از این نشست به آن نشست
از این جلسه به آن جلسه
آقا/ خانم دکتر ؛ حاج آقا و... بلافاصله پس از این جلسه باید در جای دیگری شرکت کنند و از این بابت نمی توانند شما را همراهی کنند ...
( اکثر حرف هایی که هم می زنند تکراری و کلیشه ای است ! )
یادم می آید زمانی که نتایج انتخابات مجلس دهم اعلام شد و « محمدرضا عارف » نماینده اول مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که قصد عضویت در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را دارد بسیار شادمان بودم .
خرسند از آن که تصور می کردم دولت مردان سابق و نمایندگان امروز سرانجام پی به اهمیت بی بدیل آموزش و پرورش برده اند و این نشانه ای از این طلیعه به شمار می رفت .
آن موقع صدای معلم در مطلبی با عنوان :
" تشکر و قدردانی گروه صدای معلم از دکتر محمدرضا عارف " ؛ عارف: عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات میشوم "
چنین نوشت : ( این جا )
" « صدای معلم » از مسئولیت شناسی و درک بالای دکتر محمدرضا عارف تشکر و قدردانی کرده و امیدوار است تا همه نمایندگان مجلس در اخلاق و منش به ایشان تاسی کنند ."
اما برخورد غیرحرفه ای و غیرمسئولانه ایشان که البته توسط رفتار زشت اطرافیان ایشان تشدید شد نشان داد که شاید هنوز در گام نخست هستیم و تغییر خاصی رخ نداده است !
چرا افراد جامعه ما و به ویژه مسئولان آن باید همواره گرفتار تناقض و تعارض میان رفتار و گفتار باشند رئیس فراکسیون امید طی سخنانی در کنگره انجمن مدرسین دانشگاهها که پس از نشست یاد شده برگزار می شود چنین می گوید : ( این جا )
" به فکر راه اندازی نهضت پاسخ گویی در دانشگاهها باشیم. مسئولین باید پاسخگوی مردم باشند....
بزرگترین سرمایه ما اعتماد مردم بوده است. باید در عمل این اعتماد را تایید کنیم. فراکسیون امید موظف است به مردم خدمت کند. باید کارنامه خوبی در مجلس، دولت و شوراها داشته باشیم که در گام بعدی که در ۹۸ است دوباره مردم به اعتماد کنند. در حال حاضر بیان موضوعاتی مثل انتخاباتهای ۹۸ و ۱۴۰۰ مسائل حاشیهای است، در حالی که الان وظیفه ما خدمت به مردم است...."
مقایسه محتوای سخنان عارف در دو نشست یاد شده نشان می دهد که حرف ها تقریبا یکی است ! (این جا )
همان گونه که در گزارش صدای معلم نیز آمد ( این جا ) ؛ عمده سخنان عارف در نشست یاد شده حول موضوع فراکسیون امید و عملکرد آن بود .
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در نشست مجمع فرهنگیان ایران اسلامی 22 دقیقه سخنرانی می کند اما تنها عبارتی که از معلمان و آن هم در پایان این سخنرانی بیان می شود " نقش بی بدیل فرهنگیان عزیز در جریان اصلاحات است ".
عارف حتی در برابر پرسشی که یک معلم روحانی در برابر عموم از وی در مورد نارضایتی مردم و معلمان از عملکرد ایشان و فراکسیون امید می کند پاسخ به این پرسش را به نشست دیگری احاله می کند .
و تراژدی ماجرا آن جاست که در نشست بعدی که پس از این نشست و در در کنگره انجمن مدرسین دانشگاهها ایراد می کند سخن از پاسخ گویی و راه انداختن " نهضت پاسخ گویی " می راند !
همیشه برای من جای سوال است که چرا افراد جامعه ما و به ویژه مسئولان آن باید همواره گرفتار تناقض و تعارض میان رفتار و گفتار باشند .
اگر پاسخ گویی خوب و پسندیده است پس چرا فردی که او را « مرد اخلاق » می نامند در برابر پرسش های یک " معلم " و یا عضوی از اصحاب رسانه چنین بی محلی می کند و حتی رفتارش تا حد " توهین " افزایش می یابد ؟
چرا فردی که عضو یک کمیسیون تخصصی در آموزش و پرورش است خیلی جدی وارد مسائل آموزش و پرورش و معلمان نمی شود ؟
شاید اظهار نظرهای عارف در رسانه ها در مورد مسائل آموزش و پرورش و معلمان به عدد انگشتان دست هم نرسد !
اما فردی مانند حاجی بابایی که در کمیسیون دیگری فعال است که ارتباط چندانی هم با آموزش و پرورش ندارد اما روز و هفته ای نیست که در مورد معلمان و چالش های آموزش و پرورش حرفی نزند !
پس افرادی مانند عارف اصولا و به چه منظوری وارد این کمیسیون شده اند ؟
این ها بخشی از اظهارنظرهای محمدرضا عارف در مورد آموزش و پرورش و معلمان از ابتدای نمایندگی مجلس هستند :
" اگر ما توانستیم اقدامات مان طوری باشد که اولویت اول همه خانواده ها در تحصیل فرزندان شان و در شغل آن ها معلمی باشد آن وقت می توانیم عارف و همفکران ایشان باید بدانند آن چه مردم را دلسرد می کند نه سیاست های جریان " رقیب " و سنگ اندازی های آن ها که همین گونه رفتارهای ضد حقوق شهروندی ، غیرمسئولانه و غیرشفاف و توام با تکبر و تبختر در برابر مردم و معلمان استبگوییم که ما در مسیر انقلاب فرهنگی مان قرار گرفتیم .
تغییر نگرش به این سمت که خود ما و این که وقتی فرزندان مان می خواهند انتخاب رشته کنند انتخاب اول شان معلمی باشد .
اگر به این جا رسیدیم می توانیم امیدوار باشیم و این که معلم در جایگاه واقعی خودش قرار گرفته است .
برنامه ششم باید این مسیر را دنبال کند و ان شاء الله با کمک شماها و تشکیل یک " فراکسیون قوی معلمان " که معمولا در مجلس تشکیل می شود شکل بگیرد .
امیدوارم این فراکسیون در مجلس آینده شکل بگیرد و بنده به عنوان یک معلم به تشکیل این فراکسیون علاقه مند هستم .
باید با توجه به سمت و سوی سیاست های کلی باید به سمت ایجاد " نظام معلمی " و یا تقویت " تشکل های صنفی " رفت .( این جا )
" مهمترین مسئله و جهت گیری فراکسیون امید مقابله با فقر، فساد و تبعیض است و هر جا شبهه و خطایی باشد با آن مقابله خواهیم کرد لذا تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان در صورت نیاز از این امر مستثنی نخواهد بود.
مجلس و دولت برای ادای مطالبات فرهنگیان باید تلاش مضاعفی داشته باشند لذا توجه به بودجه آموزش و پرورش و سهم آن از تولید ناخالص ملی بسیار مهم است که باید افزایش پیدا کند. ( این جا )
حال پرسش این است که رئیس فراکسیون امید تا چه میزان به حرف هایی که زده است و شعارهایی که داده است پای بند بوده است ؟
عارف در دیدار با تشکل های معلمان بر ضرورت شکل گیری " سازمان نظام معلمی " بارها تاکید کرده است اما جالب است بدانیم که علی رغم همه این حرف ها و پروپاگاندا تاکنون هیچ سخن و یا نشانه ای از " سازمان نظام معلمی " در این دو سال و اندی در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اساسا مطرح نشده است !
عارف همواره در سخنان خویش عنوان کرده است ؛ " که اگر اولویت اول همه خانواده ها در تحصیل فرزندان شان و در شغل آن ها معلمی باشد آن وقت می توانیم بگوییم که ما در مسیر انقلاب فرهنگی مان قرار گرفتیم و یا به مرحله " توسعه یافتگی " رسیده ایم .
اگر این گونه است ؛ پس چرا فرزند گرامی جناب عارف راه دیگری را برگزیده است و بدتر از این ، آن سخنان سخیف و تحقیرآمیز را در مورد " ژن خوب " بیان کرد ؟
عارف و همفکران ایشان باید بدانند آن چه مردم را دلسرد می کند نه سیاست های جریان " رقیب " و سنگ اندازی های آن ها که همین گونه رفتارهای ضد حقوق شهروندی ، غیرمسئولانه و غیرشفاف و توام با تکبر و تبختر در برابر مردم و معلمان است .
مهم ترین عنصر و مولفه ای که در جریان زلزله کرمانشاه متاسفانه مشهور و آشکار بود بحران " اعتماد " بود .
آیا افرادی نظیر " عارف " که با تکیه به همین مولفه از مردم و معلمان رای گرفته اند در برابر اعتمادی که به آن ها شده است چه برون دادی داشته اند ؟
آیا مقایسه ای با قبل و بعد از آن کرده اند ؟
آیا توانسته اند حتی اعتماد و جایگاه سابق را حفظ کنند ؟
زمانی که سخنان بطحایی تمام شد و او به پایین و میان جمعیت آمد طیف قابل توجهی از اعضای این تشکل و نیز اصحاب رسانه وی را احاطه کردند و او را تا محل خروج همراه با پرسش و پاسخ های فراوان بدرقه کردند اما زمانی که سخنان عارف به پایان رسید افراد زیادی کاری با او نداشتند !
شاید تنها خبرنگار و معلم که برای چند پرسش به دنبال او رفت من بودم و البته از محبت ها و ابراز لطف رئیس فراکسیون امید و همراهان وی نیز بهره مند گردیدم !
همین ها کافی است تا بتوان از الان نتایج انتخابات مجلس در سال 98 را پیش بینی کرد ...
اگر قرار بر راه انداختن " نهضت پاسخ گویی " است از همین " امروز " شروع کنید !
نظرات بینندگان
"نمی گذارند" تکه کلام همیشگی مدیران ما از گذشته تا همیشه است دستان پنهانی که از عارف مرد ناآشنای این روزهای مه آلود را می سازد،شاید آشناترین واقعیت همیشگی فرهنگیان است. پس لرزه های یاس و نومیدی تکانه هایش شروع شده است اما از دست کسی کاری برنمی آید . چون قدرت اجرایی دست کسانی است که بازیگران پشت پرده ی این سناریوی از پیش تعیین شده اند .
اگر ازمن بپرسید می گویم عارف این روزها خودش نیست . زیرا وعده های تحقق نیافته مجالی برای امثال عارف نمی گذارد. آموزش و پرورش دیگر به هوای تازه نیاز ندارد آ.پ بودجه می خواهد و..
فقط پرسش
خانم ایازی
با این جمله شما : " اما از دست کسی کاری برنمی آید " کاملا مخالفم .
تردید نداشته باشید که وضعیت کنونی حاصل عملکرد تک تک ما است .
فقط میزان مسئولیت و وسعت آن فرق می کند .
معلمی که در برابر این وضعیت سکوت می کند و حاضر نیست در دو حوزه رسانه و یا تشکل نقش آفرینی کند ار نظر برون داد کار فرقی با فلان مدیر ندارد !
چون سکوت کرده است !
کاری هم با دلایل آن ندارم چون اگر قرار باشد جنبش های اجتماعی بر اساس این دلیل استوار گردد باید در همان قرون اولیه می ماندیم !
بر خلاف نظر شما معتقدم که آموزش و پرورش هوای تازه می خواهد چرا که تنفس در این هوای آلوده نوعی تخدیر و روزمرگی را به همراه آورده است .
عامل تغییر هم خود " معلمان " باشند .
تزریق بودجه در حالی که ساخنار آموزش و پرورش منطق درستی ندارد و شفافیتی در آن دیده نمی شود فقط به هدر دادن منابع خواهد بود .
پایدار باشید .
آقا / خانم دبیر م
وقتی که فردی کسوت نمایندگی بر تن می کند در برابر رایی که به او داده شده است مسئول است و باید در برابر این مسئولیت به همه جامعه پاسخ گو باشد .
اگر هم فردی بدون شناخت و یا ارزیابی توانایی ها و قابلیت های خویش و یا محدودیت های پیرامون قدم در این عرصه گذارده است ، خیلی بی خود کرده است که چنین تصمیمی گرفته است !
نماینده مجلس باید عصاره افکار عمومی باشد و به وظایف خود درست عمل کند .
پایدار باشید .
انحصارطلبی برخی ازافرادکه خودرازعیم اصلاحات می دانندحتی درشهرستانها،این جریان راباچالشهای جدی مواجه کرده است.
#ژن خوب#شایدبه زودی به#ژن معمولی#تغییرنام بدهد.
والعاقبة للمتقین..اتحادوانسجام وهمصدایی فرهنگیان مهمترازهرچیزی است.حق گرفتنی است.یاعلی بگوییم همکاران مظلوم
انشاا...هرچه زودتر اصلاحات از اعتدال جدا شود و کارنامه روحانی بنام اصلاحات تمام نشود
آقای داوری
با این سخن شما موافقم .
باید تعارف و رو در بایستی را کنار بگذاریم .
نقد باید شفاف ، مستدل و حتی بی رحمانه باشد .
پایدار باشید .
آقا / خانم م
من بحث سیاسی نکرده ام و کاری به گرایش سیاسی هم ندارم .
عملکرد آقای عارف را در مورد مولفه های " پاسخ گویی " و " عملکرد " مورد نقد قرار داده ام .
کجا من از آقای خاتمی فکت آورده ام که شما می خواهید یک جوری بین این دو ارتباط برقرار کنید ؟
باید در مورد موضوعات فکر کنیم .
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
جامعه ما همیشه مسائل را " سیاه " و " سفید " می بیند و به نظر می رسد نمی خواهد این عادت " غلط " را ترک کند .
نقد عملکرد عارف به معنای تایید حاجی بابایی نیست !
بنده گفته ام چرا باید دیگران در کار آموزش و پرورش دائما دخالت کنند و از وظایف اصلی خود غافل باشند اما آقای عارف که عضو کمیسیون تخصصی مجلس است کوچک ترین حرفی در مورد مسائل آموزش و پرورش و معلمان نزند ؟
اصولا چه نیازی است که آقای عارف همان حرف های تکراری در رسانه ها را در یک نشست معلمی تحویل دیگران بدهد ؟
آیا بهتر نبود در این نشست آقای عارف به دیگران اجازه پرسش می داد و خود نیز پاسخ می بود ؟
چرا سیاست مداران ما به شعور دیگران احترام نمی گذارند ؟
این را باید پرسش کرد .
پایدار باشید .
آقای پورسلیمان عزیز خودت را ناراحت نکن
این آقابان دقیقا چیزی بودند که الان هستند و عیان در چشمها شده.
ما معلمان و جامعه توقع بالایی از اینها داریم.تا زمانی که جامعه فرهنگی به رای خود در انتخابات وزن ندهد اوضاع همین است.
آقا / خانم ندیمی
کسی که نقد می کند قطعا احساس مسئولیت می کند و با کسی که سکوت می کند فرق دارد .
وزن دادن به معلمان نیاز به بازیابی مولفه مهم " مرجعیت " دارد .
که البته بنده معلمان را علی رغم همه شعارها فاقد مرحعیت می دانم .
در این مورد یادداشتی جداگانه خواهم نوشت .
پایدار باشید .
دوست عزیز
از محبت شما سپاسگزارم .
خبرنگار به معنای واقعی باید منتظر این گونه حرکات باشد .
البته این امری طبیعی در جامعه توسعه نیافته ایران است .
جامعه ای که اصولا تربیت نشده است و همیشه نقد ناپذیر است و نقدها را پس می زند و " سپهر عمومی " شکل نگرفته است .
راهی جز ادامه مسیر نداریم .
پایدار باشید .
دوست عزیز
" بت سازی " در جامعه ای اتفاق می افتد که از عنصر " تفکر " تهی باشد .
تا زمانی که افراد جامعه ما فکر نکنند و وارد فاز " اندیشه " نشوند همین چرخه تکرار خواهد شد .
پایدار باشید .
دوست عزیز
بنده ادعایی ندارم و خوشحالم که شما از من جلوترید .
بنده اعتقادی به چرخه " رقابت منفی " ندارم و فقط در سایه تعامل و هم اندیشی است که جامعه از حالت " ایستا " خارج می شود .
اما اگر به قول شما :
" این فرد و افراد مثل او سرمایه خود را که از ناآگاهی و آویزان شدن معلمان در زمینه فقر و بی پولی معلم بدست آورده اند هر گز از دست نخواهند داد ... " باید به جای شماتت این افراد که سواری می گیرند باید به دنبال علل مهم و ریشه ای " سواری " دادن بود !
من چاره کار را در " اتدیشه ورزی " و " کنش گری " متطقی و آگاهانه می بینم .
پایدار باشید .
دوست عزیز معلم
جامعه و معلمی که " تاریخ " نخواند و آن را به دیگران آموزش ندهد محکوم به تکرار است .
پایدار باشید .
آقا / خانم معلم
اتفاقا یکی از ویژگی های مثبت آقای عارف همین ویژگی گذشت و توجه به منافع جمعی بود که جای خود را به " خودخواهی " داد .
عارف در آن مقطع و نیز سایر مقاطع با وجود محبوبیت فراوان نخواست که منافع جامعه در معرض خطر و یا ابهام قرار گیرد و چرخه باطل دوباره تکرار شود .
نقد من در مورد رفتار ایشان در نشست مجمع فرهنگیان ایران اسلامی بود و امید که این گونه رفتارها تصحیح شوند .
پایدار باشید .
یعنی شما به مرض سلبریتی پرستی آن هم از نوع سیاسی آن مبتلا گشته اید؟
همه این اشخاص از ابتدای پیروزی انقلاب به قول خودشان از سفره پهن شده انقلاب به اندازه خودشان ارتزاق کرده اند، ما مردم سر به زیر یا متملق به اندازه کافی این افراد را بزرگ کرده ایم که امر بر آنها مشتبه شده و خود را در دایره معصومین قلمداد می کنند! آقا زادگان خود را چنان تربیت کرده و می کنند که سو استفاده از رانت آقازادگی را با داشتن "ژن خوب" اشتباه گرفته اند!
این افراد متاسفانه چوپان دروغگو شده اند و اگر در جایی کنار کشیده اند بحث خاله زنکی از خود گذشتگی و این حرف ها نیست؛ در سیاست این حرف ها خنده دار است..! موضوع این است که شما به علاوه عارف، زاهد، صوفی، هاتف و... سیاست دانید و ما مردم نمی دانیم!
"اتفاقا یکی از ویژگی های مثبت آقای عارف همین ویژگی گذشت و توجه به منافع جمعی بود که جای خود را به " خودخواهی " داد ".
فی الواقع دل سنگ از این جمله حضرتعالی در مظلومیت حضرت عارف؛ آب می گردد!
استاد بزرگوار، ما فقط خودمان را گول میزنیم ، همه سر و ته یک کرباسند، چه اصولی چه اصلاحی خمیر مایه شان یکیست ،اما به سبب ناامیدی و تنگدستی به ناچار با کمترین بهانه اشخاصی را در نظرمان بزرگ و متفاوت جلوه میدهیم و سپس آنقدر منتظرش میمانیم تا اینکه نفری جدید بیابیم و بدنبالش بدویم . این همه سنگ آقای محمد علی نجفی ( شهردار فعلی و دلسوز سابق آ.پ ) را به سینه زدند ، چی شد ؟ ایشون هم از همون چشمه آب می نوشند. راستش دلسوزان و توانمندان اصلی آ.پ دستشان دور و خالیست و اجازه ی ورود به گنبد آهنین را ندارند . متاسفانه همینه که هست .......