در دین اسلام جواب سلام از خود سلام واجب تر است ؛ حال چگونه می شود که مدیران رده پایین تا بالای وزارت آموزش و پرورش، جواب سلام ما فرهنگیان را نمی دهند، در عجبم !
مگر هر گفت و گوی شفاهی دو عنصر" گوینده و شنونده" و هر گفتگوی کتبی دو عنصر "نویسنده و خواننده" را ندارد؟
مگر یک مسلمان راضی می شود که همنوعش در دور تسلسل بیان درد و مشکلات خود ، بدون هر درمانی بماند؟
مگر شما نمی بینید که آستانه ی صبر ما سر رفته است؟
مگر شما اثرات هدیه ی خودتان به ما را نمی بینید؟ یأس و نومیدی .
مگر شما نمی دانید نومیدی مرگ است؟
مگر شما ولی نعمت ما فرهنگیان شاغل و بازنشسته نیستید که ما را به حال خود رها کرده اید؟
مگر شما شاهد ناتوانی ما در بر آورد ساختن نیازهای اولیه ی بقای نیستید؟
مگر شما عرق شرمندگی بر جبین مردان و زنان نان آور خانواده فرهنگی را نمی بینید؟
مگر شما ناتوانی پدر فرهنگی را در درمان فرزند یا همسر بیمارش را نمی بینید؟
مگر شما ناتوانی پدر را برای پرداخت ریال وسایل حمل ونقل عمومی را نمی بینید؟
مگر شما ناتوانی ما را در خرید مایحتاج زندگی نمی بینید؟
مگر شما نیاز ما به استراحت و تفریح و شادمانی را نمی بینید؟
مگر شما افسردگی ناشی از ناتوانایی های فرهنگیان در ارتباطات فامیلی را نمی بینید؟
مگر شما تقاضای حق و حقوق قانونی برابر با سایر وزارتخانه ها را نمی شنوید؟
مگر شما فریاد طنین انداز مستأصل شدن فرهنگیان با زیر خط فقر زیستن را نمی شنوید؟
مگر شما یک از هزار خطابه به وزیر گفتن زیر مجموعه خود را نمی شنوید؟
و....
جناب وزیر !
اگر ما را به فرزندی خویش قبول ندارید یا فرزندی ما، مایه ی ذلت شماست (که چون ما فرزندانی خردمند ناتوان در برآورده ساختن نیازهای اولیه ی حیات بشری دارید) بفرمایید تا همگی به فرزند خواندگی حداقل وزرات انرژی درآئیم ، که از سرمایه های نجومی ملت در آن وزراتخانه توشه ی دنیوی و اخروی ببریم.
جناب وزیر !
با ما صادق باشید .... ما هم از پدری شما به هیچ وجه راضی و خشنود نیستیم. تکلیف ما فرهنگیان از اینجا رانده و از آنجا مانده را به صراحت مشخص بفرمایید.
جناب وزیر !
ما حقوق نقش خود را با تمامی خمیرمایه ی وجودمان، به جا می آوریم پس شما نیز به فکر برآورده ساختن تکلیف خودتان باشید. (تکالیف و حقوق نقش های اجتماعی).
جناب وزیر !
حداقل بعد انتخاب شدن برای وزارت آموزش و پرورش برای کلیه خوانندگان و نویسندگان و مسئولین صدای معلم ، یک سلامی خشک و خالی ، ابراز می داشتید ؛ نه از آن جهت که ما مداحان مقامات هستیم بلکه از آن جهت که شما صدها سلام ما را بی جواب گذاشتید.
جناب وزیر !
ما فرهنگیان افرادی قانع ، متواضع ، خردمند، اندیشمند، صبور ،نجیب، مهربان ، عزیز، بی آزار و..... بودیم و خیلی هایمان باز هستیم، اما چون نه مسئولین وزارتخانه در گذشته و نه امروز، جوابی برای سلام و آلام و دردها و رنج های ما ندادند پس ما امروز می گوییم که دیگر تواضع و قناعت، شکم ما و خانواده ما را سیرنمی نماید.
شما با ما چه کردید که خودمان هم خویشتن خویش را نمی شناسیم.این از خود بیگانگی (الیناسیون) این بحران هویتی (التماس برای درمان دردها که وظیفه معلم نیست) این نارضایتی از وضع موجود و....همگی ارمغان وزارتخانه شماست به ما فرهنگیان. شما کل انرژی ما را در راه تلاش برای به دست آوردن حق و حقوق ، مصروف می دارید و در مدرسه و کلاس درس دیگر قوّتی برای ما باقی نمی گذارید.
قبل از آن که به درجه جوش برسیم جواب سلام ما را بدهید.
قبل از آن که وجدان شغلی مان کم سو تر شود ،به خواسته های برحق و انسانی ما پاسخ گو باشید.
قبل از آن که پدری شما را به دگری بخشیم و به دنبال پدرخوانده ای برای خود باشیم ،حق و حقوق ما را با سایر سازمانها هماهنگ کنید.
واقعا ما کجای هرم آموزش و پرورش قرار داریم؟ لابد قاعده هرم آموزش و پرورش ؟ شاید برای همین ما را شایسته ی برخورداری نمی دانید. آخر در یک مثلث سازمانی، قاعده اصل است و اگر نباشد رأس هرمی نخواهد بود. پایه های هرم شما بر روی توانایی ها و قدرت ما فرهنگیان نهاده شده است.
جناب وزیر !
روابط عمومی وزارتخانه خودتان را مسئول پاسخ گویی فریاد حق خواهی فرهنگیان محترم در صدای معلم بنمایید. ما از خود گفتن و خود شنیدن ، نزدیک است که به بیماریهای جدیدتری مبتلا شویم.
ما تک فرزند خانواده نیستیم که خود گوییم وخود شنویم ، شنیدن و به جا آوردن تکلیف شماست.
ما را دریابید و متانت و آرامش شغلی مان را که از ما ستانده اید به خودمان باز پس دهید.
با تشکر
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بعدهم تااول مهر همه مطالبات فرهنگیان خصوصا حق التدریس دبیران را بپردازد
....برهر همکاری که امسال اضافه کار برداره یا تمدید خدمت کند!
ما در آنسوی مرزها دنبال مدافع می گردیم.!! ولی افسوس که در داخل مرزها مدافعی نداریم.
قدرت از خاندانی به خاندان جدید منتقل شده والسلام.!
الان کافیه به نورچشمی مدیران که پول خوبی به حسابش میریزند، یک کم خرده بگیرید، مدیر مدرسه روزگار شمای معلم رو سیاه میکند. آنقدر بر علیه شما صفحه میگذارد که دیگر جرات نکنید به سوگلی های مدیر حرفی بزنید.
متاسفانه به دلایل منافع مادی محقرانه، شان معلم به شدت پایین رفته.
تمام اینها برمیگردد به اینکه ما معلمان هیچگونه حقی در تصمیم گیریها نداریم. فقط این باند فاسد ستادی هستند که سر رشته کارها را بر عهده گرفته اند.
باید مانند دانشگاه به طور کامل معلمان از کادر ستادی جدا شده و آنها هیچ حقی بر کارها و روند شغلی ما نداشته باشند.
باید به این ننگ تحمیل شده از سوی سیستم فاسد و افراد ناکار امدش پایان داد.
ولی باید از خدا خواست که مسولان ما چشم بینا و گوش شنوای در برابر این همه ناله های جانسوز ما و افراد خانواد مان داشته باشند و باشد که روزی آنها راضی و ما خشنود !!! ولی بنابه گفته خیلی ها تمامی این بدبختبهای ما بلحاظ زیاد از حد نجیب بودنمان باشد و به امید روزی که یک آقای وزیری پیدا شود و با شهامت کامل مردانگی به خرج دهد واعلام کند اگر مشکلات فرهنگیان حل نشود دستور تخته زدن درب مدارس را انجام مدهد . آنوقت مشخص خواهد شد که واقعا وزیر وزیرخواهد بود .
این ایه قران یادم آمد:
« اولئک الذین لعنهم الله و من یلعن الله فلن تجد له نصیراَ »
برای همه دلگرمی ها، اگر در رسید ن به
شرایط مطلوب، بنده هم سهم کوچکی
داشته باشم. ،خدای متعال را شاکر خواهم
بود که پایان عمر م. را در بی تفاوتی و بطالت
سپری نساخت. با آرزوی همه ی بهترین ها
برای همه ی تلاشگران گمنام عرصه
آموزش و پرورش کشور.
در جامعه ایرانی که بنام جامعه اسلامی نامیده می سود پر ار فقر و فحشا و بی عدالتی و پارتی بازی و....است پس در این جامعه تبعیض چیزی طببعی باید باشد!
ما معلمان به جرم ابنکه زیاد هستیم و در وزارت خانه مصرفی کار می کنیم دارای حق و حقوق و مرایای مناسب نیستیم و نخواهیم بود.
فقط در یک صورت طرحی مانند طرح تحول نظام سلامت باید در آموزش و پرورش اجرا شود تا شاهد بهبود نسبی در معیشت و منزلت معلمان باشیم.
و دردمندهستند، اما لطفا این کار را با خودمان
نکنیم. آنان همین را می خواهند. با عزت وبا
شرافت شغل معلمی، چنین نکنیم. شده با سیلی
صورتمان راسزخ کنیم. فقط حال نیست که تاریخ از مظلومیت ما فرهنگیان سخن خواهد
گفت، هرچند نان وٱب نمی شود!!!
بنده که نگفتم به جناب وزیر سلام دهید . سلام نام خداست با ما چه کرده اند؟
بنده گفتم خودمان به خودمان دیدگاه حقارتی نداشته باشیم.
خودمان به حفظ آبرو و عزت شغل مان باشیم . فقط همین.