مقدمه
بحران جهانی مربوط به پاندمی کووید-19 از فضای بهداشت عمومی بسی فراتر رفته است و به شکل عمیقی اساس جامعه مدرن را به چالش کشیده و تمامی بخشهای مختلف را تحت تأثیر قرار داده است. آموزش و پرورش نیز از این بحران مستثنا نبوده و بیش از 188 کشور در جهان مدارس را تعطیل کردند و زندگی بیش از 6 / 1 میلیارد کودک، نوجوان و خانواده های آنها تحت تأثیر این بحران قرار گرفته است (سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی، 2021). گرچه، به نظر تعطیلی مدارس برای کاهش این پاندمی امری ضروری بوده و از کودکان و اطرافیان آنها حفاظت کرده است، اما فرایند یادگیری کودکان را نیز دستخوش اختلال نمود. بسیاری از دانش آموزان در سراسر جهان به اشکال مختلف (مبتنی بر فن آوری، تلویزیون، رادیو و غیره) به سرعت، به یادگیری از راه دور سوق داده شدند. سنجش بیرونی دانش آموزان لغو یا جایگزین شد، و خانواده ها نقش بیشتری را در پشتیبانی از یادگیری دانش آموزان عهده دار شدند و بسیاری از نظام های تحصیلی، تصمیم به کاهش حوزه ها یا حیطه های یادگیری گرفتند (گودارد، پونت و وینت، 2020).
بر اساس تحلیل اقتصاددانان حوزۀ آموزش و پرورش در سطح جهان، هر سه ماه تعطیلی مدارس در بحران کرونا موجب کاهش 5 / 1 درصدی تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها در نیم قرن آتی خواهد شد (هانوشک و ووزمان، 2020). بر این اساس کشوری که 12 ماه تعطیلی داشته است، 6 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را در نیم قرن آتی از دست خواهد داد.کودکان متأثر از این افت یادگیری، 10 تریلیون دلار (چیزی معادل 8% از GDP جهانی) از درآمدهای خود را در طول زندگی از دست خواهند داد. برای هر کودک این کاهش درآمد معادل از دست دادن یک سال درآمد از بازارکار در طی دوران فعالیت شغلی خواهد بود(بانک جهانی، 2020). در حال حاضر کشور ما از میان حدود 80 کشور شرکت کننده در مطالعات تیمز و پرلز از کمترین زمان آموزش برخوردار است و در بحران کرونا این زمان آموزش به سبب تعطیلی آموزش حضوری، وضع وخیمی پیدا کرده است
شبیه سازی های اخیر (بانک جهانی، 2020) نشان می دهند که با یک سناریوی محافظه کارانۀ فقط 5 ماه تعطیلی مدارس، کشورهای دارای درآمد ضعیف تا متوسط با کاهش کیفیت سالهای تحصیل تا حداکثر حدود 9/0 (9 ماه) مواجه خواهند شد، فقر یادگیری از 53 درصد پیش از پاندمی به 63 درصد افزایش خواهد یافت. این امر کشورهای دارای عملکرد تحصیلی ضعیف پیش از این بحران را بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد داد. سهم نوجوانان دوره متوسطه ای که در حال حاضر به حداقل سواد کارکردی خواندن و ریاضی دست پیدا نکرده اند، از 40% پیش از پاندمی به 50% افزایش خواهد یافت. 24 میلیون کودک از مقاطع پیش از دبستان تا پایان متوسطه ممکن است هرگز به مدرسه باز نگردند.
افزون بر این، با تعطیلی مدارس و انتقال به یادگیری برخط، نظام های آموزشی با چالش حضور و غیبت زیاد مواجه شدند، پدیده ای که با «افت یادگیری تابستانی» ارتباط دارد و به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است. این پدیده نشان می دهد که در غیبت از مدرسه، کودکان در مهارت ها و شایستگی های خود دچار افت می شوند (کوپر و همکاران، 1996؛ داونی، فون هیپل و برو، 2004؛ مارینز-لورا و کویینتنا، 2010؛ گرومادا و شابریج، 2016). این افت یادگیری با وجود یک پیشینۀ اقتصادی و اجتماعی ضعیف، رو به وخامت می گذارد و به این ترتیب یادگیری در خانه مشروط به میزان زمان اختصاصی والدین به تدریس، مهارت های شناختی و غیرشناختی والدین و منابعی است که آنها می توانند در فرایند تدریس سرمایه گذاری کنند (اورئوپولوس، پیج و استیونز، 2006). اگر دولتها و حکمرانان تدابیر کارآمدی را به منظور تضمین دسترسی کافی برای هر کودک به یادگیری در شرایط مطلوب به اجرا نگذارند، به ویژه در کشورهایی که عوامل غیر مدرسه ای نقش تعیین کننده ای در پیامدهای یادگیری دارند، دوره های طولانی تعطیلی مدارس می توانند نابرابری ها را افزایش دهند. به همین سبب، طراحی راهبردهایی از طرف آموزش و پرورش برای یادگیری دانش آموزان در مراحل بعدی کووید-19 امری حیاتی است (بانک جهانی، 2020).
با توجه به مطالب فوق، دولتها، سازمان های بین المللی، سازمان های مردم نهاد، دانشگاهیان، متخصصان این حوزه و بسیاری دیگر به دنبال راه حل های کوتاه و میان مدت هستند. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی با همکاری دانشکدۀ تعلیم و تربیت دانشگاه هاروارد، راهنماهایی برای پاسخ آموزش و پرورش به این پاندمی منتشر کرده اند. این راهنماها بر اهمیت تدوین راهبردی با برنامه های اجرایی روشن به منظور محدود ساختن اختلال در یادگیری، کاهش نابرابری ها، و تداوم تجهیز کودکان به مهارت ها و شایستگی های ضروری برای موفقیت در قرن 21 تأکید دارند (سازمان توسعه و همکاری اقتصادی و دانشکدۀ تعلیم و تربیت دانشگاه هاروارد، 2020).
در آیندۀ پیش رو، سرمایه گذاری در فن آوری به منظور پشتیبانی از یادگیری در فراسوی مرزهای مدرسه برای مدارس و دانش آموزان آنها امری بسیار ضروری است. بر اساس مطالعۀ تالیس 2018 به طور متوسط حدود 55 درصد مدارس کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی پیش از بحران کرونا به یک پلتفرم پشتیبان یادگیری از راه دور اثربخش دسترسی داشته اند (سازمان همکاری و توسعۀ اقتصادی، 2021).
ابعاد بحرانی که نظام آموزشی کشور با آن مواجه است شامل موارد زیر می باشند:
- انباشت افت یادگیری از گذشته بر اساس سنجش های بزرگ مقیاس دورهای تیمز و پرلز (به ویژه تیمز 2019 و پرلز 2016)
- رشد روانی-اجتماعی ضعیف کودکان خردسال و کاهش سلامت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف و آسیب پذیری بیشتر کودکان خردسال به سبب عدم شکل گیری مهارت های اساسی، افت یادگیری، فقر محیطی و به خطر افتادن سلامت و سرمایۀ مغزی (Brain Capital) کودکان و نوجوانان
- وجود جمعیت گستردۀ دانش آموزان نابرخوردار و محروم در سطح کشور و عدم دسترسی آنها به آموزش مجازی و آسیب پذیری بیشتر دانش آموزان دارای ناتوانی و دانش آموزان دختر
- فقدان زیرساخت های فن آوری لازم برای تمامی مناطق جغرافیایی کشور به منظور پشتیبانی از دسترسی دانش آموزان به اینترنت و آموزش های مجازی به منظور کاهش افت و شکاف های یادگیری بر اساس تحلیل اقتصاددانان حوزۀ آموزش و پرورش در سطح جهان، هر سه ماه تعطیلی مدارس در بحران کرونا موجب کاهش 5 / 1 درصدی تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها در نیم قرن آتی خواهد شد
- فقدان یک پلتفرم یا سامانۀ مدیریت یادگیری استاندارد و اثربخش
- فقدان سامانه های مدیریت یادگیری نامتقارن، که مطالعات این نوع سامانه های مدیریت یادگیری در مدارس را اثربخش تر از سامانه های دیگر نشان داده اند .
- کاهش زمان آموزش : که در حال حاضر کشور ما از میان حدود 80 کشور شرکت کننده در مطالعات تیمز و پرلز از کمترین زمان آموزش برخوردار است و در بحران کرونا این زمان آموزش به سبب تعطیلی آموزش حضوری، وضع وخیمی پیدا کرده است
- عدم مهارت و آمادگی معلمان برای تدریس اثربخش در محیط مجازی و برخط
- افزایش نابرابری ها و شکافهای یادگیری در بین دانش آموزان
- فقدان دانش، مهارت و تخصص والدین برای آموزش اثربخش و کاهش افت یادگیری دانش آموزان
- ترک تحصیل گستردۀ دانش آموزان به سبب افت یادگیری و پیامدهای منفی اقتصادی خانواده های محروم.
با توجه به مباحث پیشین و ابعاد بحرانی که نظام آموزشی کشور با آن روبه رو است، افت چشم گیر یادگیری و مهارت های اساسی و ترک تحصیل دانش آموزان از مهم ترین پیامدهای تعطیلی آموزش حضوری مدارس برای نظام آموزشی و کشور است. پیامدهایی که به سادگی قابل جبران نخواهند بود و بسیاری از آنها در فقدان پاسخ دهی مناسب، تبدیل به افتی پایدار خواهند شد. بر این اساس، کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش توصیه های سیاستی زیر را به منظور مقابله و پاسخ دهی به بحران افت و کیفیت یادگیری ارائه می کند. این توصیه ها مبتنی بر تجارب بین المللی و توصیۀ نهادهای سیاستگذاری علمی، آموزشی و فرهنگی در سطح جهان هستند.
سیاست های سه سطحی مقابله با افت یادگیری
وقتي دانش آموزان به مدرسه برميگردند سنجش سطح يادگيري آنها از اهمیت حیاتی و به سزایی برخوردار است. همه كشورها براي تسريع ترميم و جبران يادگيري، به فهم سطح يادگيري كنوني دانش آموزان نياز دارند. سنجش افت یا شکاف یادگیری اولین گام در تدوین برنامه های جبرانی و ترمیمی است. این سنجش به صورت کلاسی، مدرسه ای، منطقه ای، استانی و ملی قابل اجراست که هریک از این سطوح، اطلاعات بسیار ارزشمندی را از وضع و عمق بحران موجود، و به منظور برنامه ریزی، سیاستگذاری و تدوین مداخلات لازم فراهم می سازند. در سطح جهاني و ملي، داده هاي احصاء شده در باره افت يادگيري دانش آموزان مي تواند به عنوان مبنايي براي تلاش هاي جبراني و انتقال منابع به جاهايي كه در معرض خطر هستند، مورد استفاده قرار گیرند. داده هاي سنجش تشخيصي در سطح مدرسه و كلاس درس ميتوانند براي آگاهسازي معلمان از سطح يادگيري و تدوين فعاليت هاي يادگيري براي نيازهاي دانش آموز و تسريع پيشرفت يادگيري به كار گرفته شوند.
افت يادگيري در طول زمان بدون اقدامات ترميمي، پيچيده و پيچيدهتر ميشود. به خاطر داشته باشيد كه يادگيري يك فرايند تجميعي یا تراکمی است و يادگيري هاي تازه بر شالوده مهارتها و دانش اکتسابی پيشين بنا ميشوند. وقتي دانش آموزان يادگيريهاي پايه را به خاطر تعطیلی مدارس يا يادگيري از راه دور فاقد كيفيت از دست مي دهند، دانش و مهارت هايي پايه اي وجود ندارند كه در هنگام بازگشايي بر روي آنها چيزي بنا شود. بنابراین؛ افت يادگيري رها شده و ترميمنشده به روند خود ادامه ميدهد مگر اينكه دولتها اقداماتي براي ترميم و جبران يادگيري دانش آموزان هنگام برگشت به مدرسه انجام دهند.
بانك جهاني، يونسكو و يونيسف (2021) پيشنهاد ميكنند كه هر كشوري برنامه هاي ترميمي يادگيري مبتني بر راهبردهاي شواهدمحور را براي تسريع يادگيري در دستور کار قرار دهد. هنگامي كه دانش آموزان به آموزش حضوري بر ميگردند، ارائه برنامه هاي شفاف براي تسريع يادگيري و پيشگيري از تفاوت های یادگیری بین نسلی، ضروري است. هر كشوري بايد برنامه هاي ترميمي و جبرانی مناسب با شرایط خود را تدوین نماید. توجه داشته باشيد كه يك مداخله براي رسيدن به اين هدف كفايت نميكند، بلكه داشتن يك رويكرد نظام مند بسيار ضروري است. هر برنامه ترميمي و جبرانی بايد راهبرد مناسب - تلفيقي از راهبردهاي شواهد محور- با ملاحظه ظرفيت و محدوديت هاي بودجه و ساير عوامل را تلفيق نماید.
كشورها براي تسريع يادگيري دانش آموزان مي توانند راهبردهاي زير را در سه سطح سياستي گسترده به كار گيرند (بانک جهانی، یونسکو و یونیسف، 2021):
(1) فشردهسازي و يكپارچهسازي برنامه درسي. شواهد فراوانی وجود دارند كه نشان ميدهند، فشرده سازي برنامه درسي و مواد تدريس، همسو با سطوح يادگيري - به جاي استانداردهاي برنامه درسي- روش هاي كارآمدي براي افزايش يادگيري است. شوك پاندمي كرونا فرصت مهمي براي اجراي اصلاحات مورد نياز و همسو كردن برنامه درسي با نيازها را پيش روي ما قرار داده است. اما چگونه بايد اين كار انجام شود؟ فشرده سازي برنامه درسي نيازمند اين است كه در كشورها كميته هاي برنامه درسي شكل بگيرند و به تنظيم اولويت ها بپردازند و درمورد اينكه چه موادي در هر حوزه يادگيري يا ميان حوزه اي بايد در هر پايه تحصيلي تدريس و ياد گرفته شوند، تصميمگيري كنند. كميته ها بايد خيلي جدي بر روي اين موضوع بيانديشند كه چه مهارت ها، دانش و شايستگي هايي پيش نياز يادگيري بعدي هستند و بيانديشند كه هر دانش آموزي بايد فرصت لازم براي يادگيري پيشنيازها را پیش از یادگیری مواد جديد داشته باشد.
تاكيد ميكنیم كه تمركز در اينجا بايد بر روي يادگيريهاي پايه از قبيل سواد خواندن و نوشتن، علوم، ریاضی، و شايستگيهاي عاطفی-اجتماعي باشد. به سخن دیگر این چهار مهارت اساسی باید در اولویت برنامه ریزی و مداخلات قرار گیرند. به عنوان نمونه، در ساده ترين شكل این امر می تواند شامل تدابیری از قبیل استفاده از كتابهاي پايه چهارم برای دانش آموزان پايه پنجم باشند تا این اطمینان حاصل شود که دانش آموزان، دارای مهارتها و دانش پايه براي يادگيريهاي بعدي هستند.
(2) افزایش زمان آموزش. حتي پيش از پاندمي كرونا نيز اين موضوع مبرهن بود كه زمان اختصاص یافته به آموزش منجر به بهبود پيامدهاي يادگيري ميشود. اما زمان آموزش را چگونه افزايش دهيم؟ نظام های آموزشی به شيوه هاي مختلف ميتوانند با افزایش ساعات روزانه آموزش مدارس، کلاسهای آخر هفته (پنجشنبه ها در کشور ما) یا تعطیلات، اصلاح تقويم سال تحصيلي و افزايش آن، راه اندازي مدرسه تابستاني براي همه دانش آموزان (متناسب با مدرسه و کلاس، در مواردی که مبتنی بر سنجشها، افت یادگیری همگانی و فراگیر است) يا به طور ویژه برای دانش آموزاني كه دچار افت يادگيري هستند، اين كار را انجام دهند. چنين اقداماتي تنها زماني نتايج موثري به دنبال دارند كه استقبال و اشتياق وجود داشته باشد و دانش آموزان در زمان آموزش جبراني - نه زمان آموزش عادي و رسمي مدارس- شركت كنند. بنابراین، بسيار مهم است كه به دقت در مورد اينكه چه اقداماتي براي بافت هر جامعهاي مناسب است و همين طور محرك ها، مراودات و مشوق هاي لازم براي معلمان، مديران، دانش آموزان و خانواده ها براي مشاركت حداكثري آنها در نظر گرفته شود. افت چشم گیر یادگیری و مهارت های اساسی و ترک تحصیل دانش آموزان از مهم ترین پیامدهای تعطیلی آموزش حضوری مدارس برای نظام آموزشی و کشور است.
(3) بهبود كارآيي یا اثربخشی آموزش: كشورها براي بهبود كارايي بايد ابتكارات را مورد حمایت قرار دهند و ميزان يادگيري كه در كلاس هاي درس رخ ميدهد را افزايش دهند. برخي از اقدامات مداخلهاي مناسب به شرح زير است:
(الف) آموزش هدف مند: در آغاز بايد سطح يادگيري دانش آموزان را مورد سنجش قرار دهیم. سپس، آنها را فارغ از سن يا پايه تحصيلي، بر اساس ميزان تسلط و چیرگی آنها به مهارتها، گروه بندي كنيم و در يك بازه زماني خاص در طول روز در مدرسه يا روزهاي تعطيل، تحت آموزش قرار دهیم. معلمان بايد آموزش را متناسب با سطح يادگيري دانش آموزان - نه انتظارت برنامه درسي- ارائه دهند. اما، چگونه؟ رويكردهاي آموزش هدف مند منعطف هستند و ميتوانند با توجه به بافت مدارس و نظام آموزشي اصلاح شوند.
مدل هاي آموزش هدفمند عبارتند از: گروه بندي بر اساس سطح يادگيري در يك بازه زماني معين و در روزهای عادي مدرسه؛ كمپهاي يادگيري هدفمند در طول سال تحصيلي؛ مدل كمپ هاي تابستاني.
(ب) سرمايه گذاري در برنامه هاي پداگوژيكي ساخت مند: پداگوژي ساخت مند به بسته منسجم و جامعی اطلاق می شود كه بر بهبود يادگيري و تدريس در كلاس متمركز است. مرور مداخلات نشان مي دهد، مداخلات پداگوژيكي ساخت مند منجر به نتايج مثبت پایدار مي شوند. اما، چگونه؟ برنامه ها معمولاً شامل دستورالعمل یا راهنمایی است كه براي معلم طرح درس روزانه فراهم می سازد و شامل آموزش و هدایت عملی (کوچینگ) معلمان براي تقويت مهارت هاي آنها جهت تدريس این طرح درس ها می باشد و مواد آموزشی را برای دانش آموزان به صورت يك به يك فراهم می نماید. معمولاً، ابزارهايي براي پایش پيشرفت يادگيري و پشتیبانی اساسي از معلمان و دانش آموزان وجود دارد. فن آوري در صورت وجود پيشنيازهاي آن یعنی دسترسي به تجهيزات، نرم افزار، معماري ديجيتال، اتصال پایدار و معتبر و مهارت هاي ديجيتالي مربوط ميتواند براي تسهيل مداخلات پداگوژيكي ساخت مند مورد استفاده قرار گیرد. يك رويكرد فوري در محيط هاي با ظرفيت محدود تكيه بر فن آوري هاي موجود براي هدایت عملی (كوچينگ) معلمان در برنامه هاي پداگوژيكي ساخت مند است.
(پ) ارائۀ برنامههاي آموزش اختصاصی در گروه های كوچك: شواهد قويی وجود دارند كه تدريس اختصاصی منجر به پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ضعيف یا کم پیشرفت ميشود، البته كارايي اين رويكرد بستگي به اندازه گروه و تعداد جلسات دارد. اما، چگونه؟ تدريس اختصاصی با نسبت 1 تا 4 و حتی تا 7 دانش آموز به هر معلم یا مربی اختصاصی است .این فرد می تواند معلم، فردی همیار معلم که بدین منظور به کار گرفته شده یا فردی داوطلب (از سازمانهای مردم نهاد مربوط) باشد. تدريس اختصاصی مي تواند با توجه به موقعيت و شرايط در طول ساعات مدرسه يا پس از آن، بصورت حضوری يا برخط (آنلاين) انجام شود.
آموزش اختصاصی یا در گروه های کوچک، به ویژه برای دانش آموزان کم پیشرفت و نابرخوردار از مهمترین مداخلات سیاستی در نظام های آموزشی موفق است که مبتنی بر مطالعات علمی، سرمایه گذاری بر روی آن پیامدهای مثبت قابل توجهی برای کشورها به دنبال دارد و اساساً نقطۀ قوت بسیاری از نظام های آموزشی موفق و دارای عملکرد تحصیلی بالا، سرمایه گذاری آموزشی مضاعف بر روی دانش آموزان کم پیشرفت و نابرخوردار است (فراهم کردن محیط هایی ساکت و آرام در مدرسه برای مطالعه و انجام تکالیف خارج از ساعات درسی، از دیگر اقدامات اساسی و مؤثر برای دانش آموزان نابرخوردار و در معرض خطر می باشد).
(ت) ارائۀ برنامه هاي يادگيري خود راهبر: همانند آموزش هدف مند، برنامه هاي خود-آموز، دانش آموزان را قادر مي سازند كه به تدريج به سمت تسلط و چیرگی بر مهارت هاي پايه حركت كنند. فعاليت هاي خود-آموز مي توانند با راهنمايي و مشاركت اندک معلم مورد استفاده قرار گیرند. اما، چگونه؟ فعاليت ها مي توانند مداد-كاغذي باشند يا جايي كه فن آوري در مدارس و خانه ها وجود دارد این فعالیت ها مي توانند به صورت خود-آموز و با استفاده از كامپيوتر انجام شوند. اين برنامه ها نشان داده اند كه تاثيرات مثبتي دارند اما لازم است طوری تدوین شوند تا در موقعیت و شرایط دانش آموزان محروم و نابرخوردار قابل استفاده باشند.
سامانه های یادگیری نامتقارن (ناهمزمان) ابزار بسیار مهمی برای افزایش اثربخشی سه مداخلۀ اخیر محسوب می شوند. بنابراین سرمایه گذاری در مداخلات فوق و همین طور سامانه های مربوط و تدارک منابع مالی لازم از جملۀ سیاست های ضروری به منظور مقابله با افت یادگیری و پیشگیری از آثار پایدار آنها محسوب می شوند.
سرانجام اینکه، افت یادگیری و ترک تحصیل دانش آموزان، مهمترین چالش های پساکرونای نظام آموزشی کشور محسوب می شوند که نیازمند تدوین یک برنامۀ جامع و درازمدت، تأمین منابع مالی لازم، شکل گیری جوامع یادگیری حرفه ای معلمان در سطح مناطق و استان ها، آگاه سازی مدیران مدارس، مناطق و استان ها نسبت به اهمیت موضوع و برنامه ریزی به منظور مقابله با آن، آگاه سازی خانواده ها و جامعه و حساسیت مضاعف و پاسخ دهی مبتنی بر شواهد علمی به این چالش اساسی و خطیر است.
منابع
Cooper, H. et al. (1996). The Effects of Summer Vacation on Achievement Test Scores: A Narrative and Meta-Analytic Review. Review of Educational Research, Vol. 66/3, pp. 227-268, http://dx.doi.org/10.3102/00346543066003227.
Downey, D., VonHippel, P & Broh, B. (2004). Are schools the great equalizer? Cognitive inequality during the summer months and the school year. American Sociological Review. 69 (5), pp 613-635.
Gouëdard, P., Pont, B & Viennet, R. (2020). Education responses to COVID-19: Implementing a way forward. OECD working Paper, No 224. OECD.
Gromada, A., & Shewbridge, C. (2016). Student Learning Time: A Literature Review. OECD Education Working Papers, No. 127 OECD Publishing, Paris, https://doi.org/10.1787/5 jm409kqqkjh-en
Maríñez-Lora, A., & Quintana, A. (2010). Summer Learning Loss, in Encyclopedia of Cross-Cultural School Psychology, Springer US, Boston, MA. http://dx.doi.org/10.1007/978-0-387-71799-9_415.
OECD .(2021). The State of School Education: One Year into the COVID Pandemic. OECD Publishing, Paris. https://doi.org/10.1787/201dde84-en.
OECD and Harvard Graduate School of Education. (2020). A framework to guide an education response to the COVID-19 Pandemic of 2020. https://globaled.gse.harvard. edu/files/geii/files/framework_guide_v2.pdf.
OECD and Harvard Graduate School of Education. (2020). A framework to guide an education response to the COVID-19 Pandemic of 2020. https://globaled.gse.harvard. edu/files/geii/files/framework_guide_v2.pdf.
Oreopoulos, P., Page. M & Stevens. A. (2006). The Intergenerational Effects of Compulsory Schooling. Journal of Labor Economics, Vol. 24(4), pp. 729-760.
The World Bank, UNESCO and UNICEF (2021). The State of the Global Education Crisis: A Path to Recovery. Washington D.C., Paris, New York: The World Bank, UNESCO, and UNICEF.
World Bank. (2020). The world Bank's education response to COVID-19. World Bank Group Education.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خودشان ورزشگاه ها را لبریز از تماشاگر می کنند و مدارس و دانشگاه های فعال دارند، آن وقت سه سال است، نسخه تعطیلی برای دیگران صادر می کنند!