بر هیچ کس پوشیده نیست که معلّم به‌عنوان یک عنصر کلیدی در کنار دانش‌آموز عناصر اصلی فرآیند آموزش و پرورش یک کشور هستند .
وقتی وضعیت نظام‌های آموزشی پیشرو را بررسی می‌کنیم به نکته جالبی برخورد می‌کنیم ، نکته‌ای که چه‌بسا کلید رفع مشکلات نظام آموزشی کشور عزیزمان نیز باشد و آن نکته این است که معلمین در این نظام‌های پیش رو متخصصین تعلیم تربیت نیز هستند .
مدارس در چنین کشورهایی به منزله آزمایشگاه‌های نظریه‌های متخصصین علوم تربیتی و فلسفه تعلیم تربیت است.
آری!
نظریه‌ها را به کار می‌گیرند ، ایرادات آن را اصلاح می‌کنند، برنامه‌ها را به جلو می‌برند و صدالبته به اهداف چشم‌انداز دست می‌یابند و این همان واقعیتی است که از آن به اثربخشی آموزشی تعبیر می‌شود.
حدود دو سال است بخشنامه‌هایی در جهت منع تحصیل فرهنگیان ابلاغ‌شده که مایه نگرانی است.
بنده نیز به‌عنوان یک کارشناس ارشد علوم تربیتی با این موضوع موافقم که مشکل آموزش پرورش ما کمبود دبیر متخصص در دروس و پایه‌ها نیست اما کیفیت آموزش هم مهم است.
این چه استدلالی است که آموزش و پرورش به دکترای ریاضی یا فیزیک نیاز ندارد؛ اما حتّی اگر بپذیریم که دانش همکاران ما تا سطح کارشناسی برای آموزش پایه کافی است و آن بخش از داوطلبان دبیری که با مدرک ارشد ورود خواهند کرد نیاز آموزش در پایه‌های بالاتر را تأمین می‌کنند باز باید خاطر نشان کرد که عزیزان پیشنهادکننده این طرح‌ها و بخشنامه‌های منع، از این موضوع مهم غفلت کرده‌اند که مشکل آموزش و پرورش ما در آموزش خلاصه نمی‌شود بلکه مشکل اصلی کمبود شدید متخصصین گرایش‌های مختلف علوم تربیتی و فلسفه تعلیم تربیت است تا انشاء الله در سایه تأمین چنین نیروهایی مدارس در حکم سازمان‌های یادگیرنده و آزمایشگاه‌های حقیقی نظریه‌های تعلیم تربیت ظاهرشده و به کانون‌های رغبت فراگیران تبدیل شوند و در نتیجه دانش آموزان در این واحدها باعلاقه به یادگیری بپردازند.
بنابراین پیشنهاد اوّل بنده به جناب وزیر این است که مقدماتی را فراهم نمایند تا با اصلاح بخشنامه‌های منع تحصیل، ادامه تحصیل همکاران در گرایش‌های مختلف علوم تربیتی تسهیل گشته و موردحمایت قرار گیرد .
چه اشکالی دارد یک کارشناس فیزیک دکتری مدیریت آموزشی بگیرد و یک کارشناس حرفه‌وفن دکتری برنامه‌ریزی درسی و ... صدالبته پس از تربیت متخصصین علوم تربیتی باید بستر فعالیت و پژوهش آنان در مدارس فراهم شود ؛ اینجاست که باید برنامه درسی مدارس به‌طور ریشه‌ای مورد بازنگری واقع گردد.
پیشنهاد دوم بنده این است که متخصصین فوق در نیمه اوّل هفته به تدریس در دروس تخصّصی واحد اشتغال یابند و در نیمه دوّم به‌عنوان هیئت‌علمی و پژوهشی واحد موردنظر به تحلیل نتایج امتحانات، اصلاح طرح و شیوه تدریس، نظارت بر آموزش و راهنمایی و مشاوره همکاران و دانش آموزان، اجرای صحیح و مؤثر اقدام پژوهی، درس پژوهی و مربی‌گری همتا و ارزیابی کارایی درونی واحد آموزشی بپردازند.
واضح و مبرهن است که در صورت تحقق چنین رویداد مهمی در عرصه آموزش و پرورش کشور تمهیدات جبران خدمات چنین متخصصینی که به منزله اعضای هیئت‌علمی مدارس هستند باید فراهم گردد تا در کنار اثربخشی فرآیندهای آموزشی نگرانی‌های مسئولین محترم در ارتباط با عدم خروج متخصصین از آموزش و پرورش نیز برای همیشه برطرف گردد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اما ای کاش آقایان نوبخت و انصاری و زاهدی و کارشناسانی که چنین بخشنامه‌هایی صادر می‌فرمایند، گوش شنوایی برای این حرف‌ها داشته باشند...
جغد شوم تنگ نظري ساليان سال است كنج اين خرابه لانه كرده . تارهاي انكبوتي بي تدبيري بر هر كنج اين خرابات تنيده شده .
بايد از ريشه اين ويرانه خراب و مجدد ساختماني نو با صاحبخانه اي دلسوز احداث گردد .
معلم باید متخصص درعلوم باشد .دکترا داشته باشد تا بتواند دیگران را تا مرز دانایی وکمال رهنمون شود .
در اکثر کشورهای پیشرفته معلمان دوره ایتدایی الزاما دکترا دارند .
وزیر محترم آموزش وپرورش این موضوع را که ظاهراً با موافقت ریاست محترم جمهوری و سازمان مدیریت وبرنامه ریزی مواجه شده است وقول مساعد برای استثنا کردن فرهنگیان از دامنه محدودیت داده اند ،تسریع وعملیاتی کند .
بی صبرانه منتظریم