتار شوند. این مساله باعث شکاف و کدورت بین فعالان هم شده است. برخی اعضای تیم رسانه ای کانون که جزء مال باختگان پروه نیاوران هستند ، حساب خود را جدا کرده و در گروه های تلگرامی انتقادات و افشاگری های تندی علیه جریان قدیمی مطرح کردند.
چپ های تشکیلاتی و با چراغ خاموش پیش می آیند. آنها که از حمایت دبیر کل برخوردارند تحلیلی مارکسیستی (چپ نو ) از فعالیت صنفی کانون دارند. آنها جریان صنفی را زیر مجموعه جنبش کارگری و معلم را عنصری فرودست و مزدور معرفی می کنند.
جعفر ابراهیمی در یادداشتی به مناسبت انتخابات کانون گیلان نوشت: " برگزاری مجمع عمومی در هر استان بصورت مستقل و دموکراتیک یک گام رو به جلو برای کلیت جنبش پویای معلمان است. جنبشی که مطالبات خود را از دل تضادهای جدی زیست اجتماعی خود بیرون کشیده است و علی رغم فراز و نشیب های فراوان و تحمل هزینه های زیاد بر مدار تکاملی خود حرکت می کند و میل به اجتماعی شدن از مشخصه های بارز آن است."
باید دید که "مدار تکاملی" و "میل به اجتماعی شدن" و "تضادهای جدی زیست اجتماعی"، از کجا و چگونه وارد ادبیات صنفی شده است؟
فعالیت صنفی بر مبنای "تضاد" نیست، بلکه برمبنای تعامل و مشارکت است. باید دید که "مدار تکاملی" و "میل به اجتماعی شدن" و "تضادهای جدی زیست اجتماعی"، از کجا و چگونه وارد ادبیات صنفی شده است؟
نهاد صنفی بر خلاف تصور آقای ابراهیمی ، کاری به " تضادهای زیست اجتماعی" ندارد. نهاد صنفی بر خلاف تصور آقای هاشم خواستار که تازگی ها به درجه " نماینده معلمان ایران " ارتقا یافته ، نهادی برای تاسیس حکومت ملی و ایجاد دمکراسی نیست. معلم بر خلاف تصور رسول بداغی "داور بازی خاموش و خونین سیاست و مربی ستمدیدگان نیست." بر خلاف القائات سیاسی امثال اسماعیل عبدی، معلم "زیر مجموعه طبقه کارگر و مزدور و مزد بگیر" نیست.بر خلاف تصور حاملان ایدئولوژی ، نهاد صنفی ابزاری برای جنگ طبقاتی ، مبارزه با امپریالیسم و مبارزه با شکل گیری روابط سرمایه داری در ایران نیست.... البته دوستان چپ گرا در مجمع برای جذب رای فقط حرف دل معلمان را می زنند !
تیم رسانه ای کانون به طور طبیعی متحد گروه ژنرال ها بوده است ، اما شکست برخی پروژه های مسکن مانند پروژه نیاوران ، و نابودشدن سرمایه های برخی افراد اصلی این تیم ، باعث شد که آنها وارد یک جنگ تلگرامی علیه برخی قهرمان ها که آنها را مسئول برباد رفتن سرمایه خود می دانند بشوند. این افراد که از نظر محکومیت و زندان هنوز به رده ژنرالی نرسیده اند، در گروه های صنفی "روباه حیله گری" را مورد انتقاد قرار دادند که خود را "پادشاه صنف" می داند و عده ای را به عنوان "میرزابنویس" اجیر کرده و به آنها در پروژه های ساختمانی امتیاز می دهد تا از او در رسانه ها دفاع کنند. به احتمال زیاد ترکیبی از افراد هرسه گروه با شعارهای تند و احساسی وارد هیات مدیره کانون شوند. اما اینها بعد از شعار چه خواهند کرد؟ ظاهرا ماجراجویی سیاسی و قهرمانگرایی ادامه خواهد یافت اما هیات مدیره ای مبارز برای معلمان و حتی هوادارن کانون چه دستاوردی خواهد داشت؟
آنچه در این مجمع ها اهمیت ندارد یک برنامه عملی برای رسیدن به اهداف صنفی است. آنکه می گوید حقوق معلم باید سه برابر شود برنامه خود را برای رسیدن به این مقصد اعلام نمی کند. در اتحادیه های اروپا و امریکا دعوای اتحادیه و دولت بر سر دوسه درصد اضافه حقوق است. اما در بحث های صنفی ما بحث بر سر دوبرابر و سه برابر شدن حقوق است. در آنجا اتحادیه شریک دولت و در اینجا اپوزیسیون دولت است. آنجا فعالان اتحادیه ای حقوق دان و قانوندان و اهل جزییات و کاملا سازشکار و اهل معامله هستند اما ما به کسی رای می دهیم که شعاری تر ، سازش ناپذیر و تندروتر باشد.
در این مجمع ها به افرادی رای داده می شود که اهل چالش با دولت و رادیکال تر باشند ، اما اینکه انتخاب این افراد چه منافعی برای صنف معلم دارد مطرح نیست.
مهم این است که طرف حرف دل ما را بزند و احساسات ما را تحریک کند.
* مجمع عمومی کانون صنفی معلمان ایران (تهران ) فردا سه شنبه 27 / 7 / 95 از ساعت 16 تا 19 در «کانون فرهنگی تربیتی حر» منطقه۱۱تهران واقع در میدان راه آهن، خیابان شوش غربی برگزار می گردد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نماینده بی عرضه واهل زدوبند به نفع خودش ودارودسته اش به درد معلما نمی خوره
؛ معاونان وی یا شبیه به اعضای هیات مدیره مثلا صندوق ذخیره
فرهنگیان باشد که جنابعالی خوشت بیاد؟!
و در اخر از میزان مفت خوری توسط از ما بهترون کم میشه
صحبتهای شیرزاد کاملا درست است.عده ای در کانون تهران زیر پرچم کانونهای صنفی کشور علم مبارزه با حاکمیت را برداشته انذ و در این بین چیزی که اهمیت ندارد مطالبات صنفی معلمان است.
امیدوارم کانون تهران بتواند افرادی را که در طی سالهای اخیر به جز هزینه چیزی برای کانونهای صنفی به بار نیاورده اند را انتخاب نکند.
خیرارسال اشتباهی این پیام وتاییدکامنت همین بود که قبلا تذکرداده بودید که کامنت شما چون خارج ازموضوع بوده تاییدنشده و...حالا مشخص شد که صرفا بخاطر انتقاد به دولت موردعلاقه شما واقای شهسوارزاده کامنت رو تایید نمیکردید .
ضمنا عرض کردم که درصورت تاییدکامنت خارج موضوع به شمایاداوری میکنم.
در ضمن اینگونه عیوب متوجه جامعه مدنی نیست بلکه برعکس متوجه جامعه سیاسی است که هنوز نتوانسته پذیرش جامعه مدنی را داشته باشد