متاسفانه بعد از انقلاب وبه خصوص بعد از شهادت شهید رجایی که واقعا اهمیت آموزش و پرورش را به خوبی درک کرده بود ، جامعه فرهنگی کشورمان (معلمان) علیرغم زحمت و فداکاری هایی که برای انقلاب کشیده بودند با نگاه عیالوارانه ای از طرف دولت و سران نظام روبه رو شدند بدین صورت که در وقت کار و جنگ و ...قشر انبوهی بودند که حضورشان چشم گیر و اثر گذار بود و در هنگام نشستن بر سر سفره انقلاب هزینه بر و زیادی به حساب آمدند و سران نظام از آنها غافل شدند وشاید به این نتیجه رسیدند که هر چه فانوس به دستان جامعه کم رمق تر وگرفتارتر باشند اوضاع بهتر پیش می رود.
به هر صورت رسیدیم به جایی که فقط باید در گوشه ای ایستاد و فریاد زد : اینجا واقعا چه خبر است !
اینجا یعنی در سرزمین ما ایران در کشور گل و بلبل چه خبر است .بله نردبان معلمان بلند است و می توانست و می تواند فرزندانی را تربیت کند که تا ثریا برسیم ولی این نردبان را سال هاست که شکسته اند و انبوه جمعیت معلمان خود نردبانی شده اند برای بالا نشینی بعضی فرصت طلبان و موج سواران بر موج توده های مردم ؛ آنهایی که با رای این جمعیت بزرگ به مجلس می روند...مقام پیدا می کنند و به ما معلم ها می خندند و می گویند این معلم ها به خاطر ناهار هم که شده می آیند و در انتخابات و اجرای آن کمک می کنند .....
به هر حال این قضیه ای که صندوق ذخیره پیدا کرده در تمام سال ها گفته می شد که ابهام دارد و داشت و این گونه سر برآورد که می بینیم .
حال باید بی درنگ این معضل را چاره ای اندیشید و نگذاریم مثل خیلی پرونده های دیگر باعث بی اعتمادی بیشتر این قشر دلسوز شود . این در همه زیر مجموعه های آموزش و پرورش باید جدی گرفته شود ، در نوسازی هم باید شفاف سازی شود .
وقتی در مدرسه ای فرسوده و تخریبی 140 میلیون خرج سیستم گرمایشی و پکیج آن می شود من فکر می کنم جایی از کار اشکال دارد که امیدوارم اشتباه کرده باشم ، در تعاونی های مصرف فرهنگیان نیز اوضاع چندان شفاف نیست و هیات مدیره هایی موروثی و مادام العمر سرمایه هایی نه خیلی اندک را سال هاست که مدیریت می کنند و خبری از سود دهی آن چنانی هم نیست .
فقط در این اوضاع آشفته بیکاری بازار کاری برای خود و فرزندانشان به راه انداخته اند و بس آن هم با نردبان معلمان .قرض الحسنه فرهنگیان هم تقریبا اگر شفاف تر عمل می کنند اما هیات امنا و هیات مدیره بازار کار فرزندانشان را مهیا کرده اند.
آری !
من فرهنگی بازنشسته فقط دلخوش به حرف همکارانی که قبلا بازنشست شده بودند امیدم به صندوق ذخیره فرهنگیان بود که گفته می شد زودتر از حقوق بازنشستگی پرداخت می شود آن هم این طور که می بینید !
دو ماهی هم هست که حقوق نگرفته ایم و ...
آیا حق دارم بگویم این جا واقعا چه خبر است! همه ناراحتند که چرا در جامعه ما وقتی دانشجویی را سیل می برد همه ایستاده اند و کسی به آب نمی زند و کمک نمی کند و فیلم می گیرند ، این حاصل بی تفاوت بودن است و بی تفاوتی را خودمان آموختیم .
زمانی حتی در دوره پهلوی اگر ظلمی بر فردی یا گروهی واقع می شد روحانی محل ، ورزشکار، کارمند، کارگر، زن و مرد ،پیر وجوان به شکلی ناراحتی و اعتراض خود را ابراز می کردند، اما امروز هر کسی فقط خودش را می بیند و این نتایج آن است.
روزی به اتفاق همکاران به دیدار خانواده شهید رفتیم و پدر شهید بزرگوار فرمودند شما در سنگر حساسی هستید و حواس تان به فرزندان این جامعه باشد ... خدمت ایشان عرض کردم درست می فرمایید اما این سنگر حساس را بی تدارکات کافی رها کرده اند و ما هم دست بسته امور مدرسه را پیش می بریم !
یک بازنشسته بانک یا فلان ارگان صبح روز بازنشستگی سر کار می رود و در پایان همان روز کاری پول مرخصی ها و پاداش و...همه در نقد یا به حساب شخصی دریافت می کند و برمی گردد و من معلم بازنشسته فرهنگی شهریور 95 هنوز حکم بازنشتگی ام صادر نشده و خبر خوش اینکه قراره پاداش باز نشستگان 93 را تسویه کنند و کار گروه هایی در سه قوه برای بررسی اختلاس!!؟ که نه شایعات پیرامون صندوق ذخیره فرهنگیان تشکیل داده اند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هنوز هم کم نیستند از همکارانی که سنگ سیستم رو به سینه میزنند و حرف و درد تو رو درک نمیکنند.
چرا باید معلمان سربازان بی جیره و مواجب در تظاهرات ۱۳ آبان، ۲۲ بهمن، انتخابات و .... باشد؟!!
خیلی از این اجحافات به دلیل سکوت و عافیت طلبی خود معلمان است.
اینچنین گفتست رسول نیکو جاه
ذرهء عقلت؛ به از، صوم و صلاه
با احترام.