بالا بردن کیفیت فعالیتهای تربیتی در مدارس، محور سخنان دیروز معاونت پرورشی آموزشو پرورش در مراسم منادیان تربیت بود. حمیدرضا کفاش در این مراسم با اشاره به اینکه مدارس در انجام این مهم تنها هستند، نقش خانواده و رسانهها، نهاد روحانیت، نهادهای معتمد جامعه و دانشگاهها را مهم خواند و مساله تربیت را امری ملی و همگانی دانست که سایر نهادها هم باید سهم خود را در این مسیر به دوش بکشند.
بحث تفکیک آموزشو پرورش مدتهاست در محافل آموزشی دنیا مطرح است. اما در این بین کشورهایی که در زمینه آموزشهای کلاسیک صاحب سبک هستند، به یک نتیجه واحد رسیدهاند و آن تفکیک نکردن بحث آموزش از پرورش است. امروز آموزشهای شهروندی در تمام مدارس دنیا گسترش یافته و در ساختار آموزشی آنها وارد شده است. به دلیل آنکه در کشور ما والدین با آموزشهای لازم در مورد تربیت فرزندان آشنایی نداشتهاند، مدارس اصلیترین نهادی هستند که تربیت فرزندان را برعهده دارند.
از آنجا که مدرسه اولین مکانی است که کودکان وارد جمع گروهی شده و جامعهپذیری را تمرین میکنند، در این بین نادیده گرفتن نقش معلمان بهعنوان افرادی که بیشترین ارتباط را با دانشآموزان دارند، غیرمنطقی است. اما با توجه به وضعیت اقتصادی موجود و نارضایتی معلمان از وضعیت معیشتی خود که آنها را مجبور به داشتن شغلهای دوم و سوم کرده است، نمیتوان انتظار از آموزش مناسبی داشت، چه برسد به اینکه معلمان نقش تربیتی برای دانشآموزان خود داشته باشند.
محمدرضا نیکنژاد عضو شورای صنفی معلمان معتقد است: «ساختار آموزشی ما بر پایه نمره، معدل و کنکور پایهریزی شده است و همین باعث شده است تا فرصتی را برای تربیت افراد دانا و توانا در اختیار معلم و دانشآموز قرار ندهد. البته ساختار جامعه نیز چیزی جز این را برنمیتابد. والدین در مواجهه با مسئولان مدارس هیچگاه تربیت فرزندان خود را طلب نمیکنند؟ که آیا توانستهاند راههای مواجهه با افراد و مسائل شهروندی را یاد بگیرند. والدین فقط مطالبات آموزشی دارند، که فرزندانشان تا چه مقدار در تست زدن موفق هستند. همین امر باعث میشود کودکی که مراحل تربیتی خود را طی کرده و وارد دانشگاه شده و حتی مدارج علمی خود را تا دکترا ادامه داده است، مسائل شهروندی را نداند.»
البته نگاه دیگری نیز به این ماجرا وجود دارد؛ از آنجا که به گفته نیکنژاد نزدیک به 99 درصد بودجه صرف هزینههای جاری همچون پرداخت حقوق معلمان میشود، نمیشود انتظار بهبود وضعیت پرورشی و تربیتی معلمان را داشت. نیکنژاد میگوید:«پارسال از بودجه 21 هزار میلیاردی آموزش و پرورش تنها 300 میلیارد تومان صرف هزینههای آموزشی شد. این امر نشان میدهد با بودجه فعلی ما حتی آموزش قابل قبولی نخواهیم داشت، چه رسد به اینکه تربیت و پرورش مناسبی انتظار داشته باشیم. چنین انتظاراتی نیازمند اعتبارات مناسب است.»
با فرض حل مشکلات معیشتی معلمان و همچنین اختصاص اعتبارات مناسب به آموزش و پرورش این سوال مطرح میشود که آیا معلمان ما برای انجام وظایف تربیتی خود تخصص لازم را دارند؟ آیا آموزشهای لازم را دریافت کردهاند؟
نیکنژاد در پاسخ به این سوالات در گفتوگو با فرهیختگان میگوید: «در این مورد دو دیدگاه وجود دارد؛ یک، تمام معلمان کارهای پرورشی را علاوهبر وظایف آموزشی خود برعهده بگیرند. دو، افراد خاصی برای فعالیتهای پرورشی و ارائه آموزشهای لازم در نظر گرفته شوند. اما به نظر من تمام معلمان باید نقش پرورشی خود را در حین انجام فعالیتهای آموزشی داشته باشند. البته این امر نیاز به آموزش دارد. البته این آموزش در دانشگاه یا از طریق آموزشهای ضمنخدمت به معلمان داده میشود.» اما دانشآموزان امروز با دانشآموزان چند سال پیش متفاوتند. دلیل آن هم سرعت شگرف تحولات جهانی و تکنولوژیکی است که تاثیر به سزایی در شخصیت و تربیت کودکان دارد.
بنابراین معلمان باید بهروز باشند، و از طرفی این آموزشها در خود آنها نهادینه شده باشد. معلمی میتواند نقش تربیتی مناسبی داشته باشد که خود دارای رفتار صحیح و درست باشد، در مدرسه دغدغهای جز آموزش و پرورش دانشآموزان نداشته باشد و آموزشهای لازم را برای این موضوع دیده باشد.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.