رشد کنیم و رشد دهیم و مانع رشد نشویم و این خلاصه ای از صد کتاب است که در ده سال گذشته خواندم.
مقاومت و مصابره و مرابطه سه استراتژی برای اجتماع و جامعه ای بهتر است که می توان برای آن هم فکر و هم طرح و تاکتیک و حتی قانون در حکومت ها و هم عمل داشت.
خداوند در آخرین آیه از سوره آل عمران درقرآن کریم برای پیروز شدن در عرصه های مختلف به یک فرمول امر و سفارش می کند که بعد از ایمان و قبل از تقوا لازم است به آن توجه شود که:
« يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون ».
سه دسته هستند که باید نقش مهمی را ایفا کند :
دسته اول: گروهی مقاومت می کنند و در نبودن ها غٌرغٌر نمی کنند.
دسته دوم: عده ای با تشویق ها یکدیگر را به دوام آوردن ترغیب می کنند.
و دسته سوم: بعضی هم با پیوند زدن هایی مستمر و متکامل همبستگى ایجاد می کنند.
مرابطه از مذاکره مهم تر است و مرابطات مقدم بر مذاکرات است. جهان مترابط با روابطی متکامل از انسان هایی مشفق و توسعه یافته دراعتقاد به قانون مداری هستی به وجود می آید و مرابطه از داخل هماهنگ ساختن و عملی برای پیوند دادن است و مذاکره خارج را با داخل هماهنگ ساختن است و نه بالعکس.
در دنیای مترابط و به هم متصل امروز این رابطه ها است که بسیار مطرح است و زود افشا می شود و از چشم ها پنهان نمی ماند و زود گسترش می یابد و قضاوت شده و برای آن حکم صادر می شود و آبرو ریزی و ریزش هایی ببار می آورد و حال اینکه می توان در این دنیای مترابط پیوند هایی متکامل و تمیزی داشته باشیم و هم دیگر را کامل کنیم و البته ناگفته پیداست که منظور از روابط باند بازی ها و تبعض ها و ارتباط های غیر شرعی و سلطه گری نیست.
روابط یا طبیعی است که نیاز ها را برطرف می کند و یا ارزشی است که رنج را به دور و شادی را نزدیک می کند و یا عقیدتی است که پیچیدگی های خودش را دارد.
گذشت زمان و تاریخ نشان داد که همواره می توان عده ای را پیدا کرد که دوست دارند دست ترش خون آلود را بوسه بزنند و کفش سلطه و چکمه غیر خودی را حتی با زبان واکس و لیس بزنند و سفره ی پر رونق خود را رها کنند و کاسه لیس سفره نخودی ها شوند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آیا شما درایران زندگی نمیکنید؟؟؟؟
بلایی که شیطان نتوانسته بود در طول خلقت بر سر مردم بیاورد ،این چند دهه بر سر مردم آمده است.برادر عزیز: ما چنان تیشه ای به ریشه دین زده ایم که مردم بخصوص جوانان رااز دین ومذهب که هیچ ،نعوذبالله از خدا روی گردان کرده ایم .
والله همین که جوانان ما شمشیر بر نداشته اند که به جنگ خدا بروند هنوز معجزه است .
انگار عبارات وتعبیراتی چون کرامت انسانی ،ایمان ،تقوا ،خدمت به خلق واز همه مهم تر اعزاز وارجمند ی مستضعفان که این مردم برایش سینه سپر کردند این روزها درفرهنگ لغات رنگ باخته ویا حتی تغییر معنا داده اند.
گویا چاه های نفتی که که قرار بود برای مردم فوران کند با شاه لوله هایی مستقیم و فقط به سفره وجیب یک عده آقا وآقازاده ب وصل شده والحمدلله فوران هم دارد!!!!؟؟
والبته الخ.....
با این تواصیف مردم بر چه باید صبر کنند؟؟؟
یادمان رفته که :الملک یبغی مع الکفر ولا یبغی مع الظلم .
توی تاکسی نشسته اَم؛ راننده از دزدی ها میگوید و رانت خواری ها و امثالهم...
پیاده که میشوم سعی میکند پانصد تومان بیشتر کرایه بردارد... !
قصاب محل از مافیای گوشت میگوید و اوضاع خراب کشور و اینکه معلوم نیست عاقبتمان چه میشود...
حواسم که لحظه ای پرت میشود، دویست سیصد گرم چربی، قاطیِ گوشت در چرخ گوشت میریزد...!
دوست قدیمی ام کارمند است؛ در تلگرام پُست های فساد مسئولین را از این گروه به آن گروه میگذارد. میگوید: روزی دو سه ساعت در اداره ـ در زمانی که باید کار مردم را انجام بدهد ـ سرش توی گوشی و تلگرام است...!
کابینت ساز از کارِ دوستم زده است و پول را گرفته و فلنگ را بسته...!
مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب میدهد دست مردم...!
معلمِ مدرسهٔ یکی از بچه های فامیل عملاً کارش را محول کرده به والدین و یک روز در میان می آید مدرسه...!
....