انتظار مي رفت براي اين امر مهم که " به صورت امر حاكميتي " تلقي شده است ، تمام ارکان نظام و تمام احاد ملت و تشکل هاي مدني ، تشکل هاي صنفي و حرفه اي و ...در يک بسيج عمومي مشارکت داده مي شدند تا با مطالعه علمي و نگرشي همه جانبه اين لايحه به مجلس شوراي اسلامي ارسال مي شد، نه به صورتي که اساسي ترين بخش آن مغفول مانده است .
به نام دوست که هرچه داريم از اوست
نقد و بررسي نظام رتبه بندي حرفه اي معلّمان وجذب و تامين منابع انساني وزارت آموزش و پرورش
توسط شوراي منطقه شش سازمان معلمان ايران
قطره قطره جمع شود وانگهي دريا شود .
لطفا اين قطره را براي دريا شدن همراهي نمايید .
لایحه رتبه بندي معلمان را که تاريخ (۱۳۹۲/۴/۲) در هیئت وزیران به تصويب رسیده و به مجلس شوراي اسلامي ارائه گرديده است و مجلس شوراي اسلامي آن را اخيرأ ( در سال 1393 ) به هیات دولت عودت داده است تا اشکلات آن برطرف شود به شرح ذيل مورد بررسي و نقد قرار مي دهيم .
اميد است که اين مختصر در کنار، بررسي ها ارزشمند ديگران منشاء خير و اثر فراوان گردد .
پيش گفتار :
جناب آقاي دکتر حميدرضا حاجي بابايي مقام محترم وزارت آموزش و پرورش در پيش گفتار نظام رتبه بندي حرفه اي معلّمان و جذب و تامين منابع انساني وزارت آموزش و پرورش مي فرمايند : آموزش و پرورش مهمترين نهاد اجتماعي كشور و مولد سرمايه اجتماعي است و تحول در آن مورد تاكيد و توجه جدّي قرار گرفته است. لازمه اين تحول حمايت همه جانبه از معلمان است زيرا آنان نقطه آغاز اين تحول بوده وبا دانش و مهارتي كه كسب مي كنند مي توانند محيط مدارس را به فضاي رشد و بالندگي مبدل نمايند. نگاه داشت شأن و منزلت معلم و تأمين آرامش روحي و معيشتي او شرط بقاء و پيشرفت، مبناي توسعه پايدار كشور است. معلم از اركان مهم آموزش و پرورش و عامل اصلي تغيير در بينش، روش و رفتار فرزندان ميهن اسلامي در بهترين دوره هاي زندگي آنان است ؛ با توجه به اعتبار و ارزشي كه بر معلم متصور است سرمايه گذاري براي تربيت، تامين معيشت و حفظ شأن و منزلت اين ركن اساسي تعليم و تربيت بهترين و سودمندترين نوع سرمايه گذاري است. بدين جهت نمي بايست نوع و جنس كار معلم را از نوع و ماهيت كار اداري قلمداد نمود چون معلم اصلي ترين و تأثيرگذارترين مؤلفه تعليم و تربيت است و نقش الگويي و هدايت گري، او را تا جايگاه رفيع انبياء ارتقاء داده ؛ اين مسئله همواره يكي از دغدغه هاي اساسي اينجانب بوده كه چه طور مي توان منزلت پيامبرگونه معلم را در فرآيند تعليم و تربيت ارتقاء داد.
اين نگرش و توجه به اين امر كه نوع، اهميت و ماهيت شغل معلمي همسو و مشابه با مشاغل آموزش عالي در كشور است ايجاب مي كند نظام رتبه بندي و جذب معلمان جداي از مقررات عمومي تدوين گردد و خوشبختانه اين مهم در سياست هاي كلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش كشور ابلاغي مقام معظم رهبري (مدظله العالي ) و سند تحول بنيادين آموزش و پرورش مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و راهبردهاي نقشه جامع علمي كشور مورد توجه و تاكيد قرار گرفته و با صراحت بدان اشاره شده است. باتوجه به اين اسناد، نظام رتبه بندي حرفه اي معلمان و جذب و تأمين منابع انساني آموزش و پرورش در قالب يك لايحه براي سير مراحل تصويب در مجلس شوراي اسلامي تقديم دولت گرديده و از سويي موارد مربوط به شورايعالي انقلاب فرهنگي به آن شورا نيز براي تصويب پيشنهاد شده است.
اين موضوع در جلسات متعدد با حضور صاحب نظران و دست اندركاران شورايعالي و شوراي معاونين وزارت آموزش و پرورش مورد بحث و بررسي قرار گرفته است .
در اين پيش گفتار توجه به دو نکته ضروريست :
1. انتظار مي رفت براي اين امر مهم که " به صورت امر حاكميتي " تلقي شده است ، تمام ارکان نظام و تمام احاد ملت و تشکل هاي مدني ، تشکل هاي صنفي و حرفه اي و ...در يک بسيج عمومي مشارکت داده مي شدند تا با مطالعه علمي و نگرشي همه جانبه اين لايحه به مجلس شوراي اسلامي ارسال مي شد، نه به صورتي که اساسي ترين بخش آن مغفول مانده است .
2. متاسفانه منابع بودجه لايحه تأمين نشده ، لذا مجلس محترم شوراي اسلامي هم به همين دليل لايحه را به دولت عودت نمودند . آن هم درشرايط رکود ، تورم ،نقدينگي بالا ، بدهي معوقه بانک ها و... تأمين اين بودجه هر چند ضروري براي دولت امکان نيست . متأسفانه بايد مردم و مسئولين درک کنند که :
دوران کسب درآمد هاي افسانه اي ناشي از افزايش قيمت نفت ( در آمد 8 ساله ، باکل درآمد تاريخ فروش نفت برابري مي نمايد ) به سر آمده است .در اين دوران طلايي ، چه سهمي نصيب معلمان شد ! جزء آنکه در خبر ها شنيدند که يک چهارم نقدينگي کشور در اختيار 600 نفر است . بله متأسفانه در اين دوران طلايي ، تحصيلات بانکي که بدون ضمانت هاي واقعي در اختيار افراد حقيقي و حقوقي قرار گرفته است ،بدهي معوقه بانک ها درسال 1393 به صد هزار ميليارد تومان رسيده است . پرداخت نقدي يارانه ها ارثيه شومي است که توان دولت را براي کار هاي اساسي و زير بنايي به صفر رسانده است . (کل بودجه آموزش و پرورش در سال جاري ، 21 هزار ميليارد تومان است که نسبت به سال قبل 26 % افزايش داشته است که 98% اين بودجه فقط براي حقوق پرسنل استفاده مي شود .)
صد تأسف که از اين درآمد افسانه اي ، چيزي اندوخته و ذخيره نشده است .
هزار تأسف که اين درآمد افسانه اي صرف زير ساخت هاي آموزش و پرورش و ... نشده است .
ميلیون تأسف که با وجود اين درآمد افسانه اي ، رکود و تورم ،اقتصاد و....را زمين گير کرده است .
ميليارد تأسف که با وجود اين درآمد افسانه اي ، برخي از سيلوهاي انبار گندم هم به ته رسيده بود .
ده ميليارد تأسف که با وجود اين درآمد افسانه اي ، در حال حاضرجامعه مجبور است سياست هاي اقتصاد مقاومتي ، سياست اقتصاد انقباضي و ... را تجربه کند .
صد ميليارد تأسف که برخي پيشنهادات ارائه شده از سوي مسئولين گذشته و همفکران صديق شان ، بر فرض کسب همان درآمد هاي افسانه اي استوار است .
هزار ميليارد تأسف که در سايه فشار هاي اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي و ... ، برخي آحاد ملت و نهاد هاي مدني و تخصصي از "دولت تدبير و اميد " انتظار بي تدبيري دارند و خواسته هايي مطرح مي شود که اميد به "کليد تدبير " به نااميدي تبديل شود . انگار نه انگار که اين دولت در حال حاضر در چند جبهه مهم تلاش مي کند . موفقيت اين دولت در هر جبهه اي ، موفقيت جمهوري اسلامي ايران است که منجر به سر بلندي و افتخار ، بهروزي و سعادت همه ملت ايران مي گردد .
يکي از چالش هاي امروز آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران ، تعداد زياد معلمان است که حقوق اندک مي گيرند . ولي اين حقوق کم (حقوق پرسنل)98% بودجه آموزش وپرورش را مي بلعد .پس چگونه زير ساخت ها ارتقاء يابد . در مدارس دولتي هم از والدين دانش آموزان به طرق مختلف پول دريافت مي شود تا هزينه هاي اوليه مدارس شامل آب ، برق ، تلفن و سوخت زمستاني و .... تأمين شود . راندمان آموزشي در مدارس ، به خصوص در مدارس دولتي آن قدر پائين است که کلاس هاي خارج از سيستم رسمي آموزش و پرورش ، وقت ، گرانمايه ترين سرمايه دانش آموزان و قسمت قابل توجهي ازدرآمد خانواده را به تاراج مي دهد .
باز هم به اصول مهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اشاره مي شود که آموزش و پرورش رايگان است و يا حداقل مي گوييم که بايد رايگان باشد .
بله حکومت بايد شرايط آموزش و پرورش رايگان را براي همه فرزندان اين مرز و بوم را فراهم نمايد.
بله بايد دولت کوچک شود . کوچک شدن دولت يعني کم شدن کمي و کاهش هزينه هاي دولتي ، دولت بايد نظارت داشته باشد و امور اجرايي را بخش خصوصي و ديگر بخش هاي اقتصادي عهدار شوند .
بله راه نويني را بايد دنبال کرد تا نتايج جديد بدست آيد .
قطعأ ادامه راه گذشته ، اصول مقدس قانون اساسي را تأمين نمي کند .
قطعأ ادامه راه گذشته ، منجر به تعالي جمهوري اسلامي ايران نمي شود .
قطعأ ادامه راه گذشته ، فرزندان اين مرز وبوم و آينده سازان جمهوري اسلامي ايران را براي آباداني و پيشرفت اين آب و خاک تربيت نمي کند .
قطعأ ادامه راه گذشته ،مشکل آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران را بر طرف نمي کند .
قطعأ ادامه راه گذشته ، ...مشکلات موجود با همت مردم و مسئولين و نهاد هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين بايد برطرف شود تا تأخير پيش آمده در حصول به " سند چشم انداز " جبران شود .
1. آنچه ناشي از بي تدبيري است .با تدبير و اميد ، صبر ،پايداري ،خرد ، پرهيز از شتاب زدگي ،تعامل سازنده و ...برطرف مي شود .
2. در مبارزه با فساد ، . طبق فرموده ي رهبر معظم انقلاب :
" مبارزه حقيقي با فساد وظيفه مجلس شوراي اسلامي و قوه قضائيه مي باشد ."
که ديگر مسئولين ، مردم ، نهاد هاي مدني ،اصحاب رسانه و... به ياري اين دو قوه مي شتابند .
3. آنچه مربوط به حقوق شهروندي است با طراحي برنامه هاي هماهنگ ، همسو ،هم پوشان ، هم راستا و . . ، بلند مدت ، ميان مدت ، کوتاه مدت تأمين مي شود .
اسناد بالا دستي ،پائين دستي و ...در تعامل سازنده بين متخصصين و برنامه ريزان و مردم که توسط نهاد هاي مدني ، تشکل هاي صنفي وحرفه اي در ديالوگي سازنده و فراگير با حضور تمام گرايش ها ، نحله هاي فکري ،در يک روند علمي تدوين مي شوند .قطعأ فرموده ي جناب آقاي دکتر حاجي بابايي که در پيش گفتار مي فرمايند :
آموزش و پرورش مهمترين نهاد اجتماعي كشور و مولد سرمايه اجتماعي است و تحول در آن مورد تاكيد و توجه جدّي قرار گرفته است ،صحيح مي باشد ولي به نظر مي رسد راهکار ارائه شده مناسب نمي باشد .
پيش فرض ما اين است که مشکلات آموزش و پرورش ، به سر پنجه تدبير فقط و فقط مقام محترم وزارت آموزش و پرورش ( هر وزيري) و يا با کليد تدبير و اميد دولت ( هر دولتي ) قابل حل نمي باشد . مگر عزم ملي ، فراخوان عمومي ، بسيج ملت هميشه در صحنه ، با حمايت تمام گروه ها و جناح ها و دعوت همه تشکل هاي مدني به ديالوگ و ...راه گشا مي باشد .قطعأ تمام بخش هاي حکومت و همه آحاد ملت مکلف هستند به آموزش و پرورش نگاه نوين داشته باشند و در جهت احياي اين نظام جديد آموزش و پرورش جهاد نمايند و اين مهم بدون حضورتشکل هاي مدني ،تشکل هاي صنفي و حرفه اي جامعه به ويژه جامعه بزرگ فرهنگيان محقق نمي شود ، آن هم در ديالوگي ين آنها و متخصصين و برنامه ريزان و تنظيم کنندگان اسناد بالا دستي که بر پايه مطالعه ، تحقيق و پژوهش علمي استوار باشد .
لذا به حکم وظيفه ، نقطه نظرات خود را ( چون قطره اي ) جهت نقد و بررسي کارشناسان ، برنامه ريزان ، احاد ملت ، فرهنگيان عزيز و ديگر تشکل ها و ...ارائه مي نمايیم .
قطعأ نقد بزرگان و ديگر تشکل ها و ... آلايندگي اين قطره را در درياي بيکران ، پالايش مي نمايد .
قطره قطره جمع شود وانگهي دريا شود .
لطفا اين قطره را براي دريا شدن همراهي نمايد .
ص 11
اهداف طرح :
1- بازسازي نظام تعليم و تربيت كشور بر پايه انديشه هاي ناب اسلامي و آرمان ها و رويكردهاي انقلاب اسلامي که بر پايه مطالعه ، تحقيق و پژوهش علمي استوار باشد . و هم راستا با برنامه و اسنادبالادستي باشد .
15- توسعه ي مشاركت معلمان در فرآيند به سازي برنامه هاي آموزشي، پژوهشي، تربيتي و فرهنگي ،بهره وري از تخصص و دانش و تجربه ي خيل عظيم فرهنگيان فرهيخته در برنامه ريزي و تدوين اسناد بالا دستي به عنوان بازخورد اطلاعات مجريان طرح ها و برنامه ها ، بدون حضور و تقويت تشکل ها ي مدني و صنفي و حرفه اي امکان پذير نيست .آن هم در ديالوگي سازنده بين آنها و متخصصين و برنامه ريزان و تنظيم کنندگان اسناد بالا دستي .
: در ادامه صفحه 11 پنج مورد ( از 16 تا 20 اضافه شود )
16 – بهره وري از تشکل هاي مدني و تخصصي فرهنگيان در برنامه ريزي و تدوين اسناد بالا دستي
17- آموزش حقوق شهروندي و تربيت معلم آگاه به حقوق شهروندي که منجر به آموزش دانش آموز شهروند شود . بر اساس آن که از نخل برهنه سايه داري مطلب . معلمي که به حقوق شهروندي خود آگاه نباشد چگونه مي تواند دانش آموز، آگاه به حقوق شهروندي تربيت کند .
18 – توانمند ساختن معلمان به فعاليت گروهي و تقويت حضورآنان در تشکل ها ي مدني و تخصصي تا اين معلم بتواند دانش آموزان براي زندگي و کار تيمي تربيت کند .
19 – ايجاد روحيه شاد و پر تحرک در بين فرهنگيان که آموزش دهنده نسل آينده جامعه ايران اسلامي هستند .
20 – مسلط شدن فرهنگيان به مقوله ديالوگ که تنها وسيله زندگي در دنياي امروز است . زيرا معلمان مکلف هستند فرزندانمان را براي زندگي در دهکده کوچک آماده سازند .
ص 12
وزارت آموزش و پرورش در اجراي نظام رتبه بندي معلمان موظف به انجام اصلاحات در نظام تعليم و تربيت و اجراي موارد زير است:
ص 12 :
اجراي زير نظام هاي اصلي : در صفحه 12 شش مورد ( از 7 تا 12 اضافه شود )
7 – چطور براي رتبه بندي پزشکان ، مهندسان ،وکلا و ... نهاد هاي مدني مستقل از دولت عمل مي کنند ولي براي رتبه بندي معلمان، به شرح وظايف، دستگاه عريض و طويل آموزش و پرورش اضافه مي شود .
8 – با تقويت و به کار گيري نهاد هاي مدني و انجمن هاي تخصصي مي توان ، بار اجرايي را از دوش دولت و وزارت آموزش و پرورش برداشت . دولت بايد برنامه ريزي و ريل گذاري کند و اجرا رابه بخش هاي ديگر واگذار نمايد و به نقش کنترل و نظارت خود بپردازد .
9- نهاد هاي مدني با تکيه به خيل عظيم فرهنگيان و صنعتگران ، واحد هاي توليدي و خدماتي و پزشکان ومهندسان ، هنرمندان و .... مي توانند در صورت ايجاد عزم ملي ، جهت تربيت دانش آموزان براي بخش ها ي مختلف جامعه از امکانات گسترده جامعه کمک بگيرند .،به شرط آنکه مسائل آموزش و پرورش در رابطه با کل جامعه نگريسته شود و همه آحاد ملت و همه نهاد هاي حکومتي همسو ( نه درجهات مختلف ) به ياري آموزش و پرورش بشتابند .
10 -ايجاد ديالوگ بين متخصصين و برنامه ريزان آموزش و پرورش با معلمان که مجريان آن برنامه ها هستند به واسطه مديريت ، نهادهاي مدني ، تشکل هاي صنفي و حرفه اي ، انجمن هاي تخصصي معلمان ، مدرسان ، فرهنگيان فرهيخته
بايد معلمان ، مجريان طرح ها و برنامه ها ي آموزش و پرورش و متخصصين پژوهشگر و برنامه ريزان آموزش و پروش ، مفاهيم ، قواعد و روند ديالوگ را فرا بگيرند . بايد شرايطي فراهم شود تا در عمل اين آموزش ها را تمرين نمايند .
11– کوچک سازي وزارت آموزش و پرورش (وقتي 18 ميليون دانش آموز داريم ، يک ميليون معلم داريم و حالا که 11 ميلون دانش آموز داريم باز هم يک ميليون معلم داريم که 750 هزار نفر سر کلاس هستند و 250 هزار نفر اداري هستند . )
انتقاد ازمسئولين قبلي آموزش و پروش که چرا جهت کاهش معلمان طي اين سالها برنامه ريزي نداشته است .
پيشنهاد به مسئولين آموزش و پرورش جديد ، با توجه به آمار، تعداد پرسنل خود را از نظر کمي براي آينده تنظيم نمايد تا در آينده با ازدياد معلم و يا کمبود معلم مواجه نشويم .
در اين شرايط هر گونه استخدام جديد ، حتي استخدام حق التدريس ها سم مهلک است .
يا طرح افزايش ساعات کار معلم در هفته براي مقطع متوسطه که با افزايش حقوق و محاسبه در بازنشستگي همراه مي شود نيز خطرناک مي باشد .
کل بودجه آموزش و پرورش در سال جاري ، 21 هزار ميليارد تومان است که نسبت به سال قبل 26 % افزايش داشته است که 98% اين بودجه فقط براي حقوق پرسنل استفاده مي شود .
وقتي 98% بودجه آموزش و پرورش فقط براي حقوق پرسنل استفاده مي شود .چگونه مي توان چالش ها را برطرف کرد .
12 – بايد پوسته تنگ آموزش و پرورش شکافته شود و اين نهاد تاثير گذار در جامعه که تربيت آينده سازان جمهوري اسلامي ايران را عهده دار است با صنعتگران ، فعالان اقتصادي ، ارائه دهندگان کالا و خدمات ،بانکداران ، هنرمندان ،رسانه ها و ...ارتباط دو سويه و متقابل برقرار نمايد تا در يک فرآيند برنامه ريزي و اجراي دو جانبه نياز هاي يکديگر را برآورد نمايند .
ادامه دارد
نظرات بینندگان
وضع مالی معلمان عزیز هیچ وقت درست نمیشه پس بهتره یه فکری برای زندگی خودشون جدا از سیستم دولتی بکنند مانند بورس و ادامه ی تحصیل و تدریس در دانشگاه و ....