یکی از مشکلات آموزش و پرورش دایره بسته شغلی است !! من به عنوان یک معلم تا آخر عمرم معلم باقی می مانم !! و این هر امید و آرزویی را در معلم می کشد! آدمی به یاد تبعیدگاه های گولاک می افتد !
آیا کسانی که به کوتاهی و کاستی معلمان می پردازند ، می دانند سی سال تدریس یک یا چند درس معدود چه بر سر او - معلم - می آورد ؟
علاوه بر اینکه او را فسیل می کند - یعنی کاهش یافتن و محدود شدن معلومات و دانش و علم او به مختصر اطلاعات موجود در آن کتاب ها- هر نوع انگیزه ای را در او می کشد ! تکرار و تکرار و تکرار این خود به مثابه تنبیهی برای معلم است !
ما - مسئولین- چه کرده ایم تا معلم به این حال و روز گرفتار نشود ؟ هیچ راهی نیز برای گسستن و شکستن این دور تسلسلِ تکرار ، وجود ندارد ! اضافه کنید این همه مشکلات و مصائب شغلی او را به این درد مزمن تکرار و تکرار و تکرار تا ببینید که چگونه روح و روان یک معلم در فشار و تنگنا قرار می گیرد. محیط کار بسیار نا مطلوب و ناشاد ! و کسالت آور - برای معلم و دانش آموز - و کتاب های کسالت آورتر و حوصله سربر ، قیافه درهم و برهم و ناشاد معلم که از سختی و نداری تبدیل به موجودی دوست نداشتنی شده و ظاهر جذابی نیز ندارد و چه بسا سال هاست یک لباسی را مرتب می پوشد تا بلکه بتواند بیشتر به خانواده اش برسد !!! و روحیه کسل او مجال شاد بودن به او و به تبع او دانش آموزان او را نمی دهد ! و اضافه کنید نداشتن کورسوی امید به فردای بهتر برای معلم و خانواده معلم را که هر دلی را به درد می آورد ! شاد کردن و متنوع کردن کار و برنامه درسی مدارس و ایجاد نشاط واقعی و ملموس در عوامل آموزش و پرورش شاید بتواند این نور امید را در دل همه آنها بتاباند ! معلم بی نوا راه تنفسش بسته شده و دانش آموزان که دیدگاه مبهم تری نسبت به آینده و حال خود دارند - به دلیل کمبود سن و سال و تجربه - نمی توانند کمکی در این زمینه بکنند و لازم است مسئولین کاری در این زمینه انجام دهند و آموزش و پرورش را از دلمردگی و خمودگی نجات دهند !
البته بسیار مهم است که این عمل فرمایشی و بخشنامه ای نباشد که مضحکه ای بیش نخواهد بود ! بلکه شادی درونی و و از ته دل، مراد این قلم است که بعید می دانم کسی برایش مهم باشد !!
بهتر است همه معلمان در میان سنوات کاری خود مثلا دو سال به صورت جدا گانه مثلا یکی در پایان ده سال سابقه تدریس و دیگری در مثلا 22 سالگی تدریسشان به صورت متمرکز مورد آموزش در مراکز ضمن خدمت به صورت فشرده قرار بگیرند و مطالب جدید و بروز و نو را از اساتید آن بیاموزند و با آخرین روش های تدریس و ارزشیابی و وسایل کمک آموزشی آشنا شوند .
از معلمی که سال ها خودش همین گونه تعلیم دیده و مورد امتحان قرار گرفته چه انتظاری دارید ؟
به نظر بنده حتا اگر ما برای پیشبرد امور آموزش و پرورش از بهترین کشورها مستشار نیز بیاوریم کار باطلی نکرده ایم، مگر ما جدا قصد ترمیم و نوسازی این کشتی به گل نشسته را نداریم ؟
اگر خودمان - بیشتر منظورم مسئولین ذیربط است و همچنین معلمان و مدیران - می توانستیم، که تا کنون باید انجام می دادیم ! پس چرا هیچ کاری در این زمینه صورت نگرفته و ما همچنان مشغول 5-4-4 و 6-3-3 و ...اینها هستیم !!! درد ما بازی با این ارقام و اعداد نیست و خانه از پای بست ویران است ! با پرداختن به نقش ایوان و رنگ دیوار ، خودمان و مردم را گول نزنیم !!!
ما معلمان را به حال خود رها کردیم و مرتب می گوییم : چرا ؟ و به چه علت اینجای کار چنین است و آنجای کار چنان !!! اینها همه حرف های زیر کرسی و شب نشینی های همراه با شلغم و لبو و تنقلات است ! و آبی از آن گرم نمی شود !
سخن نو آر که نو را حلاوتی دگر است !! عمل کو ؟ تا کی فقط حرف ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
همه کار از این لحاظ که، تمام بار آموزشی و زحمت کلاس و درس بر دوش او میباشد.
هیچ کاره، از این لحاظ که مانند اردوگاههای کار اجباری ، کارگری است که باید فقط زحمت بکشد، تصمیمات و ترقی و پیشرفت و... فقط برای سران اردوگاه است.
کوچکترین اغراقی نکردم.
اگر کسی خلاف من نظر دارد، خلاف آن را بیاورد.
اردوگاه کار اجباری با جیره ناچیز و بخور نمیر.