صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

محمدرضا خورشیدی پاجی/ فعال فرهنگی

اتمام حجت با رئیس جمهور و نمایندگان مجلس : معلمان آزرده اند ! چرا صدای ما را نمی شنوید ؟ اگر ما به این نتیجه رسیده ایم که آموزش و پرورش به پرتگاه رسیده است آیا جسارت پایان این رویه و تغییر آن را نداریم؟

اگر ما نمی توانیم مردم را خوشبخت کنیم اما می توانیم رنج ها و آسیب های قابل اجتناب را برطرف بسازیم ، معلمان هم همین مردمند/ آموزش و پرورش اولویت اول قبل انتخابات چه رتبه ای در دولت دوم تدبیر و امید دارد/ چرا به آزمودن آزموده از طریق آدم های خنثی و بی فروغ از خلاقیت و لابی گر اصراردارید/ اگر ما به این نتیجه رسیده ایم که آموزش و پرورش به پرتگاه رسیده است آیا جسارت پایان این رویه و تغییر آن را نداریم/ چرا آستانه ی تحمل مردم پایین آمده است ؟ آیا به فشل بودن دستگاه تعلیم و تربیت ربطی دارد/ هیاهوی برپاشده وزیر را از عرش به فرش می رساند و سرآخر دختر تبرئه می شود ... این راپورت و اطلاعات غلط  را چه کسی به مسئولان ذیربط داده است/ هیچ دوره ای این چنین نبود که معاونان به جای کار به مدت شش ماه وزارت را رها به امان خدا بسپارند و برای سنگ مفت گنجشگ مفت از قبای منصب وزارت به رقابت با وزیر خود بپردازند/ بدبختانه بیشترین خواهان پست وزارت ، از معاونان وزیر هستند که مسابقه صدارت کشی می دهند ! آیا این افراد لیاقت راهبری و مدیریت معلمان سخت کوش فرهیخته و دل نگران و آزرده خاطر را دارند/ از طرفی کمپین های حمایت از معلمان در انتخابات با پایان انتخابات به تلاش برای کسب کرسی وزارت همت می گمارند به هر دری می زنند ، عده ای در صدا و سیما با عنوان دفاع از سند بنیادین به جای سند 2030 اپوزیسیون آموزش و پرورش می شوند که انگار از کره ماه برای شق القمر آماده اند/ این چه اثر تربیتی است که کارشناسان و خبرگان آنرا تدوین کنند و بعد یک کلمه نتوانند از آن دفاع نمایند/ گر این سند به درد بخور نیست چرا نوشتند و چرا به درد نمی خورد ؟ حداقل برای به درد نخوری آن نظر بدهند/ حداقل از مرحوم پرورش یاد بگیریم که به اشتباه خود با آن همه عظمت کار اعتراف می کند/ از اینکه ملت ایران در یک هفته چند حادثه دلخراش قابل پیشگیری را تجربه کرده است ؛ حادثه متروی شهرری ، حادثه آتنا ، حادثه بنیتا ، ماجرای آزاده نامداری ، حادثه کودک ربایی و... هر کدام از علل گوناگون اما مهمترین علت این حجم ناهنجاری در کف جامعه عدم توجه به اهمیت دستگاه تعلیم و تربیت و انتخاب کوتوله ها به عنوان متولیان این دستگاه نشات می گیرد/ معلمان از خود سئوال می کنند در نظام استراتژیک تعلیم وتربیت جای ژنرال های تعلیم و تربیتی امثال دکتر شرفی ، دکتر عبدالعظیم کریمی ، دکتر به پژوه ، دکتر موسوی و صدها انسان صاحب نظر ، نجیب ، شریف ، متخصص و متعهد کجاست ؟ چرا در محاق هستند چرا از آنان در انتخاب وزیر مشورت نمی شود/ چرا شورای عالی آموزش و پرورش بی رمق و اعضای خنثی آن بیست سال است عوض نمی شوند ؟ چرا از کم کاری و ندانم کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی به رهبر انقلاب گزارش داده نمی شود/ در سیستم معیوب آموزش متوسطه که مسئولینش سودای وزارت دارند ، دانش آموز یاد می گیرد سئوال بخرد و نمره را پولکی و زورکی بستاند/ خروجی این فرآیند ، متربی پس از سال ها محفوظات نمی داند چطور باید از اندام خود محافظت کند و نه ها را در کجا مصرف و استفاده کند آنجا که باید نه بگوید آری یاد گرفته است و آنجا که باید آری بگوید فقط نه بلد است و این یکی از معضلات آینده زندگی بچه های امروزی ایران است/ ما نباید از حضور تشکل های هویت بخش دانش آموزی در مدارس نگران باشیم/ این مهم و تغییر اساسی با حضور تیم های کنونی و مدیران میانی امتحان پس داده دوره های طولانی میسور نخواهد بود/ این معاونان امروز وزیر در آن دوره «حاجی بابایی» کارشناس و عضو شورای عالی آموزش و پرورش بودند و دم بر نمی آورده اند/ نمایندگان بدانند ؛ از تیم خسته و لابی گر و خوگرفته بیست ساله روند معیوب ، نوگرایی و تغییر و خلاقیت برای رفع مشکلات به بن بست رسیده آموزش و پرورش بیرون نخواهد آمد و باید بدانیم هیچ کدام دلسوز آموزش و پرورش نیستند بلکه سال های سال در قامت کارشناسان تعلیم و تربیت نان خوردند نام گرفتند اما حال نزار آموزش و پرورش اکنون حاصل ندانم کاری و بدکاری و بدل کاری آنان بوده است .../ این مهم قطعا از مدیران میانی امتحان پس داده و کوتوله های خنثی برای رخت وزارت بر نمی آید...

چالش های آموزش و پرورش و اعتراض به انتخاب وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم

فزودن به فرزند بر مهر خویش              چه در آب دیدن بود چهر خویش

ز فرهنگ و از دانش آموختن                سزد گر دلش باید افروختن

سپردن به فرهنگ فرزند خود                که گیتی به نادان نباید سپرد

 

آقای رئیس جمهور؛ نمایندگان محترم مجلس؛

اگر ما نمی توانیم مردم را خوشبخت کنیم اما می توانیم رنج ها و آسیب های قابل اجتناب را برطرف بسازیم ، معلمان هم همین مردمند .

 

جناب دکتر روحانی

کجاست آن وعده های پرطمطراق که دکتر نجفی جنجره می درید که ای معلمان در دولت دوم امید ، به مباحثی زیرساختی اولین اولویت ما « آموزش و پرورش » است !

 

آقای رئیس جمهور !

آموزش و پرورش اولویت اول قبل انتخابات چه رتبه ای در دولت دوم تدبیر و امید دارد؟

شما و مشاوران تان فکر می کنید با انتخاب افرادی که بیست سال مسبب شدید ترین فاجعه را در این دستگاه انسان ساز بوده اند می توانند آب ریخته را به جوی بازگردانند؟

اکنون چرا به آزمودن آزموده از طریق آدم های خنثی و بی فروغ از خلاقیت و لابی گر اصرار دارید؟

 

اول

به پایان جنگ هشت ساله نزدیک می شویم . فرمانده کل قوا به سه نفر روحانی امین خود ماموریت می دهد که اوضاع جبهه را بررسی و شخصا و محرمانه به ایشان گزارش دهند . یکی از آن سه نفر آقای هاشمی بوده است ؛  از جبهه ها آخرین بازدید ها را انجام می دهد ، مقرهای مختلف سپاه و ارتش ، مقرپشتیبانی ها .

درجمع بندی دو دل بود که نظر نهایی را به اتمام جنگ بدهد یا ادامه ...

درآخرین برنامه بازدیدی اش ، منطقه ای که در پشت جبهه محل استقرار رزمندگان بود و بیست روز پیش مورد بمباران شدید هواپیماهای عراقی از نوع میگ روسی قرار گرفت را در دستور کار قرار می دهد ، هاشمی اذان ظهر به مقر رزمندگان رسید . آثار خونبار و غم انگیز و عطر دل انگیز شهداء و خرابی بمباران هنوز پابرجاست . هاشمی برای نماز به سوی تانکرآب می رود، در هنگام وضو کمی آن طرف ترچشمش به تابلوی نصب شده روی چادر«معاونت قضایی» توجهش را جلب می کند از فرمانده قرارگاه سوال می شود چرا جلوی چادر عده ای پوشه به دست منتظرند ؟

فرمانده توضیح می دهد که خاطی هستند و باید مورد بازجویی قرار بگیرند . هاشمی می گوید آهان فراریان از جبهه و سهل انگار تیر و تفنگ !  فرمانده می گوید یکی دو سه نفر چنین اند اما عمده شان موارد اخلاقی ...

هاشمی حرفش را قطع می کند و برافروخته می شود !

  او در جنگ جاسوس های زیادی دیده بود . ندانم کاری های بسیار ، فراری از خط مقدم ، خوب طبیعی است اما برای او موارد اخلاقی آن هم مقری که هنوز خون شهداء خشک نشده است بسیارگران آمده است ، با ناراحتی پس از نمازکوتاه جماعت ، لرزش و ضربان قلب و بدون نهار برای مراجعت به تهران آنجا را ترک می کند . به محض رسیدن به تهران به حضور امام می رسد و آن جمله معروف را به امام می گوید: آقا جنگ را تمام کن که با مخالفت امام و اینکه دیگران به اوضاع خوب جبهه ها وبه ادامه جنگ اعتقاد و نظرو گزارش دارند ، که اشک در چشمان هاشمی حلقه می زند ...

مجددا سماجت می کند اما امام زیر بار نمی رود تا جایی که هاشمی می گوید مرا مسبب معرفی و محاکمه کن ، اما جنگ باید تمام شود اگر مرا به عنوان امین و کارشناس قبول داری . هاشمی آینده نگر در جمع بندی چیزی را در جلوی چادر معاونت قضایی به قطعیت رسیده است که باید جنگ را خاتمه می داد!

اگر ما به این نتیجه رسیده ایم که آموزش و پرورش به پرتگاه رسیده است آیا جسارت پایان این رویه و تغییر آن را نداریم؟

 

دوم

چهل سال جلوی اغلب نانوایی های سنگکی تیزی بود که مردم نان را به چند قسمت می کردند .  اکنون با حادثه مترو و امثالهم نیروی انتظامی برای پیشگیری دستور جمع آوری تیزی های چهل پنجاه ساله جلوی نانوایی ها را داده است چون بیم سوء استفاده در دعوا از آن می رود  ؛سوال اینجاست چرا آستانه ی تحمل مردم پایین آمده است ؟ آیا به فشل بودن دستگاه تعلیم و تربیت ربطی دارد؟

 

سوم

روزی وزیر آشتیانی معاونانش را به خانه اش دعوت می کند . دختر برای پذیرایی به میان جمع می آید . یکی از معاونان از دخترش سئوال می کند چه می کنی؟ دختر ساده و بی شیله و پیله می گوید مشغول تجارت البسه هستم ! از کجا ؟ از ایتالیا وارد می کنم و یک هفته بعد ماموران با حکم قضایی به شرکت و مکان مورد نظر با کالا را به عنوان قاچاق توقیف می کنند !

هیاهوی برپاشده وزیر را از عرش به فرش می رساند و سرآخر دختر تبرئه می شود ... این راپورت و اطلاعات غلط  را چه کسی به مسئولان ذیربط داده است ؟

 

چهارم

هیچ دوره ای این چنین نبود که معاونان به جای کار به مدت شش ماه وزارت را رها به امان خدا بسپارند و برای سنگ مفت گنجشگ مفت از قبای منصب وزارت به رقابت با وزیر خود بپردازند !

 وزیر رئیس شورای معاونین  است ، اما در همان جلسات اکثر معاونان با گوشی همراه مشغول زیرآب زنی وزیر و لابی گری برای رسیدن به پست در تلاشند .

بدبختانه بیشترین خواهان پست وزارت ، از معاونان وزیر هستند که مسابقه صدارت کشی می دهند ! آیا این افراد لیاقت راهبری و مدیریت معلمان سخت کوش فرهیخته و دل نگران و آزرده خاطر را دارند؟

در این رقابت جزیره ای ، کار حوزه پرورشی ، کار حوزه ابتدایی ، فنی حرفه ای ، غیرانتفاغی و ده ها ستاد اداری مهم و بخش های مختلف وزارت  مات شده و بی درو پیکر به فاجعه قفل شده تبدیل می شود ! دو سال است مدارس کلا رها شده است ! و آقایان نشسته اند دراداره و وزارت خانه و... هرکدام به راه خود به سان ارابه اسبی که از هر چهار طرف در جهت مخالف کشیده می شود !

از طرفی کمپین های حمایت از معلمان در انتخابات با پایان انتخابات به تلاش برای کسب کرسی وزارت همت می گمارند به هر دری می زنند ، عده ای در صدا و سیما با عنوان دفاع از سند بنیادین به جای سند 2030 اپوزیسیون آموزش و پرورش می شوند که انگار از کره ماه برای شق القمر آماده اند ، عده ای در دنیای مجازی عده ای در ... هرکدام جزیره ای ، قومی ، قبیله ای برای وزارت و تقسیم  میزها پس از وزارت برای هم رزومه کاری و مدرک تحصیلی و فعالیت در جان فشانی های دروغکی در فلان حزب اصلاحات و مبارزه با فلان دولت و ... به رخ می کشند ؟

غافل از اینکه بیست سال هرچه بلایا و کم کاری ها و ندانم کاری ها که امروز برسر آموزش و پرورش آمده است که باتلاقی است سخت اصلاح ، همه این ها مسبب اصلی آن به خصوص از دوره دولت احمدی نژاد و سپس ادامه آن در دوره اول دولت روحانی به دست کارشناسانی که اکنون در قامت معاونان وزیر، فعالیت جزیره ای ، بخشی و زیرکانه رسیدن به میز و مقام بالاتر انجام شده است را به سر دستگاه آورده اند !

تیم بازی ، تیم سازی ، کمپین نوازی و از همه بدترتیم گردانی نجفی ، اکرمی ، عبادی ، مظفر، نوید ادهم ، مصلحی ، حکیم زاده ، زرافشان ، حسینی ، مهرمحمدی و.. چه بر سر آموزش و پرورش آورده اند؟

 

پنجم

همین کافی است که سندی بنویسند تربیتی و آموزشی و پس از ایرادات فراملی ، از آن هیچ کس نخواهد به طور تخصصی و کارشناسی شده دفاع و یا به علت اشکالات ، آن را رد نماید ! این چه اثر تربیتی است که کارشناسان و خبرگان آنرا تدوین کنند و بعد یک کلمه نتوانند از آن دفاع نمایند ؟ آیا روند تربیت کنندگان از اساس  رطب خورده  منع رطب کی کند مشکل ندارد ؟

واقعا فاجعه از این بدتر نمی شود !

سیصد صاحب نظر و متخصص و متعهد شبانه روز سند بنویسند برای تربیت بچه ها اما در موقع انتقاد از آن نه له و نه علیه آن موضع گیری نکنند ! « سکوت محض »

اگر این سند به درد بخور نیست چرا نوشتند و چرا به درد نمی خورد ؟ حداقل برای به درد نخوری آن نظر بدهند ! این است تربیت دوگانه و متناقض و پرده پوشانه جامعه ما از خروجی دستگاه تعلیم و تربیت که به دست و فکر آقایان تراشیده و به خورد کودکان ما داده شده است!

 

ششم

یاد مرحوم پرورش وزیر وقت آموزش و پرورش به خیر که در یک جلسه خصوصی از ایشان سوال شده طرح کاد با همه خیرش بعضی مراکز سرویس دهنده طرح از آداب اخلاقی درستی برخوردار نبودند و ناهنجاری های غیر قابل جبران به بار آورده اند . گفت درست است من و کارشناسانم در الگو گیری فرهنگ زیرساختی در اجراء و تفاوت فرهنگ ، قاعده درستش را ندیدیم و اشتباه کردیم ، ما باید پایلوتی و قبل از اجرا آماده سازی و به زیر ساخت توجه می کردیم تا این خسارت به بار نیاید . 

حداقل از مرحوم پرورش یاد بگیریم که به اشتباه خود با آن همه عظمت کار اعتراف می کند !

چالش های آموزش و پرورش و اعتراض به انتخاب وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم

آقای رئیس جمهور

از اینکه ملت ایران در یک هفته چند حادثه دلخراش قابل پیشگیری را تجربه کرده است ؛ حادثه متروی شهرری ، حادثه آتنا ، حادثه بنیتا ، ماجرای آزاده نامداری ، حادثه کودک ربایی و... هر کدام از علل گوناگون اما مهمترین علت این حجم ناهنجاری در کف جامعه عدم توجه به اهمیت دستگاه تعلیم و تربیت و انتخاب کوتوله ها به عنوان متولیان این دستگاه نشات می گیرد.

 چالش های آموزش و پرورش و اعتراض به انتخاب وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم

آقای رئیس جمهور !

معلمان از خود سئوال می کنند در نظام استراتژیک تعلیم وتربیت جای ژنرال های تعلیم و تربیتی امثال دکتر شرفی ، دکتر عبدالعظیم کریمی ، دکتر به پژوه ، دکتر موسوی و صدها انسان صاحب نظر ، نجیب ، شریف ، متخصص و متعهد کجاست ؟ چرا در محاق هستند چرا از آنان در انتخاب وزیر مشورت نمی شود؟

 

آقای روحانی !

چرا شورای عالی آموزش و پرورش بی رمق و اعضای خنثی آن بیست سال است عوض نمی شوند ؟ چرا از کم کاری و ندانم کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی به رهبر انقلاب گزارش داده نمی شود؟

از این حکایت ها می توان نتیجه گرفت اگر عیب و کج راهه را عمیق توجه کنیم می توانیم تصمیم درست بگیریم اما اگر عیب را یافتیم و معلول را پاک کردیم و به علت توجهی نداشتیم ، آتش ندانم کاری هر روز دامن گسترده می کند و شعله تلاشی آن افزون می شود!

حکایت آموزش و پرورش اکنون بیشتر به این حکایت ها گره خورده است و شاید بدتر از آن با انبوه چالش های پیچیده و در هم تنیده که با فروغلتیدن پروسه همجوشی ، همپوشی و هم افزایی منفی پیوسته بر ضخامت و وخامت آن افزوده شده است

قبل از انتخاب «وزیر خوب » توجهی جدی و همه جانبه برای سکانداری دستگاه تعلیم و تربیت ، متخصص قدرتمند و جدی و مسلط برای دفاع و رفع چالش های پیش روی آموزش و پرورش ، ارتباط قوی با مدیران ارشد کشوربرای تبین معضلات به منظور یاری گرفتن و نوسازی شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش وپرورش ، برای تیم فرسوده مدیران ارشد و میانی دستگاه تعلیم و تربیت فکری شود ، امروز تیم فرسوده آموزش و پرورش مهمترین کاری که انجام می دهد از بین بردن اعتماد به نفس ، خلاقیت و عزت نفس فرزندان این ملت است ، موارد مهمی که دانش آموزان نمی آموزند ؛ مسئولیت پذیری ، شیوه درست زندگی و برنامه ریزی برای آینده خود و کشورشان است

خروجی روش کنونی آموزشی ، فارغ التحصیلانی با عدم توانایی در ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم ، رفع مشکلات شخصی ، عدم برخورد درست و حساب شده با ناملایمات زندگی ، عدم مشارکت در برنامه ها و فعالیت های اجتماعی و حفاظت از محیط زیست و پیرامون خود می باشد!

علاوه بر آن کتب های درسی به روز نیستند ، روش آموزش و علم معلمان به روز نیست ، درس هایی که سر کلاس تدریس می شود کاربردی نیست و بیشتر وقت دانش آموزان با پرداختن برحفظی جات و تلاش برای نمره گرفتن و معدل بالا داشتن به هرقیمت تلف می شود تا شاید لبخندی بر لبان والدین بنشیند.

نظام آموزشی ما به این پرسش پاسخ نمی دهد که چرا باید آموزش یک دانش آموز به عنوان یک انسان با نمره درس های به درد نخور و معدلش سنجیده و سایر استعدادهایش نادیده گرفته شود ؛ این سیستم فرسوده آموزش و پرورش طوری دختر و پسر و کودک و نوجوان این دیار را بار می آورد که او هویت خود را در نمرات درس هایش جست و جو می کند .

بدیهی است که نجات این نهنگ به گل نشسته چندان سهل و ساده نیست و مستلزم عزم و اراده ملی و جد و جهد جمعی و تجهیز به نگرشی فرابخشی و امکانات فراسازمانی تحت زعامت و رهبری وزیران و مدیران بصیر ، جسور ، مجرب ، مقتدر، موجه ، متخصص و کارآمد میسور خواهد بود .

در سیستم معیوب آموزش متوسطه که مسئولینش سودای وزارت دارند ، دانش آموز یاد می گیرد سئوال بخرد و نمره را پولکی و زورکی بستاند !

متربی در خروجی تعلیم و تربیت نمی داند پوشش ، حیا ، صداقت ، راستگویی ، همزیستی و احترام به دیگران ، بخشش ، رعایت حقوق دیگران ، حیوانات و طبیعت چیست؟ و در زندگی اجتماعی به چه کار می آید ؟ چون پرورش ساز خود و آموزش راه خود را و این دوگانگی فرهنگی و یا فرهنگ دوگانه فرزندان این مرز و بوم را دچار سرگردانی و بی هویتی نموده است ! چون مسئولینش ، مدیران میانی آن به دنبال حل مشکل و تغییر عادت نیستند و به راه خنثی و آهسته بیا آهسته برو تا گربه شاخت نزنه ، بیست سال صدارت بر آموزش و پرورش چنبره زده اند!

خروجی این فرآیند ، متربی پس از سال ها محفوظات نمی داند چطور باید از اندام خود محافظت کند و نه ها را در کجا مصرف و استفاده کند آنجا که باید نه بگوید آری یاد گرفته است و آنجا که باید آری بگوید فقط نه بلد است و این یکی از معضلات آینده زندگی بچه های امروزی ایران است !

نمی داند پس از دوازده سال تعلیم و آموزش مواظب هویتش باشد که به سان تشنه وحشی مشروب به حلقش نریزد!

اگر اشتباهی از او سرزد از عذرخواهی فرار نکند و به دروغ های پیاپی متوسل نشود.

آموزش و پرورشی که نه در صف و نه در ستاد ، جرات جراحی و در افتادن با چالش ها و گره های کور از سنت های نافرم گذشته و سونامی هزار پاره به هم تنیده دنیای مدرن و امروزی را ندارد اگر چه مهمترین و بزرگترین ماموریتش پالایش ، هم آیش ، بهسازی و بسترسازی برای بهره وری و بهره برداری در تربیت نسل نوخاسته و نونهال است اما اگر به تدبیر بازسازی و بازمهندسی ساختارهای ناهنجار و مهار و هدایت نه پوسته بلکه هسته آن به شکل بنیادین و عمیق جراحی و اقدام نشود چگونه سربلندی خود را حفظ خواهد کرد ؟

باید بپذیریم مسئله آموزش و پرورش و در نقطه کانونی آن معیشت و منزلت معلم مسئله ای ملی و حاکمیتی است ، قطعا باید در راس استراتژیک ترین برنامه همه جانبه نظام قرار داشته باشد ، و به همین مهم برای اجرای برنامه آموزش و پرورش کلان و ملی ، نیازمند مدیری قدرتمند ، کارکشته ، مجرب ، تشکیلات محور، تیم پذیر و شایسته سالار باشد که بتواند با جسارت و تکیه بر کارشناسان قوی این مهم را به سرانجام برساند .

چه وزیری و کدام وزیری باید سکان کشتی به گل نشسته و نزار را ناخدایی کند که افعی هفت سر مشکلات آشکار و پنهان آن و جلوگیری از تربیت نسل شلخته وحشی را بتواند چنان رستم دستان رهبری کند .

پرورش درمسیر درس قرار ندارد . نگرش به تربیت خلاصه در ظاهر و آماده شده است . تربیت درست هنگامی جواب می دهد که همه صعودها را با هم پی بگیریم تاکنون درتمامی دوره ها کما بیش شاهد حاکمیت کمیت برکیفیت بوده ایم و تقدم عدد و آمار برواقیعت را شاهد هستیم  .مطابق آمار ما خیلی کارکرده ایم اما با مواجهه به نتیجه کار یعنی خروجی آموزش و پرورش باید بگوئیم که اقدامات ما لزوما با دستاورد قابل دفاع نبوده است .

رویکرد موجود در تربیت باید از فردی به جمعی و ازنگاه روانشناسانه به جامعه شناسانه تغییرکند بنابر این باید به سمت فعالیت های گروهی داوطلبانه دائمی و حتی الممکن غیر رسمی برویم تا تاثیر کارمربیان و معلمان افزون شود .

ما نباید از حضور تشکل های هویت بخش دانش آموزی در مدارس نگران باشیم زیرا همه تشکل های دانش اموزی فعال و با نفوذ می توانند نقش جدی در هویت بخشی به نسل جوان بازی کنند و این مهم و تغییر اساسی با حضور تیم های کنونی و مدیران میانی امتحان پس داده دوره های طولانی میسور نخواهد بود .

طرح تعالی مدرسه ؛ در این نداشته پول ، پول خرج شود که مدیران مدارس مجری طرح شوربختانه هزینه می کردند اما اعتقادی به این طرح نداشته و با تمسخر به آن نگاه می کردند یکی از دسته گل های همین آقایان مدعی وزارت است !

طرح هدایت تحصیلی ؛ فاجعه ای که در آموزش و پرورش بچه ها را سرگردان خانواده ها معترض و در نهایت به جای اینکه هدایت به سمت فنی حرفه ای باشد کار و دانش سرو سامانی بگیرد بر حجم تجربی ها افزوده شده است و شکست سیاست های برنامه کلان کشور را در آینده به ارمغان می آورد!

در تقویت حرفه و مهارت آموزی یکی از جنایت های ملموس در گذشته «دوره حاجی بابایی» این بوده است که در انتقال آموزشکده های فنی حرفه ای کسانی از جمله همین معاونان و کارشناسان به نمایندگان مشاوره نداده اند که چه کلاه گشادی خسران بر آموزش و پرورش وارد نموده اند !

اول اینکه جان مایه تقویت بچه ها به سمت فنی حرفه ای آموزشکده ها می باشد که ناپیوسته به تحصیلات ادامه می دهند و با انتقال آموزشکده فنی حرفه ای به آموزش عالی جان و رونق هنرستان های فنی حرفه ای ستانده شده است و روز به روز بی معنی ضعیف و بی رونق می شود

و دوم اینکه اگر آموزشکده ها به وزارت علوم انتقال می یابد چرا امکانات و مکان های هکتاری این سرمایه ، زمین و تاسیسات و امکانات را از آموزش و پرورش سلب می کنید و در قبالش هیچ چیزی نصیب آموزش و پرورش نمی شود ؟

این مکان ها می توانست در هدایت فنی و حرفه ای ها ، در فعالیت فوق برنامه ودر رسیدن به اهداف تربیتی کمک نماید که این را رای نمایندگان وقت بی خبر از آموزش و پرورش براین دستگاه تحمیل نموده اند اما مسببان این خسارت عظیم اکنون سودای وزارت دارند!

مدارس هفده گانه تیزهوشان من درآوردی ، شاهد ، غیردولتی ، هیئت امنایی ، ازراه دور، از راه نزذیک و... مدارس پولی مدارس هر کسی سرگردنه هر کاری بکند را معاونان مدعی وزارت به سر ملت و آموزش و پرورش و وزیران آورده اند !

مدارس تحت قیومیت آزمون های بی درو پیکر، پول گیری و زورگیری مدارسی که با بنگاه های اقتصادی کنکور و آزمون ها هر عمل پولساز را تن می دهند را معاونان کنونی و کارشناسان به سر این ملت آورده اند .

شایستگی وزیران در این دوره بسیار اهمیت دارد اما دیوار کوته شده آموزش و پرورش به آن حد رسیده که هر کوتوله ای به خود اجازه می دهد به وزارت ، دستگاه پیچیده ، حساس و توسعه ای چنگ زند تا چند صباحی مقام و صدارت داشته باشد !

اگر دکتر نجفی پلکانی ساخته از اعتبار معلمان برای رسیدن به ترقی ، پول و شهریاری هرچند باخت معلمان در این بازار مکاره مشهود بوده است اما کوتوله های تحت قیومیت مظفر ، ولایتی ، نوید ، اکرمی و عبادی اگر هم به وزارت برسند معلمان با تجربه ای که به دست آورده اند هرگز و چند باره تراحمی برای شیره مالی آنان تره ای خورد نخواهند کرد !

در هیچ کجای دنیا در دستگاه مهم تعلیم و تربیت استخدام بی رویه انجام نمی شود اما چه برسر دسته گل ها می آید ؟ از هر ناکجا آباد قوم و قبیله ، فامیل را ، بی سواد و بی مهارت معلمی را ، برای کلاس ششم و اول وارد آموزش و پرورش نموده اند و این معاونان امروز وزیر در آن دوره «حاجی بابایی» کارشناس و عضو شورای عالی آموزش و پرورش بودند و دم بر نمی آورده اند !

اکنون باید بدانیم پس از انتخابات مسابقه ای غیر منطقی و غیر معقول در بین لابی های پشت پرده در بین معاونان «البته به جز آقای فیض معاون محترم پرورشی » و وزرای ادوار آموزش و پرورش برای رسیدن سوگلی ها به تخت صدارت رخ داده است ، از هر دستاویزی برای ترقی استفاده شد ، در تلویزیون و برنامه های متعدد از عضویت در تلگرام و گروه های مختلف آموزش و پرورش و آنلاین بودن آن نمایش ، تظاهر و عکس یادگاری گرفتن در برنامه های دهان پرکن در مناطق استان های سراسر کشور با عناوین طرح تعالی و پژوهشی و...

نمایندگان بدانند ؛ از تیم خسته و لابی گر و خوگرفته بیست ساله روند معیوب ، نوگرایی و تغییر و خلاقیت برای رفع مشکلات به بن بست رسیده آموزش و پرورش بیرون نخواهد آمد و باید بدانیم هیچ کدام دلسوز آموزش و پرورش نیستند بلکه سال های سال در قامت کارشناسان تعلیم و تربیت نان خوردند نام گرفتند اما حال نزار آموزش و پرورش اکنون حاصل ندانم کاری و بدکاری و بدل کاری آنان بوده است ...

چالش های آموزش و پرورش و اعتراض به انتخاب وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم

آقای رئیس جمهور

وجود نگاه به آموزش و پرورش به عنصرسیاسی و سیاهی لشکر در انتخابات و مصارف آنی گذار مناسبتی و بهره برداری از دستگاه تعلیم و تربیت برای شاخ و شانه کشیدن و بهره برداری سیاسی درونی و بیرونی بدون توجه به راهبرد های برنامه ای خیانتی عظیم است به سرمایه فرهیخته و تاثیر گذار ملی که اگر مایوس شود به پشتوانه هویت ملی ضربه جبران ناپذیرخواهدزد!

می گویند در ایران برای بازی بچه ها ده نفر با نه صندلی و هر کس زودتر بنشیند برنده است اما در ژاپن این بازی برعکس است و هفت نفر با چهار صندلی اگر همه با هم جاگرفتن آن گروه پیروزاست ، اکنون رئیس جمهور و نمایندگان مجلس حتی برای جاانداختن یک مسئله تربیتی و تنبیه کسانی که تکروی را بر جمع گرایی و کارگروهی بیست سال در این کشور پایه گذاری کرده اند و در هردوره ای از دولت ها به نحوی تاثیرگذاری مخرب و پوششی خود را در دستگاه تعلیم و تربیت اعمال کردند و با افکار کوتوله ای و بخشی نگری و نوگرایی وپویایی را به انجماد و واپس گرایی کشاندند آنان را برای همیشه از گردونه نهاد مقدس آموزش و پرورش دورنمایند تا شاید دستگاه تعلیم و تربیت  با سم زدایی و جراحی از حال بیمار و بدشگونی خارج شده و معلمان با امید و انگیزه بهتری در سال جدید به سر کلاس ها بروند این نمی شود که هر وزیری بیاید و آواز خودش را بدهد و گروه و معاونانش ساز و رقص خود را بنوازند ؛ اگر این مسئله در همین دولت ریشه انحرافش خشک نشود برای همیشه ما از موضع افراط و تفریط با آن مواجه هستیم و قطعا عدم توجه به این ناهنجاری با ساختار و شعار اعتدال گرایی منافات دارد .

اکنون برهمه واجب است برای آینده کشور نگاه عمیق و فراملی به آموزش و پرورش نگریسته و با انتخاب وزیری توانمند ، کارکشته ، نواندیش و مجرب خلاق ، سکانداری این مهم را با حمایت همه جانبه حاکمیت و دولت تدبیر و امید به سرانجام تولید ثروت ملی ، توسعه انسانی شایسته برسانند و این مهم قطعا از مدیران میانی امتحان پس داده و کوتوله های خنثی برای رخت وزارت بر نمی آید!

 

ﻫﺮ ﻭﻋﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺩ ﻫﻮﺍ ﺑﻮﺩ

ﻫﺮ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﯾﺎ ﺑﻮﺩ

...

ﺍﯾ ﮑﺎﺵ ﺩﺭ ﺩﯾﺰﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ

ﯾﺎ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺑﻪ ﮐﻤﯽ ﺷﺮﻡ ﻭ ﺣﯿﺎ ﺑود

شنبه, 14 مرداد 1396 08:34 خوانده شده: 1165 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +18 -1 --
سقز -کرد 1396/05/14 - 10:14
سلام همکار محترم
خدایش این نوشته هاتون فقط در این سایت دیده میشود و برای خوانندگان این سایت است
حداقل بدید نشریه نگاه
پاسخ + +14 -1 --
۷۷ 1396/05/14 - 10:50
نوشته ای حرفه ای و دقیق بود.
باید سیستم رو عوضکرد. چرا که در این مملکت به ویژه در آموزش و پرورش افراد به شدت تابع سیستم هستند.
متاسفانه سیستم به شدت فاسد ، باندی و قبیله ای اداره میشود‌‌.
پس امیدی به آدمها نیست.
اگر دولت به فکر معلمان است باید این سیستم فاسد رو شخم زده و طرحی نو پیاده کند.
باید بدنه سنگین ، کرخت و باندی رو از بدنه معلمان و سیستم آموزشی جدا کرد. در این حالت است که امیدی برای تغییر مثبت دیده خواهد شد.
خلاصه کلام اینکه نمیتوان به این بدنه ستادی و آدمهاش امید بست. اینها در تفکرات دگم و باندی غرق شده اند. بهتر است آموزش و پرورش رو مانند وزارت علوم دو تیکه کرد.
در این حالت کادر ستادی برند دنبال باند بازی و بدنه آموزش و معلمان با فراق بال از این بدنه فلج شده به کار و اهداف خو بپردازد.
پاسخ + +6 -1 --
سیامک ندرلو 1396/05/14 - 12:18
دستمریزاد
عالی بود.واقعا درد آموزش وپرورش مطرح سد.وقتی در بدنه اموزش وپرورش براساس لابی گری وبدون تخصص وتجربه مدیران بی تحربه ،بدون تخصص که حتی یک روز هم در مدرسه حضورنداشته اند و فقط بدنبال پست وساختن رزومه در سطح مدیریت لایه های مختلف هستند وضع ازاین هم بدتر میشود.
در روزها وهفته های اخیر شاهد عزل ونصب هایی در سطوح مدیربتی هستیم که درصورت جابجایی مدیران ارشد ،انتصابات سفارش شده انجام سده باشد .
ضروریست در پست های مدیریتی و مدیران انتصاب شده بررسی شود که ایا فرد شرایط تصدی را داشته یا خیر وبراساس چه رزومه و پشتوانه ای براین مسند تکیه زده.
البته این امر از محالاته چون پشتوانه انها انقدر قدر هستند که از یک نیمچه کوتوله بتوانند مدبر عالی بسازند که راهبری مدارس ومعلمان رابدستش بسپارند بدون هیچ پاسخگویی از نحوه فعالیت و آسیب هایی که به بدنه ا.پ وارد کرده .چون هیچ نهاد نظارتی برعملکرد مدیران وجود ندارد ومدیران از این دوره به دوره دبگر به سکوی بالاتری پرتاب میشوند .
تاوقتی مدیران پاسخگوی عملکردسان نباشند وضع بهتر که نمی شود بلکه بصورت تصاعدی نزول میکند
پاسخ + +6 -1 --
سیامک ندرلو 1396/05/14 - 12:41
سلام.تاوقتی در حوزه مدیدیتی اموزش و پرورش ،مدیران کل ومعاونان وروئسای ادارات انتصابات با روابط باشد نه تخصص و تجربه و... اوضاع واحوال از این هم بدتر می شود. کمی تامل کنید وببینید الان چطور دارند پست های مدیریتی رامثل غنایم جنگی نقسیم میکنند.هرکس با پشنیبانی مقامات بدون تجربه تخصص داره مدیر میشه .خدا به داد اموزش وپرورش برسه.......
باید اولین مطالبه ما مدیریت درست در سطوح مختلف باشه.
الان مدیران ارشددرحوزه اموزش وپرورش ادارات استانی وستاد ی داریم که با سن زیر ۳۰ سال درطول ۲سال حداقل سه مرحله ارتقای پست مدیریت گرفته اند .بدون انکه بدانند اموزش و پرورش چیه و احکامی صادر میکنند که نتیجه اش میشه همین وضع کنونی.....
پاسخ + +7 -1 --
نادر 1396/05/14 - 13:10
فقط شغل دوم و سعی در جذب معلمان غیر ساده لوح به معلمی که با حرفهای الکی نجفی گرمیشان نشود!
پاسخ + +5 -1 --
بازنشسته 1396/05/14 - 14:29
آنچه از چنپین ساله ی گذشت انقلابمان می توان فهمید اینست که متاسفانه انقلاب از اهداف اصلی خود زود فاصله گرفت . واداره کرد مملکت به نحوی از انحا شد خانوادگی و گروه بازی و وامداری شدن در مسولیت ها وباید مغزهای متفکر با سرمایه ملی پرورش داده شوند ودر زمان استفاده از ظرح و ایده شان بخاطر محیط بسته ی اشتغال و جا خالی ندادن افراد تا آخر عمر ،با ید به خارج از کشور بروند یا بیکار و سرگردان . بنابراین تا فکر قیومت مسولان به خدمت به مردم تبدیل نشود و هیچ مسولی خود را مسول در قبال مسولیت خود نداند وقانونی هم در این رابطه وجود نداشته باشد نباید زیاد دلخوش بود .( چون اغلب مسولیت ها وانجام طرح های این مملکت شده آزمایش وخطا ) لذا باید بسازیم وبسوزیم واگر میسر باشد ان چند کلمه سوادی هم کسب کرده ایم آقایان قوانینی وضع کنند وآنرا از ما پس بگیرند تا دیگر رنج وعداب تعقل را نخوریم .
پاسخ + +6 -3 --
ناشناس 1396/05/14 - 14:50
همین شماکه سینه می دراندیدکه روحانی خداست وپیغمبراست.رقیبش پوپولیست ودروغگووووست.چه شدپس؟به همین زودی.دراین نوشته مشعشع هم که یه سری افاضات به هم بافتین که چی مثلا.اون کسی که قانون پول برای اداره های درآمدزاروگذاشت همین هاشمی بود.مدیرپروری ورانت بازی دوره همین هاشمی بود.کاردبه استخوان مردم رسیددوره هاشمی بود.الان باخاطرات ساختگی ش به چه نتیجه ای می خواین برسین.آره جنگ نیمه تمام ماندچون رزمنده ای که اوایل باخلوص نیت آمدفهمیدپسران هاشمی ودوستانش درفرنگ دارندحال می کنند.ماچرابمیریم؟همون طورکه بعدهادردوران ریاست جمهوری سیاهش سرمایه دارومدیرسالاری روحاکم کرد.تاآدم هایی مثل شماهستندوضع ماهمینه.
پاسخ + +3 -1 --
فرهنگی 1396/05/14 - 16:31
زنده باد
سپاسگزارم.

ای کاش گوش شنوایی باشد.
پاسخ + +5 -2 --
شهاب 1396/05/14 - 19:19
تیم بازی ، تیم سازی ، کمپین نوازی و از همه بدترتیم گردانی نجفی ، اکرمی ، عبادی ، مظفر، نوید ادهم ، مصلحی ، حکیم زاده ، زرافشان ، حسینی ، مهرمحمدی و.. چه بر سر آموزش و پرورش آورده اند؟

جمله بسیار زیبایی بود استاد گرانقدر ولی همین تیمها برای زساندن افراد بی لیاقت وضعیف تیمشان بر کرسی مدیریت بر اینده کودکان معصوم این مملکت در پشت صحنه همانند کرکسهایی که به لاشه بی جان رسیده اند چه جنگ ودندانی به هم نشان می دهند ،وچند سال بعد از مدیریت مشعشع اینها چه قاتلهایی مانند قاتل اتنا وبنیتا وچه ریاکارانی همانند ازاده نامداری ها ونابودگران محیط زیستی همانندزمین خواران وچه اختلاس گران حرام خواری همانند خاوری وبابک زنجانی ها وهزاران چه دیگر....... تحویل جامعه خواهند داد
پاسخ + +1 0 --
معلم امیدوار 1396/05/15 - 05:56
موافقم
پاسخ + 0 0 --
چغندربگ 1396/05/15 - 23:38
معلمان اصلاً مهم نیستند! و دولت حق دارد اینگونه با ما رفتار نماید! زیرا ما با این همه پتانسیل بلد نیستیم از توان خود چگونه استفاده کنیم، فقط غر می زنیم و منتظریم بیایند! برایمان کاری کنند! باش تا صبح دولتت بدمد!
پاسخ + 0 0 --
خانم فرهنگ 1396/05/16 - 00:34
مطالب عالی است .البته اگر این مطالب در نشریه های کثیر الانتشار به چاپ برسد بهتر است .با این وصف ونیت که وضعیت روحی وروانی جآمعه خوب نیست چون حال آوپ بد است. .این طوری لااقل جامعه فرهنگیان راخود خواه که فقط به فکرومنافع خوددهستند نمی نگرد
پاسخ + 0 0 --
معلم بدهکار 1396/05/19 - 16:09
برویدآژانس

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور