قاسم پور :
از آقای قاسمی مدیر کل محترم آموزش و پرورش استان البرز تشکر می کنم که این ظرفیت را دارند که خودشان را در معرض نقد قرار دهند .
البته منظور شبکه شاد را در معرض نقادی قرار دهند .
فکر می کنم این جلسه جزء اولین ها در کشور است و من تا جایی که اطلاع دارم هیچ مدیرکلی این ریسک را نکرده تا منتقدان را دعوت کند و برنامه و عملکردش را در بوته نقد بگذارد .
از ایشان و همچنین از روابط عمومی پویا و خلاق این استان نیز سپاسگزارم .
از آقای پورسلیمان به عنوان پیشکسوت آموزش و پرورش و به ویژه در حوزه " رسانه " که عمر و انرژی خود را در این راه گذاشته اند و به مدنی شدن آموزش و کشور کمک می کنند ضمن تشکر دعوت می کنم تا سخنان خود را ایراد کنند .
البته ایشان آدم متفاوتی هستند . 45 دقیقه زودتر از همه ما در حیاط اداره کل بود و داشت قدم می زد .
من رسانه را می شناسم . رسانه راه رفتن روی لبه تیغ در ایران است و فقط هزینه دادن است .
پورسلیمان:
من هم به نوبه خودم از آقای قاسمی و دوستان دیگر تشکر می کنم که فرصتی در اختیار ما گذاشتند که مشکلات را آسیب شناسی کنیم و عملکرد آموزش و پرورش در این دو ماه اخیری که از زمان آغاز بحران کرونا از سوی رسانه های رسمی اعلام شده است مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
من قبلا هم در رسانه « صدای معلم » نوشته ام که واقعا برای مسئولین وزارت آموزش و پرورش متاسف هستم که از کرونا به عنوان یک ابزار برای جلوگیری از پاسخ گویی سوء استفاده می کنند و پاسخ گو نیستند.
متاسفانه اخباری هم که می رسد یا گزارشاتی که می رسد حاکی از آن است که در فضا یا اتمسفر آموزش و پرورش ، وزارت آموزش و پرورش با دستورات آمرانه و بخشنامه های دستوری و بعضا فاقد منطق ، ذینفعان آموزش و پرورش را تحت فشار قرار داده که حتما باید عضو این شبکه شوید و حتی طبق سخنانی که آقای میرزاده که در رسانه ها اعلام شد که تهدید شدند که اگر معلمان یا مدیران در این شبکه عضو نشوند پرونده آن ها را به هیات تخلفات می فرستیم و برخورد می کنیم. غافل از این که محیط تعلیم و تربیت یک محیط داوطلبانه است. یک محیطی است که در آن باید تلطیف صورت بگیرد .
مدرسه پادگان نیست و معلمان هم سرباز نیستند !
مخصوصا این اقداماتی که دارد انجام می شود و صد در صد اثرات مخرب خودش را در نظام آموزش و پرورش ما خواهد گذاشت.
به نظر من نظام آموزشی ما قبلا دچار بحران بود شاید این هم یک بحرانی بشود اضافه بر بحران های دیگر. البته من نمی خواهم با دیدگاه های بدبینانه موضوع را تحلیل کنم. بنده با کلیت آموزش آنلاین و آموزش مجازی در حوزه آموزش موافق هستم به عنوان مکمل نه به عنوان جایگزین یا آلترناتیو .
من با کلیات آن موافق هستم اما در متدولوژی این مساله مخالف شیوه هایی هستم که وزارت آموزش و پرورش الآن دارد در این محیط حساس در حال به کار گرفتن است .
قاسمی:
آقای پورسلیمان فرمودند ضمن این که من با کلیات این موضوع موافق هستند و آموزش های آنلاین و مجازی را به عنوان یک ضرورت می دانند برداشت من این است که ایشان در شیوه کار نقد دارند که اگر قرار باشد ما بگوییم که دستورا و الزاما و حتما باید این برنامه اجرا بشود نتیجه عکس می دهد و کمکی هم به آموزش و پرورش نکند ولی این که بگوییم اگر کسی نیاید به هیات تخلفات گزارش می شود و این با محیط تعلیم و تربیت سازگار نیست.
قاسم پور:
اشاره می کنم که اینجا یک چهارچوب درون سازمانی است و ما به عنوان اعضای یک خانواده داریم بحث می کنیم نه به عنوان کسی که می خواهیم به کلیت آموزش و پرورش ضربه بزنیم . ایشان یک مدیر کل است ، من معلمم و داریم همدردی می کنیم و معطوف به یک راه حل و نهایتا تلاش می کنیم به قول آقای پورسلیمان آسیب ها را به حداقل برسانیم.
بحث های چالشی مان هم معطوف به راه حل و از نوع درون سازمانی است.
قاسمی:
آقای قاسم پور هم نگاهشان این است که بتوانیم در گفت و گویی که امروز با هم داریم بحث مان به گونه ای باشد که کمکی به آموزش و پرورش شود .
آموزش و پرورش یک برنامه ای انتخاب کرده و دارد انجام می شود و هنر ما این است که انتخابی که صورت گرفته آن آسیب ها و آفت هایش را کم بکنیم و موضوع را به یک نقطه مطلوب برسانیم.
کشن روستا :
نکاتی که قبل تر فرمودید یک شائبه ای برای بنده ایجاد کرد .
تمامی تصمیم های آموزش و پرورش بر اساس اسناد بالادستی و سند تحول بنیادین است.
در سند تحول بنیادین نکاتی را استخراج کردم که گویا ما عقب تر هستیم. با آمدن ویروس منحوس کرونا اتفاقات ناگواری افتاد ولی این محاسن را هم داشت خصوصا در بستر آموزش و پرورش .
در راه کار " 2 / 17 " تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانش آموزان و مدارس با مشارکت بخش دولتی و غیر دولتی و الکترونیکی کردن محتوای کتاب های درسی بر اساس برنامه درسی ملی با تاکید بر استفاده از ظرفیت چند رسانه ای تا پایان برنامه پنجم توسعه، این یک راه کار است. سند تحول بنیادین در بحث کلان همین موضوع دیده شده است. ما باید به آن استناد کنیم که در بحران ها آموزش و پرورش در راهکار " 7 / 8 " تصریح کرده که آموزش و پرورش در مواجهه با نیازهای فوری و عمومی جامعه از قبیل شیوع بیماری های واگیردار ، سیل، زلزله و غیره باید مشارکت فعال داشته باشد.
من جمله ام را با این استناد شروع می کنم که آقای حاجی میرزایی وزیر محترم آموزش و پرورش در روزهایی که می توانست....
من اول موضع ام را مشخص کنم . من نه منتقدم و نه مدافع . به عنوان یک همکار آموزش و پرورشی در ایامی که با بحران روبه رو شدیم هم در فضای مجازی فعال بودیم در بحث آموزش و هم یک نکاتی از قبل از همکاران هم منتقل شده و هم پی گیر شدیم که در این جلسه که آورده ایم که بتوانیم از آنها استفاده کنیم .
پورسلیمان:
ببخشید . شما می خواهید نه دفاع کنید و نه انتقاد کنید؟!
کشن روستا :
بله . من عین واقعیت را عرض می کنم. من یک فرهنگی در ساوجبلاغ به جد افتخار می کنم هم سوهای ما در آموزش و پرورش و وزارت با تعاملی که با نخبه ها داشتند همه کسانی که در بحث فن آوری دستی بر آتش دارند متوجه این موضوع هستند این انتقادی که می شود بستر برنامه شاد نسخه فشل تلگرام همچین چیزی نیست.
می شود سرچ کرد و زود به موضوع دست پیدا کرد دیتاسنتری که دارد تایید می کند برنامه شاد را من اطلاع ندارم از بعد حقوقی و قانونی آن وارد نمی شوم ولی نشان از توجه ویژه به این موضوع است.
اگر کرونا نبود آموزش و پرورش طبق استناد به همین سند تحول بنیادین به این جایگاه نمی رسید.
بپذیریم خیلی از همکاران ما حتی استفاده مقدماتی از اپلیکیشن ها را نداشتند . درست است خیلی از آنها تلگرام را نصب کرده اند یا واتس اپ دارند حتی همکارانی را داشتیم که در این ایام در ساعات پیکی که سیلبریتی های عذرخواهی می کنم به فحشا کشاندن بچه های مملکت ... معلمان ما در لایو ایستاگرامی داشتند درس می دادند. من دیده ام که دارم می گویم.
قاسمی:
من برداشت های خودم را عرض می کنم. شما فرمودید که دیدگاهم را دارم مطرح می کنم. دیدگاه شما جایی نگاه اتنقادی است یا نگاه تایید موضوع است. بیان واقعیت ها که در کف مدرسه دارد اتفاق می افتد. بخشی مربوط به ضعف ما و آموزش و پرورش است و بخشی به قوت کار آموزش و پروش.
نکته دوم شما این بود که چون سند بالادستی ما که سند تحول بنیادین است ما هر اقدام ملی که در کشور انجام می دهیم باید مستند به اسناد بالادستی باشد و راهکارها را فرمودید که بعد به آن می پردازیم.
خمیس آبادی:
بنده فوق لیسانس تحقیقات آموزشی، فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان، عضو دبیرخانه کیفی توصیفی، سرگروه آموزشی ناحیه دو و آموزگار پایه ششم.
در سال چهارم کار هستم به طور عملی که با تجربه دانشگاه فرهنگیان امیرکبیر مدت 8 سال است که در آموزش و پرورش فعالیت دارم .
راه اندازی شبکه شاد به عنوان یک انقلاب عظیم در حوزه آموزش مجازی در سطح کشور و حتی می شود در دنیا گفت.
من مدافع صد در صد این شبکه هستم. با مدیریت دست اندکاران تعلیم و تربیت ما می توانیم شاهد بازخوردهای مثبتی از شبکه شاد باشیم. باید اول ببینیم شبکه شاد باشد یا نباشد ، باید می بود یا نمی بود. یکی از موفق ترین نظام های آموزشی در کشور فنلاند را مطالعه می کنیم. آنها هم درگیر این بیماری شدند ، چه کاری انجام دادند. برای این که شکاف آموزشی بین بچه ها و آموزگاران به وجود نیاید اولین کاری که انجام دادند یک کارگروه شش نفره تشکیل دادند که این در سایت آموزش و پروش فنلاند موجود است.
به این شش نفر محقق گفتند که به سه سوال ما پاسخ بدهید. چون تنها سرمایه این کشور آموزش آن است و بسیار نگران بودند که آموزش شان لطمه ببیند.
سوال اول این که چه کنیم که تاثیر شیوع بیماری کرونا به عنوان عامل مخرب در اجتماع کمتر باشد؟
سوال دوم این بود که تاثیر آنی و بلند مدت این وضعیت در آموزش ما چگونه می تواند باشد ؟ در کوتاه مدت چه تاثیری دارد و در بلند مدت چه تاثیری خواهد داشت؟
سوال سوم اقدامات بلند مدتی که جامعه باید در جهت کاهش تاثیرات اجتماعی و آموزشی در کشور باشد چه چیزی است؟
ماحصل تحقیقی که انجام شد سه نکته بود.
اول این که ما باید یک منابع آموزشی خاصی داشته باشیم و این که از ابزار جدیدی برای آموزش به بچه ها استفاده کنیم که ابزار جدید غیر حضوری همان فضای مجازی است که استفاده بکنند. گفتند حتی منابعی را برای آموزش باید عوض کرد. منابعی که به بچه ها می دهیم را باید مقداری تغییر بدهیم. یک گذری هم به چین می کنیم.
در چین قبل از این که به سراغ رسانه بیایند و بخواهند به مردم آموزش بدهند به سراغ معلمان رفتند و از معلمان خواستند از طریق شبکه های مجازی با بچه ها ارتباط برقرار کنند و ست آموزش را به آنها بدهند. بهداشت فردی و بهداشت روانی که چگونه تبشان را بسنجند ، چگونه بهداشت شان را رعایت کنند و معتقد بودند وقتی به بچه ها آموزش داده شود بچه ها هم به اولیاء آموزش می دهند و اولیاء هم به جامعه آموزش می دهند. پس ما نمی توانیم منکر آموزش مجازی شبکه شاد شویم.
پورسلیمان:
راهکار 2 / 17 که آقای کشن روستا فرمودند تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانش آموزان و مدارس با مشارکت بخش دولتی و غیر دولتی و الکترونیکی کردن محتوای کتاب های درسی بر اساس برنامه درس ملی ( با تاکید بر استفاده از ظرفیت چند رسانه ای ) - که همه اینها قابل بحث است ، هیچ پژوهشی هم نداریم که ثابت کند که این راهکار را که نظام آموزشی ما این را اجرا کرده یا اثر بخشی آن را عرضه کند- تا پایان برنامه پنجم توسعه که الآن در برنامه ششم توسعه هستیم.
بزرگترین تخلف وزارت آموزش و پرورش این است که این راهکار را اجرا نکرده است.
الآن حداقل برنامه پنجم توسعه که چهار سال از آن می گذرد انجام نداده است الآن چه کسی پاسخ گو است که الآن دو ماهه ضربتی می خواهند این کار را انجام بدهند.
در جلساتی که با مسئولین می نشینیم سند تحول بنیادین بیشتر شبیه " کد دادن " شده است . شاید خودشان سند را هم کامل نخوانده باشند فقط می خواهند بگویند ما هم جزء قافله هستیم و خودی هستیم یعنی نه تحلیلی در مورد سند تحول دارند بلکه سند تحول پوششی شده است برای توجیه ناکارآمدی خودشان !
قاسمی:
سوال آقای پورسلیمان این است که آیا شما می توانید ارتباط بین این شبکه و سند تحول یا اگر ما الآن استناد می کنیم به این سند می خواهیم کارمان را موجه جلوه بدهیم.
آقای پورسلیمان می گویند من امیدی ندارم شما کارتان را جا بیاندازید و از آن بهره برداری لازم شود فعلا یک پوشش بالادستی هم برای آن انجام بدهند !
جاوید نسب:
این روحیه کمک می کند که ما بتوانیم چالش ها را صرفا از نگاه موافق و سازمانی نبینیم چون معمولا این گونه شده که وقتی سازمان های بالا دستی می آیند وزارت یک تصمیمی را می گیرد همه سمعا و طاعتا می گویند باید انجام شود.
فرآیند جلسه نشان می دهد که چالشی است و نگاه این که حتما تایید کنیم نیست.
من هم رویکردی مانند آقای پورسلیمان دارم.
من هم موافقم اما با دیدگاه انتقادی. وقتی یک نگاهی به تاریخچه آموزش دور یا مجازی انداختم از زمان افلاطون مرسوم بوده که با ارسال جزوه هایی به شاگردانشان رواج داشته اما به صورت رسمی از 1800 در آمریکا شروع شد و بعد انتقال پیدا کرد به انگلستان . این نشان می دهد تاریخچه طولانی در جهان دارد.
در کشور ما از دهه ی 1370 دوره آقای خاتمی بعد دوره هشتاد دانشگاه تهران که بعضی از دروسشان را به صورت مجازی ارائه کرده است.
Virtual Learning ها یک نیاز است.
امروز ما نمی توانیم بگوییم آن را کنار بگذاریم. اما این که چرا ما با تاخیر شروع کردیم و چرا اداره های تولید محتوای ما ، اداره تکنولوژی های ما و در سطح وزارت دفتر تالیف و پژوهش گام به گام پیش نیامدند ؟
در واقع این فایل و یا برنامه را سازمان پژوهش ارائه نکرده و حوزه دیگری این را سازمان دهی و پوشش می دهد.
پورسلیمان :
این ایراد مهمی است که چرا سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی غایب بزرگ ماجرای آموزش مجازی در آموزش و پرورش است ؟
این می تواند نشان دهنده این باشد در این وزارتخانه ، " تقسیم کار " و " تخصص " جایگاه چندانی ندارند !
قاسمی:
معاونین آموزش این کار را انجام می دهند. چون این برنامه از روی اضطرار شروع شده فرصت این که سازمان پژوهش بیاید با رویکرد کیفی و بلندمدت وارد شود قاعدتا اگر بخواهیم این شبکه در بستر واقعی خودش قرار بگیرد باید سازمان پژوهش عهده دار شود که خط لازم را به معاونین آموزشی بدهد و ما در بستر فضای مجازی آنلاین باید این گونه تولید محتوا کنیم.
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
چه معیاری؟
دور بودن از چه توهّمی؟
معلومه خیلی شوتی اخوی
اینجا چه می کنی؟
فقط بلدی سیاه نمایی کنی
الحق که هنرمندی
سیاهی واقعاً وجود دارد همانطور که سفیدی نیز وجود دارد
در واقع شما کوری و شوتی جناب ناشناس که سیاهی را در ضعف و کیفیت و روش تدریس و تألیف برخی کتب دروس نمیبینی و یا ندیدهای !!
تخریب بنیادین این سازمان و تخریب اسناد تحولی نظام تعلیم و تربیت فعلا در دستور کار است.
لطفا کارهای میش پا افتاده از سازمان پژوهش مطالبه نفرمایید.