در تناقض است. اقتضائات شغل معلمی در قالب و چارچوب قانون مدیریت خدمات کشوری نمی گنجد و اصلاحاتی که اخیرا به مجلس محترم پیشنهاد داده شده است برای دائمی شدن این قانون به هیچ عنوان پاسخگوی نیاز معلمین نیست.
یکی از مطالبات جدی و اصلی همکاران معلم ما در سال 1397 از دولت محترم و از مجلس محترم شورای اسلامی مستثنی کردن آموزش و پرورش از قانون مدیریت خدمات کشوری و تدوین و تصویب قانون اداری و استخدامی فرهنگیان است تا بتوانیم به نیازهای واقعی زندگی حرفه ای معلمین پاسخ بدهیم. به نیازهای منصفانه و عادلانه معیشت معلمین پاسخ بدهیم.
وزارت آموزش و پروش و دولت و مجلس همه با هم در قبال تعهداتشان نسبت به معلمین مسئولند روز یک شنبه به نام معلم، مسئولیت پذیری و هدایت انقلابی. اگر قرار است مسئولیت پذیری و هدایت انقلابی برای پرورش یک نسل بالنده و انقلابی اتفاق بیفتد مسئولش معلم است. معلمی که شرایط زندگی حرفه ای اش و شرایط زندگی اجتماعی و شخصی اش مهیا شده باشد. الزامات این باید فراهم شود. صرفا مطالبات را در حوزه تعلیم و تربیت مطرح کردن بدون ذکر الزامات این بی انصافی است. در طول یکی دو سال گذشته شاهد نقدهای جدی توسط مسئولین محترم نسبت به نظام تعلیم و تربیت بودیم. ولی ما تمنا و خواهش می کنیم که مسئولین محترم در قبال تعهدات نهادها و دستگاه ها و سازمان ها گزارشی بدهند. باید بین مطالبات و انتظارات و تکالیف دستگاه ها در قبال انتظارات یک موازنه ای باشد.
ما مهر 1397 سیصد هزار نفر کمبود نیروی انسانی خواهیم داشت. عدد را با دقت عرض می کنم. فرض نیست محاسبه شده است. بر اساس شاخصه هایی که امروز ملاک عمل بوده است معیارهایی که مصوب نهادها و دستگاه ها و شوراهای مختلف بوده و باید بر اساس آن شاخصه ها نیروی انسانی برای وزارت آموزش و پرورش تامین می شده تا آموزش و پرورش بتواند در قبال آن مطالبات و انتظارات پاسخگو باشد.
مهر 1397 سیصد هزار نفر در مقیاس شاخصه های مصوب کمبود نیروی انسانی داریم . حدود صد و نود و چهار هزار نفر از این کمبود را از طریق ندادن نیرو به مدارس باید پشت سر بگذاریم. مثالی می زنم. طبق شاخص ها قانون احیاء امور تربیتی و تربیت بدنی ما باید به ازای هر چهار نفر دانش آموز به مدت یک ساعت مربی پرورشی به مدرسه بدهیم. یعنی هر نود و شش نفر دانش آموز یک نفر مربی پرورشی می خواهد. در مهر 97 فقط هجده هزار نفر مربی پرورشی به مدارس خواهیم داد در صورتی که دوازده میلیون و سیصد هزار نفر دانش آموز دولتی در اول مهرماه نیاز به صد و بیست و سه هزار نفر مربی پرورشی دارد. به جای صد و بیست و سه هزار نفر مربی پرورشی مصوب طبق قانون هجده هزار نفر تخصیص داده خواهد شد. مابه التفاوت این به مدارس تخصیص داده نخواهد شد. حالا از آموزش و پرورش انتظار داریم که در مسائل فرهنگی سبک مدیریت زندگی اسلامی مهارت های شهروندی اقدامات موثر انجام بدهد. در باقی موارد وضع بهتر از این نیست. فقط بخشی از آن کمبودها است که به مدارس تخصیص داده نشده است و این در سال 96 و 95 هم تا حدودی اتفاق افتاد اما هر سال دارد شدت پیدا می کند و دو سال است که این آمارها را پی در پی اعلام می کنیم. مربی پرورشی کجا باید تربیت بشود کجا باید به او مجوز داده بشود کجا باید تامین اعتبارات بشود. تجلیل از مقام معلم و نظام تعلیم و تربیت با این ها است. فراهم کردن ساز و کارهای انجام ماموریت نظام تعلیم و تربیت یعنی تجلیل از نظام تعلیم و تربیت و تجلیل از معلم . این که نظام تعلیم و تربیت قدسی و آسمانی است در لفظ ولی اگر در عمل بخواهد شدت کمبودها با این سرعت ادامه پیدا بکند حداکثر باید دو سال دیگر یک بنای یادبود برای آموزش و پرورش بسازیم. به خصوص در حوزه های فعالیت های فرهنگی و پرورشی و در حوزه آموزش ابتدایی که بعد از حوزه فعالیت های پرورشی و فرهنگی در معرض تهدید جدی است.
ما بیشترین کمبود در حوزه معلم بعد از مربی پرورشی در دوره ابتدایی داریم و بالا رفتن تراکم کلاس های دوره ابتدایی یکی از پیامدهای نا مطلوب استمرار این شرایط است که عدم رضایت در طول سال از طریق گزارش هایی که تهیه می شود رسانه ملی پخش می کند و بقیه رسانه ها و خبرگزاری ها ناشی از این کمبود است. تهدید دیگری که دوره ابتدایی را با این شدت کمبود تهدید خواهد کرد و افزایش پیدا می کند تامین آموزگار برای حدود بیست هزار مدرسه ای است که کمتر از بیست و چهار نفر دانش آموز دارد، در مناطق روستایی و عشایری و مناطق مرزی . یکی از مظلومیت های همکاران فرهنگی ما این است که یک تشکل صنفی یا نظام صنفی فراگیر ندارند و زبان گویا ندارند
این کمبود معلم اولین مسیر خودش را قطعا در این مناطق می گذارد. نتیجه آن احتمال بالا رفتن نرخ بازمانده از تحصیل است . مگر این که ما با این پدیده ها واقع بینانه برخورد بکنیم ، انکار نکنیم، جدال راه نیاندازیم. این واقعیت است. این بحثی است که ما تلاش می کنیم در روزی که به نام معلم، مسئولیت پذیری و هدایت انقلابی است بیشتر در مورد آن صحبت بکنیم و آثار و عوارض کمبود شدید نیروی انسانی بیش از آن که متاثر از پراکندگی جمعیت و رشد دانش آموزی باشد متاثر از شدت آموزش است در آموزش و پرورش و این یک داستان یک ساله یا دو ساله نیست ما تا سال 1403 یک دوره زمانی داریم که خروج آموزش و پرورش خارج از عرف و اعتدال های مدنی است .
سال گذشته سال 96 چهل و دو هزار نفر از چهل و هشت هزار نفری که مشمول بازنشستگی بودند بازنشست شدند . در سال 97 حدود شصت و پنج هزار نفر مشمول بازنشستگی هستند که ما پیش بینی می کنیم حدود پنجاه و پنج هزار نفر از اینها بازنشست بشوند.
سال آینده عدد افزایش پیدا می کند و تا سال 1403 این جریان را داریم و اگر بخواهد به این ترتیب واکنش نشان بدهد که تا امروز به خروج نیرو واکنش داده شده است شدت کمبود نیرو قطعا در سال 1399 آموزش و پرورش را از پا در می آورد. هر کس با این آمار و اطلاعات حرف دارد مخالفت دارد به صراحت آمار و منبع آمارشان را اعلام کند و هر کس برای جبران و هر نهاد و هر دستگاهی برای جبران این کمبود راه حل عملیاتی نه شعاری دارد اعلام کند و الا راه حل های آموزش و پرورش را بپذیرند. ما برنامه پنج ساله نیروی انسانی مان آماده است. برنامه ده ساله زیر نظام نیروی انسانی مان آماده است. می دانیم تا سال 1405 چند نفر دانش آموز داریم در چه دوره ای در چه شاخه ای در چه جنسی. روش های تامین کمبود را در داخل این دو سند کاملا و به دقت توضیح داده ایم و شفاف کرده ایم. اگر غیر از اینها باشد و دستگاه ها و نهادهای متولی راه حلی دارند عرضه بکنند ما تمکین می کنیم تا جلوی این بحران را بگیریم و پیش گیری بکنیم و اگر ندارند تمکین بکنند تبعیت بکنند و همکاری بکنند تا از این بحران عبور کنیم.
روز دوشنبه به نام معلم، مرجعیت تربیتی و مولد سرمایه اجتماعی . در ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه به صراحت سازمان های متولی موظف شدند نیاز نیروی انسانی آموزش و پرورش را تامین کنند. در مورد نیاز امروز هیچ شبهه ای نیست . آمارها کاملا مستند و شفاف است. در مورد نیروی موجود هم آمارها مستند و شفاف است. ما یک نیروی مورد نیاز داریم و یک نیروی موجود به تفکیک مهر 97 و 98 و 99 و1400 و 1401 همه اینها که در این سند تقدیم شده آماده و توزیع شده و روی پرتال مرکز برنامه ریزی نیروی انسانی است. برای پاسخ به این نیازها یا راه کارهایی که در این سند پیش بینی کرده ایم که یکی از این راه کارها تامین مجوزهای استخدام است رعایت بشود یا راه کاری داده بشود که عملیاتی بشود . آموزش و پرورش را با وعده نمی شود اداره کرد از مهر 98 به بعد، با شعار نمی شود. دانش آموزان مهر 98 وجود دارند. نیاز مهر 98 و 99 تا 1401 که پیش بینی شده و وجود دارد و مسلم است. آمارها با مرکز آمار کاملا کنترل شده است. مطابقت و اعتبار بخشی شده است. نیازها بر اساس شاخص ها محاسبه شده است. شاخص های مصوب نه شاخص های ما به همان دستگاه هایی که مسئول پاسخگویی به تامین نیازها هستند پاسخ بدهند اقدام بکنند ما هم همکاری می کنیم. در هفته معلم باید تکلیف این مقوله ها، نهادهای مختلف، دستگاه های مختلف روشن بشود. سال هاست در تجلیل از نظام تعلیم و تربیت معلم مطالب و فرمایشات مهمی را داشتیم امروز باید یک کارنامه ای داشته باشیم از اینها که در عمل چه شد.
در آخرین روز از هفته معلم سه شنبه هجدهم اردیبهشت ماه به نام معلم و تکریم سازمانی است. تکریم سازمانی به معنی آن است که سازمانی که متولی مدیریت زندگی حرفه ای و شخصی معلم است چه کرد؟ یعنی وزارت آموزش و پرورش، دولت و مجلس. اینها سازمان مدیریت منابع انسانی در آموزش و پرورش و معلم هستند. همه باید با هم پاسخگو باشند. وزارت آموزش و پرورش بدون دولت معنی ندارد دولت منهای مجلس کامل نیست. وزارت آموزش و پروش و دولت و مجلس همه با هم در قبال تعهداتشان نسبت به معلمین مسئولند.
در این روز حتما ما کارنامه عملکرد یک ساله دولت و عملکرد یک ساله مجلس محترم شورای اسلامی را بررسی می کنیم. مجلس امسال دو کارنامه دارد یک کارنامه بودجه سال 97 است و یک کارنامه اش قانون برنامه ششم توسعه است که تصویب کرده است. باید ببینیم معلم در این دو قانون چگونه دیده شده است. تکریم سازمانی آنجا است. عملا آن چیزی که ملموس، بروز پیدا خواهد کرد در آن دو قانون است. قوانین بودجه ای که در اجرای قانون برنامه ششم در طول این سه چهار سال آینده باید اجرا بشود.
باید ببینیم که چه چیز نقدی برای معلمین دیده شده است. برای مثال پرداخت پاداش بازنشستگان چه مکانیزم مطمئنی در قانون بودجه دارد ؟
اینها را باید تحلیل بکنیم از شما دوستان و همکاران خوب، صدیق و منصف که در طول سال اینها را رصد می کنید اینها موضوعات اصلی است. معلمین از رسانه هم مطالبه دارند دوست دارند به این مسائل پرداخته بشود. اگر یک نقطه ضعفی در یک معلم همکار ما در یک مدرسه ای به تصادف مشاهده می شود و منعکس می شود ولی جامعه همکاران فرهنگی از اصحاب رسانه انتظار دارد که این مطالبات کلان به پاس خدمات و قاطبه اکثریت همکاران فرهنگی هم رصد بشود از این سازمان های مختلفی که نام برده شده در قبال این موارد سوال بشود گزارش عملکرد گرفته بشود که در این صورت اعتماد جامعه معلمین افزایش پیدا می کند. نشاط شان افزایش پیدا می کند. هم این که منصفانه به مطالباتشان نگاه بشود ، معلمین بسیار نجیب و محجوبند همین اندازه آنها را تا درجه ای اغنا و راضی می کند. معلمان زیاده خواه نیستند .
ممکن است عددی که آنها می خواهند به دلیل کثرت معلمین زیاد باشد اما این ناشی از زیاده خواهی معلم نیست این تصور، تصور غلطی است اگر وجود داشته باشد. من تشکر می کنم از شما که حوصله کردید از صحبت هایی که بیان کردم به عنوان بخشی از مطالبات همکاران معلم .
یکی از مظلومیت های همکاران فرهنگی ما این است که یک تشکل صنفی یا نظام صنفی فراگیر ندارند و زبان گویا ندارند.
وزارت آموزش و پرورش باید جبران این نقص را با زبان گویای مسئولینش تا حد امکان جبران بکند بخشی هم به عهده رسانه هاست تا بتوانیم این خلاء نظام صنفی معلمین را جبران بکنیم.
انشاء الله یکی از مطالبات جدی همکاران معلمین ما که داشتن یک تشکل فراگیر صنفی است در کوتاه مدت زیرساخت هایش مهیا شود تا این مطالبات در جای خودش توسط نمایندگان واقعی خود همکاران معلم پی گیری بشود و وزارت خانه در مقام پاسخگویی بتواند بخشی از این مطالبات را پیگیری بکند.
پایان گزارش/
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
خب این شد کار؟ مشکلات که خدا را شکر اظهر من الشمس است شما پست گرفتید قبول مسئولیت کردید که راه حلی پیداکنید ومشکلات را حل کنید اگر هم توانایی اش را ندارید بروید کنار بلکه شخصی تواناتر از شما بیاید؛ اینکه بنشینید و یکی یکی مشکلات را بازگو کنیدو بابت گفتن مشکلات حقوق بگیرید که هنری نیست
حالا ببینید من کی گفتم !!!!!