ماسک من مال تو ،زنده بمان دخترم : به بهانه آتش نشانان فداکار

   هرگاه زنگ حادثه به صدا در بيايد ، هيچ كاري مهم تر از دويدن به سوي حادثه براي نجات جان آسيب ديدگان نيست . حادثه خبر نمي كند اما هميشه كسي هست كه تقاضاي كمك كند و كساني هستند كه همه توان خود را براي نجات ديگران به كار مي گيرند.اینان آتش نشانان شهرمن هستند که در میان دود و آتش و خطربه نجات حادثه کنندگان می روند.
حادثه خبر نمی کند !

سال تحويل،‌ سيزده‌ بدر،‌  شب یلدا، تاسوعا و عاشورا . این جشن‌ها و عيدهاي مذهبي  و مراسم دینی و به طور كلي همه مناسبت‌ها، براي آتش‌نشانان تنها زماني معنا مي دهد كه نوبت كاري آنها نباشد و بتوانند مانند ديگران از ويژگي‌هاي آن بهره ببرند.

با اين همه در دنياي اين خدمتگزاران، ساعت‌ها و روزهاي يگانه‌اي وجود دارد كه ديگران كمتر فرصت تجربه كردن آن را به دست مي‌آورند. اینان اکسیر ایثار را تحقق می بخشند!

روز آتش نشانی فرصتی برای قدردانی از آتش نشانان شهرماست که بی ادا و بی ادعا دنبال خدمت و خدمتگزاری به مردم شهرشان هستد.گاهی اوقات ممکن است جان خویش را برای این مهم فدا نمایند!

علی قانع، آتش نشانی که برای نجات پیرزن معلول پایتخت در خیابان جنت آباد جان خود را از دست داد و طاها و یاسین خود را به مردم شهر سپرد و طاهای عزیز، امسال اولین حضور خود را در سنگر علم و دانش تجربه می کند. .

آتش‌نشان امید عباسی آتش نشان فداکاری که  در میان آتش و دود خودش را به ریحانه رساند و به سرعت ماسک تنفس را از چهره خود برداشت و به صورت دختربچه زد، بعد پتویی را که در دست داشت روی سر او کشید و تلاش کرد از میان آتش و دود بیرون بیاید. وقتی ریحانه را نجات داد، در راهرو ساختمان روی زمین افتاد و دچار مرگ مغزی شد و  فرمانده جوان آتش‌نشانان که در هر عملیات پیشقدم نجات بود، یکبار دیگر پیشقدم شد، سه عضو از بدنش به سه نفر بیمار نیازمند پیوند خورد تا به سه نفر دیگر امید به زندگی دوباره بخشد.  امید عباسی با نجات 4 انسان، نامش به‌عنوان فرشته نجات بر جریده دل‌ها نقش بسته است.
حسین زردانی فلاح، صمد سلمانیان،علی خورشید فر، بیژن نظری ،واحد رحمانی، محمد نادری ،حسین ابراهیمی نیز از دیگر آتش نشانان ایثارگری که در این ایام و مناسبت گرامی می داریم و ما آموزگاران در کلاس های درس می توانیم با روایت گری ایثار آتش نشانان هم در ترویج  فرهنگ ایثار و فداکاری تلاش نماییم و هم قدردان آتش نشانان ایثارگر باشیم و به رسم ادب و احترام کلاه خودمان را از سر برمی داریم !

راستی به قول کافکا انسان چه موجود ناشناخته ای است ! انسانی که می بخشد و انسانی که فدا می شود و انسانی که مهربانی و نیکوکاری را معنا می کند و ازسوی دیگر انسانی که شرارت می آفریند و جنایت! 

پیرمرادی  آتش نشان شهرما  خاطره ای دارد .او دراین باره می گوید:   
-خاطره تلخ من مربوط به زماني است كه در ايستگاه 4 مولوي انجام وظيفه مي كردم ، به دنبال اعلام حريقي واقع در خيابان شوش ، ميدان غار ، زيرزمين يك منزل مسكوني را شعله ور ديديم ، عليرغم تلاش نيروهاي اعزامي در پايان عمليات با 5 جسد كاملاً سوخته مواجه شديم ، بعدها فهميديم جنازه 4 دختر و مادرشان بوده است ، حادثه از اين قراربود . شوهر خواهر زن به واسطه درگيري و اختلافي كه با همسر او داشت خانه را به آتش مي كشد و باعث مرگ 5 نفر انسان بي گناه مي شود . اين حادثه به قدري دردناك بود كه هيچ گاه  از ذهن من پاك نخواهد شد.این اولین درس کلاس تربیت و  طبیعت است که خوبی ها و بدی ها از ذهن ها پاک نخواهند شد!