صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

استمرار استحاله سنت های ایرانی در سایه تربیت های غلط و نارس !

سیزده بدر ؛ روز انهدام طبیعت ؟!

علی پورسلیمان/ مدیر صدای معلم

سیزده بدر روز انهدام و ویرانی طبیعت

فردا سیزدهمین روز از تعطیلات طویل المدت نوروز ایرانی است .

روزهایی که بر حسب سنت های کهن و باستانی می باید تجلی شادی و جشن و تحکیم دوستی ها و روابط اجتماعی باشند کارکردی دقیقا معکوس پیدا کرده اند .

سیزده بدر روز انهدام و ویرانی طبیعت

تاریخ ایران کهن را که تورق می کنیم به مناسبت هایی برخورد می کنیم که بسیاری از ما و نسل جوان حتا نام آن را هم نشنیده اند . ( 1 )

در واقع کلید واژه این مناسبت های تقویمی و روح مستتر در آن ها ، جشن و به تبع آن شادی بوده است اما چگونه است که در آمارهای جهانی ، ایران در میان افسرده ترین و حتا عصبانی ترین کشورها جای گرفته است ؟

سیزده بدر روز انهدام و ویرانی طبیعت

برآیند تعطیلات نوروز که می باید رسیدن به یک « وضعیت بهتر » و « حال خوب » برای کل جامعه ختم شود به کشته شدن و مجروح گردیدن صدها نفر ایرانی در سفرهای نوروزی « استحاله » گردیده است و این تعطیلات به جای آن که فرصتی برای هم افزایی نیروها و پوست اندازی جامعه باشند به ترمزی برای همین اقتصاد ورشکسته و نیم بند ایران مبدل شده اند .

سال های دور و به فرض زمانی که به مناسبت « سیزده بدر » می رسیدیم گشت و گذار در طبیعت نشاط و انرژی مثبت به من می داد اما اکنون خیلی وقت است که ترجیح می دهم در روز سیزده بدر در خانه بمانم و بیرون نروم .

به پارک ها و تفرج گاه که سفر می زنی ، انبوهی از مردمان را می بینی که برای فرار از نحسی این روز - خرافه پرستی و خلق خرافات جدید بخش مهمی از بینش و روش ما در زندگی شده است – به میان طبیعت رفته اند .

سیزده بدر روز انهدام و ویرانی طبیعت

هر جا رسیده اند آتشی بر پا کرده اند و بسیاری اوقات شاخه های نحیف درختان بی زبان ذغال حرارت و عیش و نوش این مردمان گردیده است . وقتی آینده این کشور در گرو محیط زیست است چرا نباید پلیس محیط زیست نداشته باشیم و برای تخریب گران آن قوانین و مقررات سخت گیرانه را به اجرا نگذاریم به جای آن که پلیس به عنوان حافظ امنیت روانی وارد حوزه های دسته چندمی مانند حضور زنان در ورزشگاه ها معطوف شود که حلال هیچ مشکلی نیستند و فقط بر تنور بی اعتمادی و خشونت افزوده می شود و بر بحران ها می افزاید ...

بر حسب همان خرافاتی که وارد فرهنگ ما شده است ؛ بسیاری از این مردمان سبزه های خود را در نهرها و جوی ها رها می کنند و موجب بر هم زدن اکوسیستم طبیعت و چرخه ی طبیعی آن می شوند .

در همه جای جهان افرادی که به میان طبیعت می روند به دنبال گمشده ی « آرامش » هستند و می خواهند که در فرصتی هر چند کوتاه با طبیعت و قوانین آن هم صدا شوند شاید هم راستایی طبیعت درونی آنان با طبیعت جهان موجب شکوفایی «خود » درون آنان شود و جوهره ی انسانیت بر غریزه حیوانیت و مادون آن پیشی گیرد .

اما در این سرزمین که حریم خصوصی و احترام به حقوق یکدیگر کوچک ترین جایگاهی نه میان حاکمان و نه میان مردمان آن دارد موجب می شود که در طبیعت به جای استماع آوای دل نشین پرندگان ، طنین گوش نواز  آب و رودخانه و لذت بردن از زیبایی های درختان سبز شاهد شنیدن صدای گوش خراش موزیک های تند ، خشن و روح خراشی باشی که عاملان آن جز خودنمایی و ارضای عقده های سرکوب شده و تغییر ماهیت داده شده ( استحاله شده ) ، انگار قصد و نیت دیگری ندارند .

(اعتراض هم بکنی ، شعله لجاجت کور و خشم ناشی از جهالت آنان بیشتر زبانه می کشد .)

سیزده بدر روز انهدام و ویرانی طبیعت

هر چند الگوهای حکمرانی غلط ، ایدئولوژیک و من درآوردی در زمینه مدیریت رفتارهای اجتماعی موجب شکل گیری چنین عقده ها و کمبودهایی شده است اما این مجوزی برای استمرار خط « توحش » افسار گریخته و تعدی به حقوق دیگران نمی شود و نباید بشود .

با چند نفر باید صحبت کنی .

به چند نفر باید تذکر بدهی .

با کدام صدا باید به این مردمان بگویی که طبیعت زیبای ایران در آستانه انهدام کامل و ویرانی است و اگر وضعیت به همین منوال پیش رود به اذعان کارشناسان محیط زیست تا چند دهه آینده باید قید سکونت و زیست در کشور پهناوری چون ایران را زد ؟

سیزده بدر روز انهدام و ویرانی طبیعت

نهاد خانواده در این میان چه کاره است ؟

کارکرد نهاد مدرسه در چرخه ی فرهنگ سازی و احیای کارکرد اصلی اش چیست ؟

رسانه های عمومی و نهادهای بودجه تلف کن و غیرپاسخ گو به کدامین چشم انداز می نگرند ؟ اعتراض هم بکنی ، شعله لجاجت کور و خشم ناشی از جهالت آنان بیشتر زبانه می کشد .

( وقتی آینده این کشور در گرو محیط زیست است چرا نباید پلیس محیط زیست نداشته باشیم و برای تخریب گران آن قوانین و مقررات سخت گیرانه را به اجرا نگذاریم به جای آن که پلیس به عنوان حافظ امنیت روانی وارد حوزه های دسته چندمی مانند حضور زنان در ورزشگاه ها معطوف شود که حلال هیچ مشکلی نیستند و فقط بر تنور بی اعتمادی و خشونت افزوده می شود و بر بحران ها می افزاید ... )

کی باید بدانیم و بفهمیم که هر فردی در برابر خودش و محیط مسئولیت دارد و اگر قرار باشد سایه ی بی تفاوتی و به تعبیر فرشاد مومنی در مراسم تشییع جامعه شناس فقید « علی رضا قلی » ( این جا ) بی غیرتی حاکم بر رفتارهای فردی و میان فردی باشد سر از کدامین ترکستان و ناکجا آباد در خواهیم آورد .

سیزده بدر روز انهدام و ویرانی طبیعت

( 1 )

برخی جشن های ایرانی بر پایه سال نامه جلالی :

1 فروردین / جشن نوروز

نخستین شنبه فروردین / جشن اولین شنبه سال

نخستین 4شنبه فروردین / جشن اولین چهارشنبه سال

6 فروردین / جشن امید ، روز شادباش نویسی، زادروز زرتشت

10 فروردین / جشن آبانگاه

13 فروردین / جشن سیزده بدر

17 فروردین / جشن سروشگان

19 فروردین / جشن فروردینگان

2 اردیبهشت / جشن گیاه آوری

3 اردیبهشت / جشن اردیبهشتگان

10 اردیبهشت / جشن چهلم نوروز

15 اردیبهشت / جشن میانه بهار ، روز پیام آوری زردشت

1 خرداد / جشن گرما (ارغاسوان)

6 خرداد / جشن خردادگان1 تیر / جشن آب پاشونک ، جشن آغاز تابستان

6 تیر / جشن نیلوفر

9 تیر / روز جانباز

10 تیر / جشن تیرگان

15 تیر / جشن گیاه خواری

7 مرداد / جشن مردادگان

10 مرداد / جشن چله تابستان

15 مرداد / جشن میانه تابستان

18 مرداد / جشن می خواره

1 شهریور / جشن خنکی هوا

( فغدیه)

3 شهریور / جشن کشمین

4 شهریور / جشن شهریورگان ، عروج مانی

15 شهریور / بازار جشن

31 شهریور / جشن پایان تابستان

1 مهر / جشن میترا

(سال نو هخامنشی)

13 مهر / جشن تیر روزی

10 مهر / جشن مهرگان

21 مهر / جشن رام روزی

7 آبان / روز مرد و روز پدر

10 آبان / جشن آبانگان

15 آبان / جشن میانه پائیز

1 آذر / آذر جشن

9 آذر / جشن آذرگان

25 آذر /روز مادر

30 آذر / جشن شب یلدا ، جشن پایان پائیز

1 دی / جشن خرم روز ، اولین جشن دیگان

2 دی / روز برادر و خواهر

5 دی / بازار جشن

8 دی / دومین جشن دیگان

14 دی / جشن گیاه خواری ( سیر سور )

15 دی / سومین جشن دیگان ، جشن پیکرتراشی

16 دی / جشن درامیزنان ، جشن درفشها

23 دی / چهارمین جشن دیگان

2 بهمن / جشن بهمنگان

5 بهمن / جشن نوسره

10 بهمن / آبان روز ، جشن سده ، آتش افروزی بر بامها

15 بهمن / جشن میانه زمستان

22 بهمن / جشن بادروزی

29 بهمن / جشن سپندارمذگان و روز عشق و روز زن

1 اسفند / جشن اسفندی ، جشن آبسالان

5 اسفند / جشن اسفندگان ، جشن برزگران

6 اسفند / جشن وخشنکام

19 اسفند / جشن نوروز رودها

20 اسفند / جشن گلدان

واپسین 3شنبه اسفند / جشن چارشنبه سوری

29 یا 30 اسفند / جشن پایان زمستان

جمعه, 12 فروردين 1401 12:59 خوانده شده: 998 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +12 0 --
علی ایروانی 1401/01/12 - 16:15
درود بر شما جناب پورسلیمان عزیز
خیلی ممنون از گزارش عالی و بی نظیر شما که دلسوزانه بود و شاید کمتر کسی مثل شما پیدا شود که برای جانِ محیط زیست کشور و رسوم ایرانی اینطور از قلم ، جان بگذارد .
واقعا حرفا های دل من بود حرف های دل امثال کسایی که محیط زیست را دوست دارند. از صمیم دل سپاسگذارم که برای حفظ محیط زیست احترام شماردید و آداب و رسوم و فرهنگ مردم را در جهت حفظ آن تذکر و اطلاع رسانی میکنید.
پاسخ + 0 0 --
علی پورسلیمان 1401/01/12 - 18:47
درود بر شما

دوست خوبم

آقای ایروانی

سپاس بی کران .

حضور افرادی چون شما در این رسانه موجب دلگرمی و قوت قلب برای ماست .

پایدار باشید .
پاسخ + +9 0 --
ناشناس 1401/01/14 - 13:54
با سلام و احترام
مهم تر از پلیس، آموزش حفظ محیط زیست، به آحاد جامعه خصوصا دانش آموزان است.
از مقطع ابتدایی باید این آموزش شروع شود.
در حال حاضر، کتاب انسان و محیط زیست در پایه دوم متوسطه تدریس می شود که کافی نیست و باید از مقطع ابتدایی این آموزش ها آغاز شود. هر چند تخریب کلان مراتع و جنگل ها و نابودی دریا و کوه و منابع آب وآلودگی هوا و... حاصل فعالیت های عمرانی و صنعتی و سدسازی و معدن و راه سازی و... است که نقش توده مردم در آن ناچیز است و نیاز به مراقبت دولتی دارد. در واقع آموزش در تغییر رفتار مردم تاثیر دارد به شرطی که دولت خودش هم در بحث کلان حفاظت محیط زیست جدی باشد.
پاسخ + +24 0 --
ناشناس 1401/01/15 - 10:21
یار و همسر نگرفتم که چرا بود سرم
تو شدی بیوه و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره نه همان عاشق خونین جگرم

من که با عشق نراندم به جوانی هوسی
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم

عشق من نیست دگرباره تو را هم نظری
عشق من شد نظری از سر صاحب نظرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از جمعه معشوقه خود می گذرم

تو از آن دگری باش که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
ای غریبا چه کنم لعلم و والا گهرم

خضر ما سر بکند سیزده را با محبوب
عجبا ردّ بکند دختر و بیوه، که چنین نیکترم
پاسخ + 0 0 --
معلم ادبیات 1401/01/19 - 19:51
شعر شهریار را دستکاری کرده اید
پاسخ + 0 0 --
ش 1401/01/29 - 15:29
++++++++++++
پاسخ + +11 0 --
سیروس جوادی نسب 1401/01/16 - 10:58
دراین سرای بی کسی کسی به درنمی زند
به دشت پرملال ماپرنده پرنمی زند...
واقعابایدخون گریست به حال این مملکت.
بی توجهی ازجانب مردم وحکومت نسبت به سرنوشت این کشورخیلی دردناکه.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا کنکور معیار مناسب و قابل اتکایی برای ارزیایی در مورد اثربخشی و کارایی نظام آموزشی ایران می باشد ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور