صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

محمد رضا خورشیدی پاجی/ فعال فرهنگی

مزه پران کاریکاتوریست ؛ هنوز زنده است پسرت دریغ از تربیت !

متن انگار در قلبت جا می کرد و نگاره ها و نشانه های زیرکانه اصالت ها و باورهای هم زیستی را پرورش می داد/ پطروس کردار تربیتی را و ریز علی رفتار انسانی را در ذهن و دل بچه ها می کاشت و ثبت می کرد که یاد می داد تن و جان ما برای آسایش و آرام زیستن دیگران برتر است/ اگر مدرسه در تصویر ذهنی شما نمایی از خشونت است آیا اعتماد به این نهاد درست است/ درکشورهای پیشرفته فیلم هایی را بر مبنای آگاه سازی و آموزش برای والدین در ساعات معین از تلویزیون پخش می کنند که در آنجا بر مدرسه ، معلم ، پدر و مادر نقد و ایراد می گیرند و راه های هماهنگی و شیوه های درست ارتباط خانه و مدرسه را آموزش می دهند/ هرگاه مرجعیت معلم را از متربیان برداریم اتفاقات خشونت آمیز در سراسر جامعه به وفور پراکنده خواهد شد که یکی از آن مراکز مدرسه خواهد بود/ امروزه هیچ کاری سخت و پیچیده تراز حرفه معلمان نیست که رسانه ملی ، رسانه مکتوب و مجازی سعی دارند با نشر و بزرگ نمایی پوپولیستی حادثه ای نادر یک میلیون در هزار، بر پیچیدگی آن اضافه نمایند

کاریکاتور علیه معلمان در مورد تنبیه بدنی دانش آموزان و خشونت در مدرسه   وقتی ریزعلی فداکار را خواندم و پطرس و تصمیم کبری را ، وقتی به پرواز لاک پشت ها رسیدم حس عجیبی به من می گفت چرا نویسندگانش این گونه نوشته اند.

 بزرگتر شدم و معلم ؛ به سراغ آن متن ها رفتم انگار متن غیر مستقیم بچه ها را به مهربانی ، صبر و ایثار دعوت می کرد . متن انگار در قلبت جا می کرد و نگاره ها و نشانه های زیرکانه اصالت ها و باورهای هم زیستی را پرورش می داد .

پطروس کردار تربیتی را و ریز علی رفتار انسانی را در ذهن و دل بچه ها می کاشت و ثبت می کرد که یاد می داد تن و جان ما برای آسایش و آرام زیستن دیگران برتر است .

اکنون آن روزگاران گذشته است ...

دنیای مجازی بر ما چیره گشته ، راست و دروغ درهم ، راست جای دروغ و دروغ جای راست .

مادر دانش آموز از پسر در کاریکاتور تصویر شده در رسانه سئوال می کند پسرم ، برگشتی ! مدرسه چطور بود ؟ پسر می گوید هنوز زنده ام !

آقای مزه پران کاریکاتوریست نما ، اگر مدرسه پر از خشونت است پس چرا دوازده میلیون دسته گل ها را به آنجا تحویل می دهند ؟

اگر مدرسه در تصویر ذهنی شما نمایی از خشونت است آیا اعتماد به این نهاد درست است ؟

مدرسه ای که در آن کارد بر شکم بچه فرو می کنند و دست و پای قلم و گوش را بریده، این مکان چه فرقی با سلاخ خانه دارد ؟!

اگر کاریکاتوریست بچه اش را به این چنین مرکزی برای پرورش واگذار می کند قطعا کار احمقانه ای را مرتکب شده است !

اگر فرزند ایشان کاریکاتور تولیدی ذهن آنارشیستی اش پدرش را به معلم و به دیگر دوستانش نشان بدهد و به این حربه در تهدید ، مانع تربیت و ارتقای آموزشی شود چه کسی ضرر خواهد کرد؟

می دانید درکشورهای پیشرفته فیلم هایی را بر مبنای آگاه سازی و آموزش برای والدین در ساعات معین از تلویزیون پخش می کنند که در آنجا بر مدرسه ، معلم ، پدر و مادر نقد و ایراد می گیرند و راه های هماهنگی و شیوه های درست ارتباط خانه و مدرسه را آموزش می دهند ، اولا پخش این فیلم باید به تایید کارشناسان عالی تعلیم و تربیت رسیده باشد و دوما بیننده این فیلم بر اساس سن و سالی که روی صفحه رسانه حک شده است در منزل مجاز به مشاهده آن می باشد !

آیا کاریکاتور پس از درج در روزنامه به رفع و چرایی ماجرای ناهنجار کمک کرده است یا در راه شلوغ کاری متربی ، ناهنجاری های تربیتی را مضاعف نموده است ؟

قطعا کاریکاتوریست با اثرش، کج اندیشی دوگانه ، عصبیت و بی پردگی دانش آموز در برابر معلم ، این پیام را علنی کرد که کوچک ترین خطایش را به روزنامه خواهد داد ، به یقین این تهدید سلب مرجعیت و اقتدار مدرسه را رقم خواهد زد.

هرگاه مرجعیت معلم را از متربیان برداریم اتفاقات خشونت آمیز در سراسر جامعه به وفور پراکنده خواهد شد که یکی از آن مراکز مدرسه خواهد بود.

کاریکاتور علیه معلمان در مورد تنبیه بدنی دانش آموزان و خشونت در مدرسه

کاریکاتوریست چه عمدی جز تخریب مرجعیت کل معلمان داشت ، آیا او نمی داند کاریکاتوری که برای مدرسه کشیده است با جنگ خیابانی و دعوای دیگر مراکز و جایگاه ها حتی دعوای مجلس که در راس امور است فرق دارد ؟

کج فهمی او آن قدر عمیق است که نمی داند خدشه بر روند تربیت که امری چند بعدی است و با عوامل مرتبط با خانواده ، عوامل مسیر و جوار مدرسه ، همکلاسی ها ، فشار روحی دیدن فیلم های خشن ، عوامل مادی دانش آموزان در گذران پرطمطراق و خوش گذرانی همراه خانواده و یا وضعیت فلاکت بار و بی پولی والدین ، درگیری مساِئل اخلاقی بین دو و یا چند همکلاسی و سِوء استفاده پنهان جنسی طرفینی ، افت تحصیلی به علل مختلف ، طلاق در خانواده ، عصبیت پدر به خاطر داشتن فرزند معلول و تاثیر روحی آن بر فرزند دیگر، فشارهای روحی و روانی غیرمتعادل پدر و یا مادر در شیوهای ناهمگون نسبت به تربیت بچه ها که دوره بلوغ را طی می کنند و بازخورد آن در مدرسه و کلاس و صدها موردی که بردانش آموز، معلم و مدرسه حادث می شود تا در بین صدها دانش آموز یک مورد نادر تنبیه اتفاق بیافتد که قطعا نباید بیافتد ارتباط دارد ؛ حال تعمیم دادن و جابه جایی معلول به جای علت از هرزه پرانی و نافهمی یک هنرمند است که در فضای مطبوعات که خود از دست معلمان مهربان و فرهیخته درس و هنر آموخته جای تاسف دارد.

امروزه هیچ کاری سخت و پیچیده تراز حرفه معلمان نیست که رسانه ملی ، رسانه مکتوب و مجازی سعی دارند با نشر و بزرگ نمایی پوپولیستی حادثه ای نادر یک میلیون در هزار، بر پیچیدگی آن اضافه نمایند.

بیائیم در حرفه معلم که چند بعدی و چند وجهی است چوب لای چرخ تعلیم و تربیت فرو نکنیم و معلمان را در نزد متربیان ، والا و یاری دهنده معرفی نمائیم تا شاید بتوانیم کشتی طوفانی تعلیم و تربیت را به سلامت از گردنه های خطرناک عبور دهیم .

تصمیم کبری ، پروازلاک پشت ها ، پطروس ، ریزعلی و حتی چوپان درغگو همه و همه به معلم کمک می کردند تا مکر، ریا و دروغ کاری ، هماره در مسیر بچه ها جا باز نکنند و روزنه انحراف با شیطنت های بچه گانه ی بچه ها خو نگیرد تا مسیر آرام پرورش ، متلاطم و گل آلود نشود ، که چرخ توسعه انسانی و تربیت فردا پردازان د رمدارس به درستی بچرخد .

بیایید کمک کنیم تا این چرخش متعالی به زیبایی به چرخد تا چرخ کشورهماره به درستی در چرخش و رونق و آبادانی باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پنج شنبه, 05 اسفند 1395 15:09 خوانده شده: 2061 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +11 0 --
بازنشسته 1395/12/05 - 15:56
صدای معلم لطفا این مقاله اعتراضی را به روزنامه ها. و صدا وسیما بفرستید
پاسخ + +7 0 --
علیرضا 1395/12/05 - 17:58
بدبخت تر از معلم تو این مملکت پیدا نمی شه از سالها سرکوب توسط مدیریت خود سیستم ناکارآمد و بی سواد آموزش وپرورش گرفته تا رسانه ها زورشان به معلم می رسه ...مملکتی که معلمش عزت نداشته باشد هیچگاه به توسعه نخواهد رسید حتی اگر هر روز میمون به فضا بفرستد و دستاورد هسته ای داشته باشد
پاسخ + +8 0 --
شیخ زاده 1395/12/05 - 18:06
به به از قلم زیبایتان لذت بردم. همکار محترم هوا بدجوری سرد است دستهای معلم از این سرما کرخت شده است و یارای گرفتن گچ و کتاب را ندارد و وا اسفا که بیشتر مسئولین و مردم این را نمی دانند و نمی بینند.
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1395/12/06 - 09:57
همکار محترم فرمایش شما را قبول داریم اما الان مشاهده میکنید در جامعه نمادهای منفی بیشتر خریدار دارند به قول اقای دکتر انوشه الان چوپان دروغگو عزیز شده شنگول و منگول گرگ شدند پترس مشغول چت کردنه کبری تصمیم گرفته پترس را قال بزاره با کس دیگری دوست بشه دهقان فداکار دیگر حوصله درد سر ندارد کوکب خانم دیگر مهمان نا خوانده ندارد حتی مهمان خوانده هم ندارد اصلا حوصله مهمان ندارد اصلا چیزی در خانه ندارد که از مهمان پذیرایی کند چند وقت پیش که رفته بود گوشت بخرد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت ارش کمانگیر هم که معتاد و کیف قاپ شده
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/12/06 - 12:52
یک میلیون در هزار؟؟

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور