صدای معلم:
آموزش و پرورش قبل از انقلاب چه نوع معلمانی را گزینش می کرد ؟
شیوه های فیلترینگ و گزینش معلمان در قبل از انقلاب چگونه بود؟
زمانخانی:
تا جایی که اطلاع دارم در گزینش به معلمان می گفتند و تاکید می کردند فقط با دربار و شاه کاری نداشته باشید. علیه آنها صحبت نکنید ولی آزادید که در موارد و مسائل دیگر اظهار نظر کنید. حق دارید ، انسانید. به نظریاتشان ارزش قائل بودند. گوش می کردند اما فقط به سران بالای مملکت چیزی نگویید. حساسیت شان روی آن بود.
در تمام مسائل اجتماعی آزاد بودیم. صریحا نظر می دادیم. تریبون در اختیار معلمان می گذاشتند. مراسم می گذاشتند. صحبت می کردیم. کانون های مختلفی بود. روزنامه های مختلف بود. احزاب مختلف بود.
صدای معلم:
در مورد باشگاه مهرگان شناخت دارید ؟
زمانخانی:
خیر.
صدای معلم:
در مورد آقای خانعلی و آقای محمد درخشش ؟
زمان خانی:
بله . روز معلم را به خاطر کشته شدن آقای خانعلی نام گذاری کردند. ابتدا روز معلم به نام ایشان بود اما بعد روز معلم را عوض کردند.
صدای معلم:
پس به نظر شما ؛ شیوه های جذب و گزینش معلمان قبل از انقلاب این قدر سخت گیرانه و ایدئولوژیک نبود ؟
زمانخانی:
به هیچ وجه !
اصلا ایدئولوژیک نبود و با آن کاری نداشتند. برای آنهایی که افراطی بودند برچسب می زدند، کسانی که تند بودند به آنها برچسب می زدند و ساکتشان می کردند نه این که از سر بیاندازند یا خانه خرابشان کنند. نه این که زندگی شان را ویران کنند . در نهایت ؛ اخطار می دادند. به حراست فرا می خواندند و از آنها توضیح می خواستند.
من به خاطر ترکی صحبت کردن و ترکی درس دادن در کلاس چندین بار به حراست آموزش و پرورش در قبل از انقلاب دعوت شدم .
خیلی با احترام سوال کردند که چرا این کار را می کنی؟ می گفتم چون من نتیجه می گیرم. ما که جنایت نمی کنیم .
خودش قانع می شد و می گفت درست می گویی. وقتی می دید به جوان دو بار درس را می دهی خوب تحویل می گیرد و بهترین نمره را می گیرد. ولی می گفتند به ما دستور داده اند .
ما چه کاره ایم !
صدای معلم:
کمی هم در مورد وضعیت فرهنگی این شهر صحبت کنیم.
اینجا به خاطر آثار و پیشینه این شهر، شبستر به عنوان یک شهر فرهنگی یا فرهنگ پرور معرفی شده است. حتی به عنوان یک شهر تاریخی مدنظر است.
شما فکر می کنید واقعا « شبستر » آن خصیصه فرهنگی خودش را حفظ کرده است ضمن این که وقتی به رفتارهای شهروندان نگاه می کنید و من که خودم به این شهر نگاه کردم رفتارهای ترافیکی یا فرهنگ رانندگی شان خیلی تفاوتی با شهرهای دیگر ندارد. همان ناهنجاری ها ، همان قانون ستیزی ها و قانون گریزی ها متاسفانه وجود دارد. مثلا در پارک میشو که هم معروف و هم بزرگ ترین پارک این شهر است متاسفانه می بینی که آکنده از زباله و آشغال است.
آیا واقعا اینها با خصیصه های فرهنگی یک شهری مثل شهر شبستر چگونه همخوانی دارد؟
زمانخانی:
اینجا یک شهر فرهنگی است درست است. فرهنگ پرور است درست است. اصلا نمی توانیم اینها را کنار بگذاریم. پیشینه تاریخی خیلی قوی دارد. بنیان گذاری آن خوب شده است. البته قبل از انقلاب. در ادوار مختلف تاریخی از فرهنگ پیشرفته برخوردار بوده اند. شخصیت های بزرگی مثل معجز ، زهتابی، پرفسور رحمانی، بیت الله جمالی که از این شهر برخاسته اند .بیش از شصت دکتر حاذق مجرب داشته است. مثلا در آلمان در کشورهای مختلف از این منطقه خیلی هستند. حتی از روستاهای این شهر هستند. این منطقه فرهنگی بوده و هست و خواهد بود. ولی حرکات زشتی که گاهی صورت می گیرد ( در رانندگی و پارک و غیره ) اینها از ترکیب جمعیتی نشات می گیرد. ترکیب جمعیتی اینجا به هم خورده است. آن ترکیب جمعیتی که قبلا بود خیلی جمعیت کم بود خود شهرستان و شهرهای اطرافش بود. ولی کم کم اینجا مهاجر پذیر شد . زمین ها ارزان بودند و از تبریز و اطراف آمدند و خریدند. حتی از تبریز اینجا شهرک دارند. در وایقان یک شهرک تبریزی است. تمام باغات و بهترین جاهای سرسبز و خوب را تبریزی ها خریدند. بیشتر مردم اسکو و آذرشهری ها خریدند. از سراب خریدند. ترکیب جمعیت به هم خورده است. آن اصالت، با فرهنگ های دیگر ترکیب شده و من آن مسئله را دلیل نابه هنجاری شهر می دانم. ولی رگه های خوبی هم می بینم که اصل شبستری ها با همان فرهنگ قبلی کار و تلاش می کنند. مثلا دو سه گروه زیست محیطی داریم. همه شان شبستری هستند. اصالتا شبستری اند و گردانندگانش هم شبستری هستند. حتی جایزه های ملی از سراسر ایران گرفته اند. گروه یاشیل اسمش را دقیقا نمی دانم در وایقان تشکیل دادند. دائم تلاش می کنند برنامه می گذارند. مراتع را حفظ می کنند. افراد متخلف را می گیرند و شناسایی می کنند و به ارگان ها اطلاع می دهند. آنهایی که برای خود شبستر تلاش می کنند. فرهنگیانش ، آموزش و پرورش ، انجمن های ادبی که ما تشکیل دادیم که چند شعبه دارد، در صوفیان و بندرشرفخانه تشکیل دادیم. کنگره های مختلف ملی می گذارند. این ثابت می کند که برای فرهنگ با همان ایده ها که قبلا بوده هست و آدم های فعال دارد که فرهنگ شهر را خوب نگه داشته اند. کنگره ها و جشنواره ها را کنار نمی گذارند. در تمام خانه های اینجا کتابخانه وجود دارد. تمام خانه ها کمتر از دیپلم ندارند. حتما خانواده هایشان دیپلم ، لیسانس فوق لیسانس و دکترا صد در صد در روستاها و شهرهایش دارد. یازده شهر دارد که اکثرا در کار فرهنگی فعال هستند. خیرین خیلی فعالیت می کنند. در هیچ جا مثل خیرین این جا پیدا نمی کنید. مثلا برهان الدین در ترکیه هتل می سازد کار می کند و درآمدش را به اینجا می آورد و مدرسه می سازد. اکثر خیرین برای فرهنگ شان مایه می گذارند. حتی گفته اند که برهان الدین در ترکیه می خوابد ولی رویش سمت ایران است .
می گوید من به شبستر نگاه می کنم. آن مسئله که شما فرمودید از ترکیب جمعیتی است ولی انشاءالله حتما این گونه پیش نمی رود. معمولا مثبت ها بالا می آیند. افکار مثبت همیشه غالب است. اقدامات مثبت همیشه غالب هستند. آن چند مورد هم در همه شهرها وجود دارد.
صدای معلم:
من چند سال پیش به ماسوله رفته بودم. ماسوله اصلا قابل مقایسه با شبستر نیست. من دیدم که در ماسوله چند کتاب فروشی داشت. ولی در شهری مانند شبستر اصلا یک کتاب فروشی نداریم به غیر از شما که آثار خودتان را می فروشید و این نشان می دهد که خرید کتاب در سبد هزینه ای خانواده های شبستری جایگاهی ندارد چون اگر بازار عرضه و تقاضا بود عرضه ای صورت می گرفت و به همان نسبت تعداد معدودی کتاب فروشی شکل می گرفت. البته این مسئله فقط مختص به شبستر نیست . ما حتی در شهرهای خیلی بزرگ یا شهرهای دیگر تغییر کاربری را داشتیم. خیلی از کتاب فروشی ها تبدیل به ساندویچی یا فروشگاه تنباکو و قلیان و.. .این معضل همه جا وجود دارد. ولی چرا در شهرستان شبستر نباید یک کتاب فروشی باشد با این مختصات فرهنگی که وجود دارد و این چهره فرهنگی چرا باید این گونه باشد؟
زمانخانی:
گفتم که شبستر اکثرا مردمش فرهنگی هستند ، این قدر فارغ التحصیل دارد و برو بیای فرهنگی دارد این مشخص می کند که اینها یک چیزهایی را می خوانند و چیزهایی دارند که که اینها را در این جایگاه قرار می دهد .
اکثر خانواده ها کتاب خانه دارند.
صدای معلم:
کتاب هایشان را از کجا تهیه می کنند؟
زمانخانی:
از تبریز، از روستاها، از جاهای دیگر تهیه می کنند. کتاب هایشان را از بیرون می خرند که کسی نبیند که چه کتاب هایی خریده اند !
صدای معلم:
پس مردم اینجا به شدت محافظه کار هستند ؟
زمان خانی:
بله. خیلی محافظه کارند. در کارشان خیلی دقت می کنند که کسی دست اینها را نخواند. تنها شهری در ایران است که این خاصیت را دارند.
صدای معلم:
شما فکر می کنید فرهنگی که مردم شبستر دارند که کسی متوجه کار و منظور آنان نشود چقدر با فرهنگ شفافیت و شفاف سازی که در کشورهای توسعه یافته وجود دارد هم خوانی دارد ؟
چرا باید آدم ها خودشان را پنهان کنند که ندانند که طرفشان چه خط فکری دارد ؟
وقتی شما خط فکری طرف را ندانید نمی توانید گفت و گو کنید . نمی توانید به یک گفتمان مشخص برسید ؟
زمان خانی:
این صفتی است که از اجداد آنان به ارث رسیده است .
شاید فکر می کنند این گونه بهتر است و بیشتر موثر می شوند.
صدای معلم:
شما این را نکته مثبتی می دانید؟
زمانخانی:
بله من مثبت می دانم. در این شهر مثبت می دانم.
صدای معلم:
چرا؟
زمان خانی:
می بینم که با این کارها به جاهای خوبی رسیده اند.
صدای معلم:
منظور شما این است که از طریق این فرهنگ محافظه کاری به جاهای خوبی رسیده اند ؟!
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
مصاحبه گر : علی پورسلیمان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
"داور زمانخانی : شیوه های جذب و گزینش معلمان قبل از انقلاب اسلامی به هیچ وجه " ایدئولوژیک " نبود !"
پاسخ به سر تیتر متن: اونوقت الآن ایدئولوژیکه؟
فراتر از ایدئولوژیک بودن عمل می شود. ایدئولوژیک کاری کردن یعنی مثلا فرد مسلمان و معتقد به نظام و حکومت اسلامی و ولایت فقیه باشد که ۹۹ درصد وقتی وارد استخدام می شوند می دانند که باید بپذیرند و از قبل پذیرفته اند مسئله این است که فراتر از این موضوع افرادی را بیشتر می طلبند که سابقه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشته باشد فردی سر به زیر و مطیع و حتی بی سواد باشد به عبارتی افرادی اخته و خواجه می خواهند تا بتوانند به راحتی فساد و تزویر کنند و برای همین از تحصیل دانشگاه تا استخدام را سهمیه گذاشته اند و دانشگاه پیام نور و آزاد هم برای همین است.
بعد، فرد دیگری که متعهد و باهوش و اهل کتاب بوده به واسطه نداشتن امتیاز از این ها عقب می ماند و نهایت می شود یک مستخدم و ...
تا زمانی که مافیای دانشگاه آزاد و پیام نور جمع نگردد و سهمیه ها برداشته نشود صحبت از پیشرف و توسعه بی معناست. توسعه با فساد و دروغ و کلک درست نمی شود.