گروه گزارش/
« صدای معلم » در نشست خبری شنبه هشتم اردیبهشت 1397 با حضور « اسفندیار چهاربند ؛ رئیس وقت مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش » پرسش هایی مطرح کرد .
این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران پرسید :
« ظاهرا وزارت آموزش و پرورش از سال 92 تا کنون راهبرد مشخصی در مورد جذب و تربیت و نگهداشت نیروی انسانی نداشته و ندارد.
بعد از تاسیس دانشگاه فرهنگیان قرار بود که نیروی انسانی آموزش و پرورش منحصرا از طریق این دانشگاه صورت گیرد اما وزارتخانه با استفاده از ماده 28 این سیاست را دور زد و تعداد زیادی نیروی غیرمتخصص در دوره حاجی بابایی جذب و استخدام رسمی شدند.
در دوره وزارت فانی بحث ساماندهی نیروی انسانی از طریق کاهش نیروهای رسمی و استفاده از خرید خدمات و خرید صندلی خالی مدارس غیرانتفاعی در دستور کار قرار گرفت و ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان به حداقل رسید.
راهبرد فانی کاهش نیروی انسانی به مرز 700 هزار نفر بود.
با رفتن فانی این سیاست های انقباضی و اصلاحی رها شد . الان باز هم استفاده از حق التدریس نیروهای شاغل و بازنشسته و استخدام معلمان حق التدریس آزاد و مربیان نهضت در دستورکار قرار گرفته و قرار است ظرفیت تربیت معلم افزایش پیدا کند و افراد زیادی به صورت رسمی استخدام شوند این روش ها به نوعی سیاست های انبساطی دوره حاجی بابایی را تداعی می کند.
به نظر می رسد در 5 سال گذشته سیاست های متناقضی در حوزه نیروی انسانی اجرا شده است.
اصولا آیا آموزش و پرورش تابع سیاستهای اصلاحی دولت در زمینه کاهش نیروهای استخدام رسمی و افزایش بهره وری از طریق ساماندهی نیرو است؟
پاسخ های چهاربند به پرسش های صدای معلم تفصیلی و حاوی نکات مهم و قابل تاملی است .
ایشان در پاسخ چنین گفت :
« واقعیت این است در طول چهار سال آینده به طور متوسط باید سالی پنجاه هزار نفر نیرو به این دستگاه بدهیم که جبران بازنشسته ها را بکند. یکی از مظلومیت های همکاران فرهنگی ما این است که یک تشکل صنفی یا نظام صنفی فراگیر ندارند و زبان گویا ندارند.
آقای دکتر فانی استراتژی شان هفتصد و پنجاه هزار نفر بود ما امروز این را تایید می کنیم. ولی نگه داشتن این دستگاه روی تراز هفتصد و پنجاه هزار نفر با سالی شصت هزار نفر میانگین خروجی، اینها باید در کنار هم دیده بشود.
ما هفتصد و پنجاه هزار نفر را قبول داریم ولی به هفتصد و پنجاه هزار نفر همین امسال داریم به آن می رسیم. با بازنشستگی سال 97 ما می رسیم به کارکنان آموزشی هفتصد و پنجاه هزار نفر. سالی هفتاد و پنج هزار نفر، هفتاد هزارنفر، هشتاد هزار نفر تا سال 1403 دارد کم می شود این خروجی صد وقتی بیشتر از ورودی بشود نتیجه آن پایین آمدن سطح آب می شود.
یک سدی ،مخزنی دارید یک ورودی و خروجی دارد اگر این خروجی از ورودی بیشتر شود نتیجه نهایی آن پایین آمدن سطح آب می شود. ما سطح هفتصد و پنجاه هزار تا را قبول داریم ولی مشروط بر این که بتوانیم روی هفتصد و پنجاه هزار تا نگه داریم .
الآن چه چیزی هفتصد و پنجاه هزار تا را تهدید می کند ؟
بازنشستگی به طور متوسط هفتاد و پنج هزار تا در طول چهار سال آینده. سال هزار و چهار صد و هزار و چهار صد و یک، 112 هزار نفر مشمول بازنشستگی هستند.
چهاربند در ادامه تاکید می کند :
« در مهر 97 سیصد هزار نفر کمبود داریم هشتاد و چهار هزار نفر حق التدریس می گیریم. نزدیک دو میلیون ساعت در هفته. اینها جای تحلیل دارد. این نشان می دهد که این دستگاه اولویت اولش استخدام نیست ....
سال گذشته سال 96 چهل و دو هزار نفر از چهل و هشت هزار نفری که مشمول بازنشستگی بودند بازنشست شدند . در سال 97 حدود شصت و پنج هزار نفر مشمول بازنشستگی هستند که ما پیش بینی می کنیم حدود پنجاه و پنج هزار نفر از اینها بازنشست بشوند.
سال آینده عدد افزایش پیدا می کند و تا سال 1403 این جریان را داریم و اگر بخواهد به این ترتیب واکنش نشان بدهد که تا امروز به خروج نیرو واکنش داده شده است شدت کمبود نیرو قطعا در سال 1399 آموزش و پرورش را از پا در می آورد.
هر کس با این آمار و اطلاعات حرف دارد مخالفت دارد به صراحت آمار و منبع آمارشان را اعلام کند و هر کس برای جبران و هر نهاد و هر دستگاهی برای جبران این کمبود راه حل عملیاتی نه شعاری دارد اعلام کند و الا راه حل های آموزش و پرورش را بپذیرند.
ما برنامه پنج ساله نیروی انسانی مان آماده است. برنامه ده ساله زیر نظام نیروی انسانی مان آماده است.
می دانیم تا سال 1405 چند نفر دانش آموز داریم در چه دوره ای در چه شاخه ای در چه جنسی. روش های تامین کمبود را در داخل این دو سند کاملا و به دقت توضیح داده ایم و شفاف کرده ایم. اگر غیر از اینها باشد و دستگاه ها و نهادهای متولی راه حلی دارند عرضه بکنند ما تمکین می کنیم تا جلوی این بحران را بگیریم و پیش گیری بکنیم و اگر ندارند تمکین بکنند تبعیت بکنند و همکاری بکنند تا از این بحران عبور کنیم. »
پرسشی که این جا مطرح می شود آن است که بر اساس گفته های رئیس وقت مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش برنامه ده ساله زیر نظام نیروی انسانی آماده و قابل ارائه بوده است .
این برنامه الان کجاست و چه سرنوشتی پیدا کرده است ؟
چرا و با وجود هشدار این مقام آموزش و پرورش در مورد وضعیت بحرانی تامین نیرو اما کسی در جمهوری اسلامی حرف های ایشان را جدی نمی گیرد و از کنار آن عبور می کنند ؟
البته اسفندیار چهاربند در پایان سخنانش راه حلی ارائه می کند .
ایشان چنین می گوید : ( این جا )
« یکی از مظلومیت های همکاران فرهنگی ما این است که یک تشکل صنفی یا نظام صنفی فراگیر ندارند و زبان گویا ندارند.
وزارت آموزش و پرورش باید جبران این نقص را با زبان گویای مسئولینش تا حد امکان جبران بکند بخشی هم به عهده رسانه هاست تا بتوانیم این خلاء نظام صنفی معلمین را جبران بکنیم.
ان شاء الله یکی از مطالبات جدی همکاران معلمین ما که داشتن یک تشکل فراگیر صنفی است در کوتاه مدت زیرساخت هایش مهیا شود تا این مطالبات در جای خودش توسط نمایندگان واقعی خود همکاران معلم پی گیری بشود و وزارت خانه در مقام پاسخ گویی بتواند بخشی از این مطالبات را پیگیری بکند.»
« صدای معلم » در گزارش دیگری به تاریخ پنج شنبه, 19 فروردين 1400 با عنوان « آیا در " مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش " چیزی به نام " برنامه " پیش بینی شده است ؟! » می نویسد :
« ... از آزمون های فست فودی و بخشنامه های دستوری ، معلم حرفه ای بیرون نمی آید .
آیا مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات تاکنون در مورد سیاست های خود در زمینه جذب و تربیت نیرو اندیشیده است ؟
آیا اساسا در این مرکز چیزی به نام " برنامه " پیش بینی شده است ؟
برآوردها و محاسبات این رسانه نشان می دهند با توجه به عملکرد مبهم ، پرسش برانگیز و غیرعلمی وزارت آموزش و پرورش در حوزه رتبه بندی معلمان و نارضایتی شدید معلمان از این سیاست ها وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 1400 با سونامی " کمبود معلم " مواجه خواهد شد . ( اخبار حاکی است معلمان با سابقه ای که به هوای اجرای رتبه بندی معلمان ، سابقه خدمتی خویش را تاکنون تمدید کرده اند در سال تحصیلی جدید این کار ار نخواهند کرد و آمار بازنشستگان نسبت به سنوات پیشین افزایش معناداری خواهد داشت . )
« صدای معلم » در گزارشی از قول چهاربند نوشت :
« اسفندیار چهاربند رئیس مرکز برنامهریزی و نیروی انسانی وقت آموزش و پرورش در سال 97 اعلام کرد : تا سال 1401 خروج نیرو از آموزش و پرورش خارج از عرف متداول است . در سال 97 حدود 65 هزار نفر مشمول بازنشستگی هستند که پیشبینی میکنیم 55 هزار بازنشسته شوند و اگر بدین صورت که تا امروز بوده واکنش نشان داده شود شدت کمبود نیرو تا سال 1399 آموزش و پرورش را از پا در میآورد!
« 35 سال است که در آموزش و پرورش با شاخصهای نیاز توافق نکردهایم و این دولت و آن دولت ندارد. مشکل ما در آموزش و پرورش این است که مسائل را با عینک سیاسی میبینیم و باید فارغ از گرایشهای حزبی و سیاسی باید به نیازهای این دستگاه توجه داشت. برخی دوستان سفارش میکنند برخی از این آمارها را نگویید اما چرا نباید بگوییم ؟
باید واقعیتهای آموزش و پرورش را شفاف بگوییم ...
پرسش « صدای معلم » از آقای حسین بر رئیس فعلی مرکز برنامهریزی نیروی انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش آن است که شفاف توضیح دهد آموزش و پرورش در مهر سال 1400 با چه تعداد کمبود معلم مواجه است ؟ هر چند فایده مهم " کرونا " برای مدیرانی مانند ایشان آن بود که بر خلاف گفته آقای چهاربند بحران کمبود معلم آموزش و پرورش را در سال تحصیلی جاری از پای درنیاورد !
آقای حسین بر چه فکری برای کمبود معلم در سال تحصیلی آینده کرده است ؟
ایشان برای " بحران کیفیتی " که آقای چهاربند اشاره می کند چه برنامه ای تدارک دیده است ؟ » چه دلیلی دارد که واحدی به نام گزینش در تامین معلم دست بالا را داشته باشد ؟ و برای دیگران نقشه راه ترسیم کند ؟
آن چه به داد ناکارآمدی و بی برنامگی مسئولان و مقامات در سال تحصیلی گذشته رسید ؛ کرونا بود .
برای مدیریت منابع انسانی و افزایش کیفیت و بهره روی در آن باید " برنامه " داشت» .
رضامراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در پاسخ به اعتراض ها در مورد بحران کمبود معلم که عددی معادل 200 هزار برآورد شده است چنین می گوید : ( 1 )
« کاری که همکاران ما در این دوره کردند ؛ ستودنی است .
ما خرداد ، تیر و مرداد و شهریور ؛ مهم ترین و پیچیده ترین فرایند سازمان دهی و سامان دهی را انجام دادیم .
75 هزار معلم جدید داریم می گیریم .
باقی معلمان را از طریق معلمان فعلی مان ، به کار گیری پیش کسوتان و بازنشستگان ، به کار گیری دانشجویان سال سوم و چهارم دانشگاه فرهنگیان و همه ی ظرفیت هایی که از این دست وجود داره داریم جبران می کنیم .
کمبودی که الان باهاش مواجه هستیم ؛ یک سر ... در حقیقت تصریح نیاز داریم .
ما 75 هزار ردیف استخدامی داشتیم . این 75 هزار ردیف استخدامی ، 25 هزارتاش مربوط به دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی بود . وارد شدند و دو ردیف استخدامی ما که مربوط به معلمان ابتدایی و هنرستان ها و دبیران متوسطه هست ؛ اجرا شد ....
دلیل این کسری که الان شاهدش هستید اینه که هنوز نتایج یکی از آزمون های ما به طور کامل اصلا اعلام نشده . چرا و با وجود هشدار این مقام آموزش و پرورش در مورد وضعیت بحرانی تامین نیرو اما کسی در جمهوری اسلامی حرف های ایشان را جدی نمی گیرد و از کنار آن عبور می کنند ؟
ولی این که بگویند ما معلم در کلاس نداریم ؛ این را باید اصلاح کنید .
همه آموزش و پرورش ، معلمه .
یعنی ما در آموزش و پرورش رده ی شغلی همه مون معلمه ؛ از دبیری تا وزیر .
لذا وقتی کلاسی خالیه ، باقی معلمان ما می رند کلاسشونو پر می کنند و کار تدریس بچه ها ادامه پیدا می کنه تا معلم اصلی خودشان ملحق بشه .
و دلیل این را هم رسانه ها بدانند !
مگر این کسری در دو سال این دولت ایجاد شده ؟
این کسری اون زمانی شروع شد که ظرفیت دانشگاه فرهنگیان که دانشگاه راهبردی نظام هست ؛ به زیر 4000 نفر آمد و امروز آثار اون سیاست غلط را داریم در آموزش و پرورش مون می بینیم .
سیاست تامین معلم به جای تربیت معلم امروز اثر خودشو نشون داده .
این دولت می خواد برگردونه این سیاست را به تربیت معلم . ظرفیت دانشگاه فرهنگیان را امسال 20 درصد افزایش داد . در آینده هم این کار را خواهد کرد ولی این کسری دو ساله ایجاد نشده که مثلا برطرف بشه . اگرچه این دولت در انجام کارهای جهادی و چند پله یک قدم برداشتن را نشون داده و ان شاء الله ما تا آخر این دولت به جایی برسیم که این مساله به طور جدی حل بشه . »
این ها حرف هایی هستند که زبان وزیر آموزش و پرورش یک کشور خارج می شود .
پرسش « صدای معلم » آن است که دقیقا کدام کارهای همکاران ستودنی است ؟
اگر این گونه بود پس کمبود 200 هزار معلم از کجا آمد ؟
وزیر آموزش و پرورش اگر روی معلمان بازنشسته برای جبران کمبود معلم حساب کرده اما چرا حرفی از پرداخت پاداش پایان خدمت که دوسال است به تعویق افتاده نمی زند ؟
آیا هنوز وزیر جهادی و انقلابی آموزش و پرورش نمی داند معلمی که خود را بازنشسته می کند به این دلیل است که قادر به استمرار خدمت نیست ؛ در غیر این صورت ادامه می داد ؟
آقای صحرایی از کجا فهمیده است که باقی معلمان مدرسه ، کلاس خالی را پر می کنند ؟
بیان این سخن نشانه ی آن است که وزیر از کوچک ترین و بدیهی ترین واقعیت های نظام آموزشی ایران خبر ندارد و یا مطابق فرهنگ ایرانی ها به « تعارف » روی آورده است .
آیا آقای صحرایی آمارها و هشدارهای رئیس وقت مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات را زمانی که هنوز وزیر نشده بود را پی گیری می کرده است ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش این دولت هنوز نمی داند که در بسیاری از نظام های آموزشی جوامع توسعه یافته ، وظیفه ی آموزش و پرورش ، تربیت معلم نیست و نهاد آکادمیک و دانشگاه این ماموریت را بر عهده دارد ؟
« صدای معلم » بارها و به کرات در گزارش های خود به اهمیت « مدیریت منابع انسانی » در سازمان اشاره کرده و پیشنهاد این رسانه ارتقای این مرکز به معاونت در وزارت آموزش و پرورش به لحاظ اهمیت راهبردی آن بوده و مهم تر انتصاب فردی باسواد ، متخصص و مستقل در راس آن بوده است ؛ مساله ای که تاکنون و به طور عمده غایب بوده است .
آیا خنده دار نیست که در وزارت آموزش و پرورش ، سواد آموزی در حد یک معاونت باشد و یا نوسازی مدارس که باز هم وظیفه آموزش و پرورش نیست در حد یک معاون وزیر تعریف شود اما مدیریت منابع انسانی ارتقایی نداشته باشد ؟
اسفندیار چهاربند به عنوان متخصص این امر از تشکیل یک نظام صنفی فراگیر می گوید . تشکیلاتی مستقل و تخصصی که « صدای معلم » آن را « سازمان نظام معلمی » نامیده و بیش از یک دهه است که در مورد آن می نویسد و فریاد می زند ؛ اما کسی آن را « جدی » نمی گیرد !
واحد منابع انسانی باید مجددا در آموزش و پرورش با اختیارات کامل تعریف شود و برنامه ها بدون دخالت نهادهای غیر مرتبط و غیر تخصصی مانند حوزه علمیه طراحی و اجرا شوند .
چه دلیلی دارد که واحدی به نام گزینش در تامین معلم دست بالا را داشته باشد ؟ و برای دیگران نقشه راه ترسیم کند ؟
اگر قرار است وضعیت نیروی انسانی در نظام آموزشی ایران به ثبات و تعادلی برسد راهش « انجام کارهای جهادی و چند پله یک قدم برداشتن » نیست :
فکر است .
فکر است .
فکر است و برنامه ریزی و دلسوزی .
پایان گزارش/
( 1 ) سخنان رضامراد صحرایی :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
۱.در سال جدید ۱۶ میلیون محصل داریم که اگر به ازای هر ۳۰ نفر یک معلم در نظر بگیریم ، نهایتا ۵۵۰ هزار معلم لازم داریم.
۲. مواردی مثل عدم تمایل معلمان به حضور در کلاس درس خصوصا ابتدایی و تعدد پست های مدیریتی و اجرایی در ادارات و مدارس و انتقالی و ماموریت و...علت اصلی کمبود معلم است
۳.آ و پ مثل یک ظرف سوراخ است که هرگز پر آب نخواهد شد ،چون مدیریت منابع انسانی ندارد و این رویه نیازمند اصلاح است.
۴.نیاز سالانه معلم باید برای مقطع ابتدایی از طریق دانشگاه فرهنگیان جبران شود چون افرادی که در جوانی معلم می شوند ، حوصله و توان و انگیزه کافی دارند و دانشگاه فرهنگیان هم امکان تربیت معلم ابتدایی را دارد.
۵.برای معلم مقطع دبیرستان و فنی باید نیاز سالانه را از طریق آزمون استخدامی و جذب نیروی قراردادی و حق التدریس و اضافه کار و ...تامین کند.
۶.مقررات سخت گیرانه برای حضور معلمان در پست های اداری و تغییر مقطع و انتقالی و ماموریت و...تدوین شود تا امکان فرار از کلاس! برای افرادی که فقط طالب "حقوق معلمی" هستند از بین برود.
۷.با این روند بزرگ و متورم کردن آ. پ مزیت حرفه معلمی از این هم کمتر می شود و یک بودجه ثابت را باید بین چند میلیون نفر تقسیم کنند و این به معنای کوچکتر شدن سفره پرسنل خواهد بود.
۸.آ و پ بنگاه کاریابی نیست!
استیضاح وزیر آموزش و پرورش کلید میخورد؟
یک نماینده مجلس در جمع خبرنگاران از ثبت استیضاح وزیر آموزش پرورش و آغاز روند قانونی آن خبر داد.
ای کاش نویسنده محترم روشن میکرد مقصود ایشان از نیروی متخصص چیست، چه کسی صلاحیت برچسب زدن به کارکنان یک مجموعه را از حیث تخصص را به ایشان داده، و چگونه بنده و امثال بنده که با مدارک لیسانس، فوق لیسانس و دکترای رشته های فنی و مهندسی بعنوان هنرآموز و از طریق ماده 28 بصورت رقلبتی جذب آموزش و پرورش شده ایم در صحبت های مختلف ایشان و سایر منتقدین یعنوان نیروی غیرمتخصص تلقی می شویم؟
لعن خداوند بر هر معلمی که شغل معلمی را غصب کرد و حامی او و تاییدکننده او و ... چه از طریق دوران جهل و بدبینی و جبر و انتصاب و عدم انتصاب غیرعاقلانه و غیرعادلانه و بی قانونی و چه از طریق دوران به ظاهر عادلانه و بد قانونی و چه از طریق قوانین ناقص و چه از طریق قوانین معیوب و مفسده آفرین
ملعون باد غاصب و حامی او و تاییدکننده اش به حق محمد مصطفی(ص) و علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(س) و حضرت مولا صاحب الزمان(عج).
و رحمت بر هر کس که غاصب نیست به حق مذکور.
لعنت الله علی الغاصبین به حق ربّ العالمین
پروردگارا! مکر مکاران و غاصبان را به خودشان برگردان و از جایی که پیش بینی نمیکنند مکرشان را خنثی و تفکرات و برنامه هایشان را عقیم و مفتضح بگردان! به جفای ستمی که می کنند و حقی که عقیم نگه میدارند و ناحقی که بارور می سازند.
لعن خداوند بر او و حامی او و تایید کننده اش
سلام و درود بر ایشان که در حضور و غیاب عادل است.
درود
ما هم از این که به صدای معلم سر زدید ؛ خوشحال هستیم و سپاسگزاریم .
به هر حال ببخشید که نتواتنسته ایم در شما امید و شادی و سرور تولید کنیم .
مطالبی که می آوریم و منتشر می کنیم ؛ همه مستند و بر اساس « تفکر انتقادی » است .
پیشنهاد می شود برای این منظور هر 8 ساعت یک بار به پرتال وزارت آموزش و پرورش و ادارات تابعه مراجعه فرمایید تا اسباب رضایت شما به نحو مطلوب فراهم گردد .
پایدار باشید .
از خدا می خواهم این نادانی را به خودشان در دو دنیا برگرداند و بر ناله آینده آنان ترحّم نکند.
روز حساب بر ستمگر سخت تر است از روز ستم بر ستمدیده یا ستمدیدگان.