آقای بطحایی وزیر آموزش و پرورش در اقدامی غیر متعارف در حوزه رسانه ای، با ارسال نامه رسمی خطاب به الیاس حضرتی مدیر مسئول روزنامه اعتماد و آقای رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق از انعکاس اخبار وزارت آموزش و پرورش از جمله، دو یادداشت همدلانه و فاخر در این دو رسانه تشکر کرده است.
یادداشت روزنامه اعتماد با عنوان شوراهای آموزش و پرورش و مشارکت ملی به قلم آقای محسن مهرعلیزاده استاندار استان اصفهان و یادداشت روزنامه شرق با عنوان " کدام گروه از فرهنگیان نمیتوانند در هیئت امنای صندوق ذخیره کاندیدا شوند؟"به قلم آقای نیک نژاد فعال رسانه ای و عضو کانون صنفی معلمان تهران، منتشر شده است. مهر علیزاده استان دار اصفهان یک شخصیت سیاسی است و نویسنده مطبوعات یا فعال رسانه ای حوزه آموزش و پرورش محسوب نمی شود و بنابراین از دایره بحث من خارج است. این اقدام ناشیانه وزیر اعتبار نویسنده و حتی گروه جامعه این دو روزنامه و خبرنگاران آموزشی را زیر سوال می برد. نویسنده و خبرنگار نباید با مدیران دولتی حوزه کاری شان "همدل" باشند. در حوزه مطبوعات این همدلی معنایی جز "سفارشی نویسی" ندارد.
عده ای از فعالان صنفی خواستار مشارکت فعال برای گرفتن این دو صندلی در هیات امنای صندوق اند و عده ای مانند نویسنده که جناح اقلیت کانون را نمایندگی می کند، تشکل های صنفی را از ورود مستقیم به این عرصه برحذر می دارندمتن هر دو نامه کاملا یکسان است. آقای بطحایی در هر دو نامه از "انعکاس اخبار وزارت آموزش و پرورش از جمله یادداشت..." تشکر کرده است. جا داشت که مسئولان روابط عمومی به او تذکر می دادند که "یادداشت"، زیر مجموعه ی "خبر" نیست و تعریفی مستقل از خبر دارد، بنابراین ذکر "یادداشت" بعد از عبارت "ازجمله " درست نیست. این اشتباه زمانی اهمیت می یابد که مخاطب نامه ی وزیر، مدیران مسئول دو روزنامه هستند و ممکن است آن را حمل بر بی اطلاعی وزیر آموزش و پرورش از مسایل رسانه ای کنند. در حالی که تشابه زیادی بین محتوا و شکل نگارش دو نامه دیده نمی شود، هردو با صفات "فاخر و همدلانه" توصیف شده اند. تشکر از نویسندگان یادداشت های انتقادی ایرادی ندارد، اگر همراه با پاسخگویی باشد. وزیر در این نامه ها قواعد رابطه با رسانه ها و نویسندگان رسانه ها را رعایت نکرده است. وزیر نباید مستقیما وارد حوزه ای می شد که در اختیار روابط عمومی وزارتخانه است، آنهم به صورت شکلی و سانتی مانتال .
از سوی دیگر تعریف و تمجید از مطالب معینی با عنوان "همدلانه و فاخر" ، تعیین نوعی "معیار" اداری برای نویسندگان حوزه آموزش و پرورش است. می توان با کمی سوء ظن این نامه نگاری های اداری را تلاشی برای "جذب و هضم" معدود معلمان منتقد ارزیابی کرد. این گونه نامه های اداری، به حیثیت مستقل یک نویسنده و روزنامه نگار در فضای عمومی و در رسانه لطمه می زند. مخاطب این نامه خودش را جزیی از جامعه رسانه ای و مدنی مستقل از دولت تعریف کرده است ، او با خواندن نامه به خودش خواهد گفت : "من نویسنده مستقل از قدرت چه نوشته ام که وزیر این گونه به وجد آمده است ؟"، این نامه یک پیامد جانبی منفی هم دارد، با خواندن این نامه افراد فرصت طلب با هدف جلب توجه وزیر سعی می کنند، مطالب "فاخر و همدلانه" بنویسند. در حالی که یادداشت آقای نیک نژاد یک یادداشت انتقادی با پیشنهادهای مشخص است. در ادامه با تفصیل بیشتری توضیح می دهم که این نامه و تشکر از نویسنده یادداشت روزنامه شرق چه پیامدهای ناگزیری برای وزیر خواهد داشت .
نویسنده یادداشت روزنامه شرق ، زمانبندی اعلامشده برای انتخابات را "بسیار کوتاه و فرصت برای معرفی یا دستکم شناسایی گزینههای توانا و کاربلد از سویی و مورد اعتماد معلمان از دیگر سو بسیار اندک" دانسته است. پیشنهاد او روشن است : " دستاندرکاران فرصت بیشتری به فرهنگیان " بدهندتا "مناسبترین و مورد اعتمادترین افراد، معرفی یا شناسایی شوند." حالا با این نامه وزیر، آقای حصیری چه باید بکند؟ تمدید کند یا نکند؟ روش درست این بود که روابط عمومی این بند از یادداشت را به آقای حصیری به عنوان مجری انتخابات ارائه می داد و نظر آقای حصیری به عنوان مجری را در این مورد جویا می شد . آقای حصیری یا استدلال نویسنده را می پذیرفت و انتخابات را به تعویق می انداخت یا دلایل خود را در مخالفت با این پیشنهاد مطرح می کرد. نامه وزیر و تشکر او از یادداشت انتقادی روزنامه شرق ورود غیرمتعارف و غیر مسئولانه یک مقام دولتی به موضوعی رسانه ای است. آقای وزیر روند طبیعی پاسخگویی مدیران وزارتخانه را مختل کرده است. انگار درک وزیر از فعالیت رسانه ای چیزی شبیه انشا نوشتن بچه های مدرسه است که چیزهای قشنگی می نویسند که توجه معلم انشا را جلب کنند و ازمعلم کارت هزار آفرین و نمره 20 بگیرند.
اجازه بدهید طرفداران انحلال هم نظر خود را با معلمان در میان بگذارند و انتخابات را به بعد از نظر سنجی از اعضا در باره ادامه فعالیت یا انحلال صندوق موکول کنید در بند 2 و 3 یادداشت، نویسنده وارد بحث های درون تشکیلاتی کانون می شود و در مورد نحوه حضور در انتخابات صندوق دو نظر رایج بین فعالان صنفی را مطرح می کند. برداشت من این است که عده ای از فعالان صنفی خواستار مشارکت فعال برای گرفتن این دو صندلی در هیات امنای صندوق اند و عده ای مانند نویسنده که جناح اقلیت کانون را نمایندگی می کند، تشکل های صنفی را از ورود مستقیم به این عرصه برحذر می دارند.
نویسنده هشدار می دهد که :"تشکلهای صنفی بهعنوان نهادهایی مدنی افزون بر اینکه نمیتوانند در اینگونه فعالیتها شرکت کنند، این خطر بهفراوانی وجود دارد که با ورود به چنین نهادِ اقتصادی کلانی درگیر مناسبات ناسالم قدرت و ثروت شوند."، در گیر ودار این اختلاف درون تشکیلاتی که باید از راه های متعارف حل شود، نامه تشکر وزیر از نویسنده، ممکن است حمل بر حمایت وزیر از نظرات یک جناح صنفی در برابر جناح دیگر شود. این حمایت ممکن است موقعیت نویسنده و همفکرانش در داخل کانون را تضعیف کند. مساله به آن سادگی که وزیر تصور کرده نیست. وزیر باید به پیامدها و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم اظهار نظرهای خود توجه کند.
در یادداشت روزنامه شرق ، نویسنده از وجود سودا گران کلان در تعاونی مصرف تهران خبر داده است. صندوق ذخیره فرهنگیان را " نهادِ اقتصادی کلانی درگیر مناسبات ناسالم قدرت و ثروت" می داند. نویسنده معتقد است : " مافیای قدرت و ثروت در لایههای گوناکون این نهاد بزرگ اقتصادی [صندوق ذخیره ] لانه دارند و همچنان به دنبال بهرهبرداری سودجویانه خویشاند" .
آقای بطحایی انگار نه انگار که 6 ماه است رییس هیات مدیره صندوق است و قبلا به مدت بیش از دوسال قائم مقام رییس هیات مدیره بوده است. ظاهرا مطلب را نخوانده یا محتوای نوشته برایش اهمیتی ندارد! نویسنده می گوید: " این مافیا با نفوذ بالایی که دارد ممکن است انتخابات را به سویی ببرد که در نهایت معلمان عضو بمانند و دشواریهای پیشینشان؛ آن هم در حضور نمایندگان معلم!" من با نویسنده یادداشت در خصوص روابط ناسالم درون صندوق همدلی دارم اما همدلی بطحایی با نویسنده، قضیه بغرنج می کند. آیا آقای بطحایی وجود مافیا در صندوق را مثل نویسنده قبول دارد؟ آیا آقای بطحایی مثل نویسنده قبول دارد بحث انتخابات ممکن است دسیسه مافیا برای درگیر کردن معلمان در ماجرایی باشد که توان حل آن را ندارند؟
آقای وزیر به عنوان رییس هیات امنای صندوق که به آقای اصغر حصیری دستور داده که انتخابات برگزار کند ، باید در کنار تشکر از نویسنده جوابگوی مسایلی که نویسنده در یادداشت خود مطرح کرده، باشد. اگر این انتقادها که به شکل های مختلف از سوی فرهنگیان مطرح شده و می شود واقعیت دارد که وای بر رییس هیات امنا و مدیرعامل صندوق ! اگر هم واقعیت ندارد آقای بطحایی جواب بدهد و از سلامت صندوق دفاع کند.
آقای بطحایی نمی تواند بگوید به من مربوط نیست یا نمی دانم ! آقای وزیر می خواهد دو تا معلم را ببرد توی هیات مدیره تا معلمان را هم درگیر ماجرا کند.این ساده ترین توضیح این انتخابات است. جناب بطحایی مهربان و نرمخو است و جواب نه به کسی نمی دهد ، اما صندوقی که مافیای قدرت و ثروت در لایه های گوناگون آن نفوذ کرده اند و وزیر با سکوت خود وجود مافیا را در داخل آن تایید می کنید، چه سودی برای معلمان دارد؟ مظفر و مرنضی حاجی و محمدعلی نجفی به هیات امنا آمدند ، اینها نه دزد بودند و نه عضو مافیا ، بلکه قصد اصلاح داشتند، مدتی به عنوان دکور و توجیه گر از آنها استفاده شد و نهایتا به این نتیجه رسیدند کاری از آنها ساخته نیست. واقعا دلیل وزیر برای ادامه فعالیت صندوق و درگیرکردن معلمان در این بافت فاسد چیست؟
در انتها بار دیگر با احترام به جناب بطحایی پیشنهاد می کنم که معلمان را وارد باتلاقی به نام مدیریت صندوق نکنند. من از حدود 20 سال پیش در دوره مدیرعامل های مختلف و وزرای متفاوت صندوق را رصد و نقد کرده ام.
بارها به خاطر نوشته هایم در باره صندوق تهدید شده ام . با شکایت محمدعلی شایسته نیا به خاطر نوشتن این جمله که "دلالان به صندوق چشم دوخته اند" برایم پرونده سازی کردند. معتقدم که این صندوق یادگار یک دوره سپری شده (نیمه اول دهه 70 ) است که وزارتخانه ها وارد کار اقتصادی شدند. البته ساختار صندوق مستقل از دولت است. این صندوق بر اساس الگوی شرکت های مضاربه ای خصوصی شکل گرفته و به دلیل ساختار تو درتو و گستردگی فعالیت ها، قابل کنترل و نظارت نیست. ورود دو معلم در ترکیب هیات امنا و یک ناظر افتخاری، مشکلی را حل نمی کند و ضمنا از مسئولیت وزیر و دیگران که به درجات مختلف باعث و بانی این وضعیت هستید چیزی کم نمی کند. انحلال صندوق در اساسنامه پیش بینی شده است. دارایی های صندوق اگر چند برابر هم شود فایده ای برای معلمان نخواهد داشت و فقط به درد رانت خواران و اختلاس گران می خورد . لااقل اجازه بدهید طرفداران انحلال هم نظر خود را با معلمان در میان بگذارند و انتخابات را به بعد از نظر سنجی از اعضا در باره ادامه فعالیت یا انحلال صندوق موکول کنید. انحلال صندوق و تسویه حساب به نفع اعضا و به زیان سوء استفاده کنندگان است.
نظرات بینندگان
پس بازم یکم دم اصلاح طلبان گرم و افرین
بعد اقای عبداللهی غیر ممکن به نظر میرسد این همه شخص و ارگان بازرسی نتوانند از ماجرا سر در بیارن
حسابرسی و ....را بدهید دست اساتید حسابداری که سازمانهای حسابرسی دارند در عرض چند ماه کامل و تمام از ریشه ان را بررسی میکنند و نتایج را اعلام میکنن
بارک الله اقای عبد اللهی
کافیه یکبار اتحادمون رو نشون بدیم ،تا اقایان بفمهند هر بلایی را نمی توانند سر معلمان بیاورند ،ما که در فقر دست و پا میزنیم طمع نکنید اینها بعد مدتی کل پول همکاران را یکجا بالا می کشند کجا میخواهید شکایت کنید ؟