بیست و دوم شهریور و در آستانه آغاز مدارس، وزیر آموزش و پرورش سخنانی را در مصاحبه مستقیم خود ارائه کردند که بیشتر نمک بر زخم ما پاشید !
نکاتی در این باره در ادامه خواهم آورد که از دید نویسنده، به طور تعمدی توسط وزیر نادیده گرفته شده است.
1. چگونه ممکن است بدهی های آموزش و پرورش را به صفر رساند وقتی که بودجه ی37 هزار میلیاردی وزارتخانه شما توسط مجلس به 31 هزار میلیارد تقلیل یافته است؟
این اتفاق یعنی، شما باید حدود سه هزار میلیارد تومان از امور رفاهی پرسنل خود را کاهش دهید که نتیجه آن اتفاقاتی مانند تصادف اتوبوس دانش آموزان بی گناه هرمزگانی است.
و سه هزار میلیارد هم به بدهی های قبلی وزارتخانه شما اضافه خواهد شد.
2. جناب بطحایی، شما چگونه چنین ادعایی می کنید وقتی برای پرداخت حقوق شهریور پرسنل خود با بحران جدی روبه رو هستید؟
امروز بیست و هفتم شهریور ایت و شما هنوز از پرداخت حقوق این ماه اطمینان ندارید، چرا وعده ای می دهید که تحقق آن غیر ممکن است، لااقل توسط شما ؟
3. وقتی در « برنامه ششم توسعه » که شما هم از دست اندرکاران تهیه آن بوده اید، آموزش و پرورش را در ردیف (اولویت) هفتاد و نهم قرار داده اند و این برنامه تا سالها ادامه دارد، چگونه ممکن است تا دو سال آینده بدهی ها را به صفر برسانید؟ یا ما از اقتصاد و اعداد هیچ اطلاعی نداریم و یا شما باید به موضوع رساله دکتری خود نگاهی عمیق بیندازید.
4. چگونه می خواهید بدهی های آموزش و پرورش را به صفر برسانید وقتی که در همان مصاحبه برای پرداخت قبوض آب و برق مدارس از مردم امداد می خواهید؟
درخواست از مردم برای کمک به مدارس در کشوری که " مدیریت پرداخت ها " و " اجرای قانون " ابهامات و تناقض های اساسی و بنیادین دارد به شدت آزار دهنده دارد.
6. این روزها برای ثبت نام در مدارس دولتی هم شهریه تعیین شده است و درخواست شما از مردم برای کمک، مهر تاییدی برای این شهریه هاست.
آیا می دانبد که چند نوع مدرسه در ایران داریم؟
مدرسه ای هست که آمفی تاتر و سالن مجالس و استخر دارد و مدرسه ای هم در آغل گوسفندان !
خبر دارید در این کشور مدرسه هایی در فضای باز کلاس برگزار می کنند و صندلی شاگردان هم سنگ بیابان است؟
7. آینده ای به غایت تیره را برای چنین نظام آموزشی پیش بینی می کنم که در این تاریکی، سهم شما کم نیست.
وقتی شما وضعیت را چنین بغرنج و نابه هنجار توصیف کردید بسیار خوشحال شدم و اطمینان یافتم که بالادستی ها هم از این موضوع کاملا اطلاع دارند و چه بسا تعمدی در این کار باشد.
شاید فراموش کرده اید اتفاق صندوق ذخیره و دفاع شما از مدیرعامل مخلوع را ...
در پایان از شما خواهش می کنم که نظرتان را در مورد بندهای زیر اعلام کنید که آیا اصولا در بدهی هایی که قرار است صفر شوند اینها هم لحاظ شده است یا شما هم مانند برخی سیاست مداران خلفتان، جهت حل مشکل، تعریف بدهی را تغییر داده اید؟
*حق التدریس از نه ماه قبل
* اضافه های پرسنل اداری از ماهها قبل
* دو ساعت اضافه تدریس هفتگی همکاران شاغل در دبیرستان، از زمان پایان جنگ تحمیلی تا کنون
* مابه التفاوت تغییر نرخ تسعیر ارز برای نیروهای اعزامی به خارج از کشور از سال 84 تا 95
* کمک هزینه کفن و دفن سالهاست پرداخت نشده
* کمک هزینه انتقال بین استانی بیش از ده سال گذشته
* پاداش بازنشستگان گذشته و کسانی که بعدا بازنشسته می شوند
* حق لباس پرسنل خدمات
* حق مسکن که اصولا هرگز پرداخت نشده
* حق مهد کودک همکارانی که دارای فرزند خردسال هستند
* هزینه های پزشکی خارج از شمول بیمه مانند جراحی، دندانپزشکی و ...
* کمک هزینه های رفاهی که هرگز در آموزش و پرورش پرداخت نشده است.
و ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
می گویند که جنگلی آتش گرفت و گنجشکی با سرعت به آتش نزدیک می شد و برمی گشت
گفتند چه می کنی؟ گنجشک بی نوا گفت: در این نزدیکی برکه ای است و هر بار با نوک خود آب بر آتش جنگل می ریزم.
گفتند: بی نوا، آتش حنگل و کار بی نتیجه شما.
گنحشک پاسخ داد: می خواهم در پاسخ خداوند که خواهد پرسید: زمان سوختن دوستانت در آتش جنگل، چه می کردی: بگویم: یه قدر توان کوشیدم
هر بخشنامه یا قانونی که به نفع معلم باشه، مسکوت میذارن