بدوا متذکر می شوم به عنوان معلمی که بیست و چند سال سابقه تدریس و دو سالی مدیریت می کنم با هر گونه تنبیه بدنی در اشکال مختلف آن مخالف بوده و هستم.
در عین حال به خاطر درگیری های روز افزون بین عوامل اجرایی مدارس و دانش آموزان مسئله دار و مسئله ساز یادآوری چند نکته را ضروری می دانم.
امیدوارم همکاران بالا دستی و در راس آن وزیر محترم با همان سرعت و دقتی که شخصا به مسئله تعلیق سه ماهه معلم خاطی در* بخش دندی* همت گماردند به موارد زیر نیز توجه ویژه نماید.
بدیهی است که مخاطب این سخنان نه فقط وزیر محترم بلکه تمامی همکاران و دلسوزان قدیم و جدید آموزش و پرورش هستند.
جناب دکتر احمدی دانش آشتیانی عزیز
ضمن تبریک به جنابعالی به پاس دریافت کارت اعتماد دولت و همچنین رای وکلای ملت برای سکانداری بزرگترین و پر مسئله ترین وزارتخانه، توفیقات روزافزون برای حضرتعالی و جامعه نجیب فرهنگیان را از صمیم قلب مسئلت می نمایم.
جناب وزیر!
نسل من و شما زمانی شاگرد مدرسه ای بودیم که معلم های محترم مان تقریبا اختیاردار اصلی امور تمشیت و تربیت ما بودند.
تامین نسبی معیشت و منزلت معلم ها جایگاه و اقتدار ویژه به این قشر فرهیخته بخشیده بود.
فقدان رسانه های گروهی از مدل امروزین، سر به زیر بودن دانش آموزان، حرف شنوی اولیا از معلم ها و ده ها فاکتور دیگر از یک معلم الگویی تمام عیار و مقتدر به منصه ظهور می رساند و معلم دیروز را به راس گروه های مرجع ارتقاء می داد.
چیزی که الان عملا آرزویی بیش برای جامعه فرهنگی نیست.
جناب وزیر!
شما نیک می دانید که اوضاع و احوال آموزش و پرورش ما ( از منظر نرم افزاری و سخت افزاری) به شدت ناخوش و نامیزان است.
اوضاع منزلت و معیشت معلمان علی رغم تلاش های مجدانه دولتمردان تدبیر و امید هنوز هم رضایت بخش نیست و منتظر درایت و کفایت حضرتعالی در اجرای به هنگام مرحله دوم رتبه بندی است.
در یک کلام عقربه رضایت شغلی از منطقه خطر خارج نشده و با وضعیت مطلوب فرسنگ ها فاصله دارد.
جناب وزیر!
دایره آزادی عمل دانش آموزان به واسطه فشار رسانه های گروهی و بخشنامه های تحدید و تهدید آمیز وزارتخانه هر روز فراخ تر از دیروز است.
از طرفی تقریبا هیچ ابزار موثر و قاطعی برای برخورد با موارد انضباطی همچون ، آوردن موبایل به محیط آموزشی، برخورد با غایبین غیر موجه، مقابله با دانش آموزان خاطی و مشکلدار اخلاقی و .... متصور نیستیم.
جناب وزیر !
با طرح چند پرسش خیلی ساده مطلبم را به پایان رسانده و شما را به ایزد منان می سپارم.
بارها شاهد کتک خوردن ، تحقیر و تهدید معلم ها از سوی دانش آموزان و اولیاء شان بوده ایم برای مقابله با این ناهنجاری، ما در صحنه عمل (نه در عالم شعار) چه مکانیزمی داریم؟
آیا اگر فردا بنده ی نوعی از سوی دانش آموز و یا اولیاء اش ضرب و جرح شوم ؛ سیستم فعلی ما چه میزان آمادگی حمایت از معلمش را داراست؟
اگر دانش آموزی نصف سال ( پیوسته و ناپیوسته) غیبت نماید چه ابزاری برای برخورد با این هنجار شکنی پیش بینی کرده ایم؟
برای پدیده نوظهور آوردن گوشی موبایل به مدرسه و آزار و اذیت روزانه همکاران و همسالان و آلوده کردن محیط چه تمهیدی عملی اندیشیده ایم؟
برای دانش آموزی که در عرض 12 ماه سال تا پایان شهریور نتوانسته نمره حد نصاب را کسب نماید با امتحان مجدد و دوپینگ، قبولی با نمره الف در آزمون های آبکی مهرماه برایش رقم زده و به ریش معلم مربوط پوزخند می زنیم در این خصوص چه فکری کرده ایم؟
جناب وزیر!
خروجی سیستم آموزشی ما انباشت و پمپاژ محفوظات عمدتا زائد در مخیله دانش آموز است . آموزش فکر کردن و آموزش فرآیند تحلیل و حل مسئله حلقه مفقود ماست.
برای حل این معضل و همچنین آفت کنکور چه تمهیدی اندیشیده ایم؟
افت تحصیلی و پدیده نمره کیلویی، اعتیاد و مسائل اخلاقی در مدارس، پدیده حامل های انرژی و قطعی آب ،برق، گاز و تلفن مراکز آموزشی هر یک به تنهایی می توانند کمر همت هر مدیری را خم کند در این موارد چه راهکاری اندیشیده خواهد شد؟
جناب وزیر!
امروزه روح و روان معلم ها درگیر اقساط بانکی است .در اثر استثمار بانک ها از یک طرف و پایین بودن دریافتی همکاران این سامان، صورت به سیلی سرخ می کنند و قاطبه همکاران آه در بساط ندارند و برای تامین یک زندگی ساده و شرافت مندانه چه خفت ها و تحقیرهای روحی و روانی را از جامعه پیرامونی که به جان نمی خرند !
آقای وزیر !
معلم مسافر کش نمی تواند فرهنگ ساز باشد .
آموزش بسیاری از دروس تکراری با حجم نجومی و بی ارتباط با آینده شغلی دانش آموزان روح و روان دانش آموز ایرانی را به ستوه آورده و به شورش اجتماعی خفیف وادار کرده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
و هیچ کاری از دستش برنمیاد.
نظام ارزشیابی جدید فقط سیاست هویچ و چماق بر سر معلمان است.
جواب بالا دستی ها : با سلام و صلوات بدون خط افتادن اجازه دارد هرموقع از سال به کلاس وارد و حتی نمره قبولی درس ها را نیز معلم یا دبیران برایش ثبت تا خدای نخواسته درصد قبولی آن مدرسه ، منطقه یا شهرستان پائین نیاید!!!!!
رتبه بندی =بی منزلتی و بی فرهنگی.چرا برای سایر کارمندان نیست؟
با احترام
از همدیگر حمایت نمی کنیم.
یک نمونه عینی مربوط به یکی از همکاران بود که دانش آموز سر کلاس چنان سیلی بر صورت معلم فیزیک زده بود که جای انگشتان آن دانش آموز تا چند رو بر صورت معلم مانده بود.
این کار بسیار زشت بود. ولی زشت تر از آن عدم حمایت همکاران از او بود. مدیر مدرسه و اداره کاملا طرف دانش آموز را گرفتند، چون به تجربه فهمیده اند که دیوار معلم از همه کوتاه تر است.
متاسفانه همکاران کوچکترین قدمی در حمایت از این همکار برنداشتند.
این عدم حمایت جسارت سیستم و حتی دانش آموزان رو بیشتر کرده تا بی حرمتها بیشتر و بیشتر شود.
من به شخصه هیچ اعتباری در حمایت معلمان نسبت به خودم ندارم.
" ببینید عزیزان من اولا: شما شغل پیامبری را دارید که در طائف سنگ بر سر و صورت و دندانش زدند اما ایشان به خاطر رسالتشان صبر کردند پس شما هم صبور باشید چون شغل شما انسانسازی است نه مقابله به مثل .ثانیا معلم چون با اکثریت جامعه و از هر قشری بالاخص قشر مستضعف و کارگر و فرزندان انها سر و کار دارد پس معلم نباید وضعیت معیشتی اش خوب باشد چون بر روح و روان کودکان تاثیر منفی دارد.ثالثا ما دانش اموز معتاد نداریم رابعا استعدادها در طول زمان به ظهور میرسند و شما فعلا به انها نمره دهید انها بزرگتر که شدند خودشان این مسائل را یاد خواهند گرفت و یا اینکه همانطور که شما معلمین معادله فیثاغورس را الان نمی دانید و به دردتان هم نمی خورد پس چرا نباید به دانش اموزی که مثل شما خواهد شد نمره داد .خامسا مباحث تربیتی و اموزشی را از معیشت و منزلت جدا کنید .و ضمنا ما در تحریم هستیم و فعلا اوضاع مالی خوب نیست.با احترام
چرا معلمان نمیتوانند هوای همدیگر رو داشته باشند.
حداقل کاری که میشه کرد اینه که در محیط یک مدرسه با هم باشیم و در مقابل هوچی گری مدیران منطقه و مدارس از یکدیگر حمایت کنیم.
اگر از هم حمایت نکنیم، هر بلائی سرمون بیاد یک جورایی حقمونه.