برای اینکه یاد بگیریم معلمان می توانند در سرنوشت خود اثر گذار باشند باید از انفعال خارج بشویم! امروز ای عجب! که دو چیز در آموزش و پرورش هیچ نقش و اهمیتی ندارند اول؛ معلم و دوم ؛ دانش آموز ! درحالی که در ظاهر آموزش و پرورش محل نقش آفرینی این دو گروه است! چرا چنین شد؟ جواب روشن است ما معلمان عافیت طلبیم! می خواهیم آرام و خوشحال در گوشه ای زیست کنیم! و حق و حقوقمان را بدهند! هرگز چنین نمی شود! انفعال و گوشه نشینی ما را به جایی نمی برد . ما باید از درون مدرسه و سپس ادارات مناطق در تهران و نواحی و شهرستان ها شروع کنیم، این تنها راه نجات ماست! وگرنه روزبه روز اوضاع بدتر می شود! همان طور که تا کنون نیز چنین بوده است و هر روز و هرسال بدتر شده و می شود! بن های حاجی کو؟ دفترچه فروشگاه فرهنگیان به چه کارمان آمد؟ فروشگاه فرهنگیان چه خدماتی به ما ارائه کرد؟ بیمه طلایی و تکمیلی چه شد؟ انتخابات مدیر مدارس چرا دیگر نیست؟ چرا کسانی که یک ساعت توان کلاس داری در یک مدرسه عادی تهران را ندارند و من دیدم کسی را که نزد مدیر مدرسه گریه می کرد که من نمی توانم کلاس داری کنم و کم تر از یک هفته بعد به لطف دوستانش در وزارتخانه کرسی مهمی را اشغال کرده بود! برای ما تصمیم می گیرند؟ افرادی که حتی به دلیل ضعف خود در معلمی و فرار از مدرسه به ادارات و وزارتخانه چه بسا از معلم و معلمی نیز کینه ها به دل دارند، چرا که خود را در آن ناتوان و سرخورده می دانند، و خود را در مقابل ما ضعیف، بی اراده و بی هنر دانسته و بغض در سینه دارند .
اگر ما جا را خالی نکنیم و پای حق خود سفت بایستیم پیروز می شویم .
تشکل ها تا حالا نقش موثری نداشته اند . برداشت من این است که بیشتر به دنبال گرفتن سهم و امتیاز برای خود هستند! وگرنه می توانستند خیلی آرام و مدنی و با رعایت اخلاق و قانون معلمان را منسجم کرده تا این همه واداده و بی اراده نباشند . وقتی ما به حطام ناچیزی که به ما می دهند اکتفا می کنیم و تحمل همکاران نقاد خود را نیز نداریم و از آنان هیچ حمایتی نمی کنیم، ما را تحت فشار قرار داده و در محاسبات خود هیچ نمی بینند!
ما معلمان باید خیلی زیاد به یکدیگر احترام گذاشته و از یکدیگر به صورت سازماندهی شده حمایت کنیم و همه چیز از همان جا، مرکز کره زمین، مدرسه ، شروع می شود. وگرنه تا ابد بازنده ایم، باید ورق را برگردانیم!
باید مردم و اطرافیان خود را از بی توجهی به معلم و دانش آموز آگاه کنیم، باید به آنها بگوییم که بدون آموزش و پرورش صحیح پیشرفت نخواهیم کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اکثرا محافظه کاریم............... بدبختانه
معلمان فراری و متفر از کلاس و تدریس شدند کادر ستادی و اداری، که صد البته اکثریت آنها بغض و عقده سنگینی از درس و معلمی و معلمان دارند.
حالا اینها شدند امتیاز دهنده به نحوه تدریس من و شما. اینها شدند دایه مهربان تر از مادر و دائما طرحهای جهادی و غیر جهادی شیوه تدریس و آموزش و پرورش رو دراوره و به زور بخش نامه به خورد معلمان بخت برگشته میدهند.
یک پارادوکس و تضاد درست حسابی!!!