” ذينفع در وزراتخانه ما کيست دانش آموز يا ….. ؟ "
ميگن نيوتون يه سيب خورد تو سرش جاذبه زمين را کشف کرد. اين يعني گاهي بايد يه چيزي بخوره تو سر آدم تا به کشف برسه. البته کشف و شهود داستاني ديگه داره که متعرضش نميشم .
من هم در اثر يک اتفاق به مهرباني وزارتخانه عريض و طويل آموزش و پرورش نسبت به کادرش نه مشتري اش پي بردم. چشمان من به واقعيت وقتي باز شد که با يکي از معلمان که سال هاست بازنشسته شده براي کاري به اداره ناحيه خودمان مراجعه کرديم. همکارم يک باره از ديدن مسئول يکي از بخش ها تعجب کرد و گفت اين آقا زماني که من استخدام شدم در اين اداره بود و عجيب تر آنکه همان موقع هم مسن بود! الان بعد از دهه ها هنوز پابرجا و با تمام قواي نداشته اش در همان قسمت در حال خدمت است! بله همين طور بود چون من هم از بدو استخدام ايشون را همين طور ديده بودم و البته سال هاست که مي شنوم بازنشسته شده اند ولي همچنان سکاندار بخش خودشون هستند.
گذشت سال ها براي اين نيروهاي ماندگار که مثل چهره هاي ماندگار در آموزش و پرورش هستند در کارايي شان تاثيراتي معکوس هم دارد و توان اجرايي و پاسخ گويي شان را کاهش مي دهد ولي آدم را ياد اشياي گران قيمت قديمي مي اندازه که حتي براي دکور هم شده بايد نگهشون داشت، مثل خود سيستم آموزشي مان که عقب مانده و عتيقه است.
اين مهرباني وزارتخانه که نيروهاي قديمي را به خاطر قديمي بودن کنار نمي ذاره، ذيل امور کيفي مي توان جا داد.
اما وزارتخانه در امور کمًي هم چنين رويکردي دارد و براي اينکه نيروهاي تازه کار يا جديد الورود نيز از مهرباني محروم نباشند براي هر بخشي که ميتونه با يک يا حداکثر دو نفر اداره شود، دو تا سه برابر نيرو به کار گرفته است. فقط يک اشکال جزيي در کار هست و اينکه به دليل مهرباني واسعه اين دستگاه گسترده غالب نيروهاي جديد نه تجربه لازم را دارند و نه آگاهي کافي که البته اين هم از نگاه تساهل و تسامح قابل درک و فهم هست و آدم را ياد برنامه دورهمي مي اندازد که دور همي بيشتر خوش ميگذره.
بعد که پيش خودم بيشتر فکر کردم مهرباني ها بيشتر رخ نماياند. مثلا هر سال ساختمان اداره ي ما تغيير مي کند و شيک و به روز مي شود از درب و پنجره و آب نما و ديوارها که گاهي مي گذارند و گاهي بر مي دارند گرفته تا وسايلي مانند تبديل کامپيوترها به لب تاب و تجهيز اتاق هاي شورا به احسن الحال و يا آمدن انواع تخته هاي هوشمند به مدارس و غيره که البته استفاده بشوند يا نشونداصلا مهم نيست و :
مهم نيست که کار با آنها را بلد باشيم يا نباشيم
مهم نيست که در اولويت هاي آموزشي و پرورشي باشند يا نباشند
مهم اين است که اشتغال ايجاد مي کنند و پورسانتي داده يا گرفته مي شود.
اين يعني مهرباني از نوع آموزش و پرورش که حتي بانک سرمايه اش به تهيه کننده سريال خوب شهرزاد وام کلان مي دهد بدون دغدغه بازگشت پول بانک!
يک مهرباني ديگر که در نوع خودش شاهکاري احتمالا بي نظير در جهان باشد، استخدام نيروهاي خدماتي به عنوان معلم بود که البته اين قلم از نوآوري را بايد در زمره کيفيت بخشي به نظام آموزشي و پرورشي به شمار آورد. اينجاست که دانش آموز به جاي اينکه وقت زيادي براي آموختن کتاب هاي درسي صرف کند مي تواند از تجربيات و مهارت ها و يا خاطرات معلم خود بهره ها بگيرد. زبان از ابراز اين مهرباني قاصراست و قلم شکسته.
اخيرا متوجه ايجاد شغل جديدي در اين نظام گسترده و بسيار مهربان شدم. البته اين شغل هنوز عنوان مشخصي نداره و گمنام هست و به اصطلاح دست توش کمه و از مزاياي طرح رتبه بندي و ارتقاي معلمان سر بيرون آورده ولي آينده روشني براش پيش بيني مي کنم.
القصه سال هاي اخير هنگام گذراندن دوره هاي ضمن خدمت هاي مجازي شنيده بودم که بعضي همکاران لطف مي کنند و بعد از اينکه آزمون خودشون را دادند و جواب ها را ياد گرفتند براي بقيه همکاران دوست! نيز اين کار را انجام مي دهند. بعدا اين همکاري و تعاون شکل قاچاقي به خود گرفت و مثل بازار ناصر خسرو که بايد براي پيدا کردن داروي مورد نياز يواشکي بري و يواشکي کسي را پيدا کني و يواشکي دارو بخري بعضي ارائه خدمات گذراندن دوران ضمن خدمت را زير ميزي ارائه مي دادند که البته خواص از آن بهره مند بودند.
اين پديده با الطاف خفيه و جليه اداره متبوع بيشتر مورد حاجت معلمان واقع شد و با آمدن طرح رتبه بندي، گذراندن ساعات مشخصي ضمن خدمت، مزاياي مالي به همراه آورده و بنابراين بازار اين خدمت داغ شد. پيش بيني ميشه که عن قريب وقتي در خيابان انقلاب جلوي دانشگاه تهران رد مي شويم در کنار فروش انواع پايان نامه براي تمام مقاطع دانشگاهي اعم از ليسانس، فوق ليسانس و دکترا شاهد فروش انواع ضمن خدمت براي هر نوع رتبه اعم از پايه، ارشد، خبره و عالي خواهيم بود. اين هم يکي ديگر از انواع مهرباني هاست که در زير شاخه کمّي قرار مي گيرد و با افزايش شاغلين آمار بيکاران را کاهش مي دهد.
ظهور اين شغل را به جامعه آموزش و پرورش تبريک مي گم. ضمن خدمت هايي که غالبا به رشته و تخصص معلم مربوط نمي باشد و شامل سخنراني ها و مطالب متفرقه و يا آموزش تکنولوژي هست که باز مورد استفاده قرار نمي گيره بهتر است به جاي اينکه پاگير معلم بشه دستگير يک بنده خداي ديگري بشه. ميگن اگر برا دانش آب نداره برا عده اي نان که داره.
سایت سازمان معلمان ایران ( سخن معلم )
نظرات بینندگان