آقای فانی وزیر فعلی آموزش و پرورش را از سال ۵۶ می شناسم. ما دانش آموز بودیم و ایشان دانشجو. برای دانش آموزان جنوب شهر کلاس فوقالعاده ریاضی گذاشته بودند و من هم شرکت می کردم. انصافا مسلط بودند. مذهبی بودند و سیاسی هم. برای ما الگو شده بودند و ما با افتخار در کلاس ایشان شرکت می کردیم. گذشت تا انقلاب پیروز شد و ایشان صاحب مقامی در منطقه ۱۶ آموزش و پرورش شدند. قاطعیت و اصرار بر مواضع ایشان معروف شده بود. روزی به دیدن ایشان رفتم و برخورد خشن ایشان را با پدر یک دانش آموز دیدم. بعد برای من توضیح دادند که در موضع حق نباید مماشات کرد.
چند سال به بعد به کردستان رفتند و مدیر کل آموزش و پرورش شدند و موضع شداد و غلاظ ایشان در برخورد با پاک سازی شدگان! مشهور شد. دیگر از ایشان خبری نداشتم تا اینکه در دولت اصلاحات معاون وزیر شدند و من در چند ملاقات اظهار ارادت شاگردی در محضر استاد نمودم. استاد همچنان از اصول دفاع می کردند. در دولت آقای روحانی وزیر شدند و من خوشحال که یک کارکشته آموزش پرورش وزیر شده اند.
مدتی گذشت سر و صدای اهالی آموزش و پرورش درآمد که آقای وزیر به شدت اهل مماشات شده اند.
حاشا و کلا!
آقای فانی و مسامحه؟
تا اینکه این روزها بحث استیضاح ایشان و سپس پس گرفتن آن پیش آمد. خبرهایی از مجلس و استان ها می رسد که آقای فانی به هر خواسته استیضاح کنندگان تن می دهد تا وزیر بماند و وزیر مانده است!
استاد شرمنده ام ! درسی که می دادید این نبود!
دو روز ماندن در مقام ارزش فدا کردن اصول و حقوق مردم را ندارد.
اصلاحات نیوز
نظرات بینندگان
تمام این سالها خیلی کارها کرده تا به اینجا برسه.
حالا بیاد مفت و مجانی بره کنار.
تو هم ساده ای, گور پدر معلم. کی تو این مملکت به فکر معلم بوده.
وجدانا دولت اصلاحات بیشتر از اصولگرایان و اعتدال ب معیشت معلمان توجه داشت و فقط ب کاندیدای اختصاصی اصلاح طلب رای میدهم
جناب رمضان زاده ازفانی انتظارسرسختی ومقاومت خودشان رادارند،هیهات،هیهات
عزیزم دشمنت شرمنده باشه ایشون اصلبا درس ندادن. ایشون با زیر دست خشنند و با بالادست ذلیل و خفیف. اکثر مسئولین ما اینجوریند. کاش میشد قبل از اینکه در جلسه ای دهان باز کنند و حرف یک بزرگی را نشخوار کنند از ایشان کاغذ میگرفتند که چه میخواهی بگویی انگاه معلوم میشد مرد و نامرد کیست. فعلا که همه پشت مقام ولایت سنگر گرفته اند از نقدی نسیه گرفته تا علم بی هدایت علم الهدی. ببینیم بعدا چه میشود. اینها مترسکند.
چرا یک معلم یک سوم کارمند جزء نفتی یا مخابراتی یا بیمه ی میگیره؟