قریب به سه سال قبل که دولت تدبیر و امید ، هزاران امید و آرزوی ایرانیان را حواله به تدبیر و امید داد معلمان خراسان رضوی نیز دل در گرو این وعده ها سپردند و امیدوار به تغییر وتحولی اساسی چشم به آینده دوختند . در آن روزها مدیری از مجموعه وزارت کشور فرماندار وقت مشهد آقای دکتر سید جواد حسینی به سازمان آموزش و پرورش آمد . وعده ها داد و از تحولاتی اساسی سخن گفت ...
امروز سه سال از آن زمان گذشته و معلمان خراسان رضوی و شهر مقدس مشهد به عنوان پایتخت معنوی ایران از جمله ناراضی ترین معلمان ایران هستند .
جناب دکتر حسینی وقتی به سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی آمد جمع کثیری از مدیران شایسته و کارا و با تجربه آموزش و پرورش استان را معزول و از طیف و جماعت اصلاح طلبان جایگزین نمود که ای کاش در این جایگزینی ذره ای علاوه بر منافع حزبی و هم گرایی فکری سیاسی منافع گروهی سازمان آموزش وپرورش هم لحاظ می شد .
مدیران باسابقه و با تجربه و سرد و گرم کشیده انگ مرتجع و عقب مانده خوردند و جناب مدیرکل سعی وافر و جد وافی نمودند که همفکرانشان سکان آموزش و پرورش استان را به دست گیرند .
این موضوع و این عزل و نصب ها صرفا به مدیران ارشد منتهی نشد بلکه تا رده کارشناسان عادی ادارات و مدیران مدارس هم ادامه یافت .
جناب مدیر کل با شعار جوان گرایی عده ای از همکاران با زیر ده سال سابقه کار را که با ایشان در ستاد انتخاباتی دکتر روحانی حشر و نشر همکاری داشتند تا رده معاونین سازمان و ادارات و مناطق و نواحی بر کشیدند و اساسا فکر نکردند که جطور کسی که حتی سابقه یک مدرسه پنج کلاسه را ندارد می تواند بدون طی هیچ مرحله و تجربه ای امروز کارشناس مسئول یک استان و یا معاون یک ناحیه یا منطقه شود ؟!
نتیجه این عزل و نصب ها آن شد که در سامان دهی نیروی انسانی با کلی تبلیغات جناب ایشان و مدیران شان تنها کسانی موفق به انتقال شدند که به نوعی دارای رابطه خاص بودند ، به کارگیری نیروهای متوسطه در ابتدایی بدون جلب نظر اقناعی همکاران ، بالا بردن نرم کلاس ها مدارس دولتی حتی تا چهل و چند دانش آموز ، استفاده از دبیران غیر تخصصی و گاها بیکار ماندن دبیر تخصصی و دادن اضافه کار به کسانی که با ادارات یا مدیران ایشان رابطه خاص داشتند ؛ اوج نابه سامانی آموزشی و افت کیفیت آموزشی و نارضایتی معلمان را به دنبال داشت .
اوضاع آشفته آموزش و پرورش استان خراسان رضوی فقط به اوضاع اسف بار سازماندهی معلمان ختم نشد .
در خصوص مدارس خاص و تیزهوشان ، اوضاع به نحوی آشفته و به هم ریخته بود . در این چند سال ، صدای والدین این دانش آموز و اعتراض انجمن های اولیا و مربیان آنها به فریاد تبدیل شد .
در زمینه هدایت تحصیلی ؛ دانش آموزان خراسان رضوی جزو استان هایی بود که جناب حسینی علاقه مند بودند به هر ترتیبی شده حتی به قیمت تضییع حق و عوض کردن سرنوشت فرزندان این مرز و بوم ، رضایت جناب فانی و وزارتخانه جلب شود .
سیاسی ترین مدیر کل آموزش وپرورش استان بعد از انقلاب ایشان بودند و به نحوی این سیاسی کاری باعث شد که در انتخابات مجلس ، مشهد جزء شهرهایی باشد که دولت تدبیر و امید هیچ سهمی در انتخاب نماینده های مدافع و حامی این دولت در مشهد نداشتند و یکی از اصلی ترین عدم اقبال مردم به نمایندگان حامی دولت عملکرد سازمان آموزش و پرورش استان است که با جمع کثیری از خانوارهای مشهدی و قریب به چهل هزار فرهنگی در شهر مشهد سرو کار دارد .
جناب دکتر حسینی علاقه بی حد و شدیدی به ارتباط با رسانه ها و خبرنگاران دارند تا جایی که در هر سفر درون شهری و برون شهری جناب مدیر کل همواره چندین خبرنگار در معیت آقای دکتر هستند و در اکثر برنامه های شبکه رادیویی استان و تا جایی که امکان پذیر بود شبکه استانی تلویزیون جناب آقای دکتر حضوری بسیار فعال داشتند که بسیاری از این برنامه ها هم هیچ ارتباطی به حوزه آموزش و پرورش نداشتند .
از سازمان دهی معلمان و اوضاع آشفته و نارضایتی عمومی فرهنگیان مشهد و استان که بگذریم و اگر هدایت تحصیلی و افت کیفیت آموزشی استان را هم در کارنامه جناب دکتر حسینی لحاظ نکنیم ، عدم توجه جناب آقای دکتر به آموزش و پرورش فرزندان این استان آن چنان در این سال ها خودنمایی می کرد که کثیری از همکاران از فشارهای پیدا و پنهان مدیران جناب مدیر کل به ارایه آمار قبولی صوری سخن ها در سینه دارند و این در حالی بود که یکی از اتهامات دولت قبل آمارسازی بود اما این آمارسازی صوری در حوزه مدیریت جناب مدیر کل ما به کرات در حوزه های مختلف جاری و ساری بود .
جناب مدیر کل در آخرین اقدام سیاسی خود جمعی از مدیران منصوب خود در آموزش وپرورش استان را به سمت هایی در استانداری یا فرمانداری های شهرستان ها فرستادند تا تیم همفکر ایشان آماده حضور در انتخابات پیش رو باشند و خود نیز امروز به معاونت سیاسی استانداری خراسان رضوی منصوب شدند ؛ به عنوان مثال مدیر آموزش و پرورش منطقه تبادکان را به معاونت سیاسی فرمانداری مشهد و یکی از معاونین آموزش و پرورش ناحیه یک مشهد را به فرمانداری یکی از شهرستان های مرکزی استان و ... فرستادند .
در قبال نارضایتی عمومی فرهنگیان مشهد همواره و در تمام این سه سال عده ای که از قبل جناب آقای دکتر با هیچ توانایی و بدون هیچ تجربه عملیاتی زمینه این نابه سامانی ها را در آموزش و پرورش استان فراهم کرده اند به کرات و به طرز چندش آوری اقدام به تعریف و تمجید از ایشان کردند و همواره در جلسات و مذاکرات مدعی بودند که ایشان قوی ترین مدیر کل وزارت آموزش و پرورش است که اگر چنین است وای به حال استانی که ضعیف ترین مدیر سکان آموزش وپرورش استان را بر عهده دارد !
علاوه بر موارد فوق ؛ شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان مشهد بعد از دو سال از فعالیت ایشان اعلام شد که سرمایه میلیاردی معلمان استان بر باد فنا رفته و اختلاس ها و سوء استفاده های آن چنانی در آن اتفاق افتاده که البته مدعی شدند که مدیران شرکت تعاونی مصرف از زمان دولت قبل اقدام به این سواستفاده ها کردند که هنوز پرونده این موضوع در دادگاه های استان مفتوح است .
معلمان مشهدی و خراسانی گاها تا نه ماه از دریافت حق التدریس خود بازماندند و سرباز معلمان و معلمان حق التدریس گاها تا هفت ماه حقوق نگرفتند ولی مدیران و معاونان جناب حسینی هر ماهه اضافه کار حتی صوری خود را دریافت کردند و ذره ای به اوضاع اشفته معیشتی معلمان این استان توجهی نشد !
از همه جالب تر و طرفه تر آن که مدیر کل توانا و اندیشمند و فاضل ما دو سالی هست که مدعی هستند بیش از یک صد طرح خلاقانه و جدید در آموزش و پرورش استان اجرا شده که در استان های دیگر و در آموزش و پرورش کشور نظیر ندارد اما اینجانب و همکاران مان جز در روی کاغذ هیچ اثری از این همه خلاقیت و نوآوری و بداعت طبع حضرتشان عایدمان نشده ؛ جناب آقای دکتر حسینی عملکرد و کارنامه شما را فقط اطرافیان خودتان و افرادی که دل در گرو میزی وپستی دارند نمی نویسند !
همین طور عملکرد شما در رسانه ها تعیین نمی شود !
معلمان این استان از شما و دوران مدیریت تان خاطره ای تلخ در ذهن دارند که اگر نماینده ای مورد وثوق به میان توده فرهنگیان استان بفرستید اوج این نارضایتی را خواهید دید !
همان طور که در تجمعات سال قبل ، معلمان مشهد حزو فعال ترین معلمان کشور بودند ، جناب مدیر کل هم فکری و هم سویی سیاسی فقط یکی از ملاک های گزینش مدیران می تواند باشد اما چشم بستن شما بر توانایی های مدیرانی که می توانستند گره ای ازکار من و همکارانم بگشایند کلاف سر درگم امروز استان را به وجود اورده است .
نگارنده جزء کسانی است که به امید تدبیری واقعی و امیدی با پشتوانه این تدبیر روزی برگ رای خود را به نام حسن روحانی در صندوق انداخت و امروز با بررسی عملکرد سازمانی شما پشیمان از آن رای چشم به انتخابات پیش رو دوخته است ...
جناب حسینی !
کم نیستند معلمانی که در مشهد و استان از مجموع عملکرد حضرتعالی دلی پرخون دارند . از تبعیض های ناروا در پروسه نقل و انتقالات تا پرداخت دیر هنگام دستمزد و حقوق خود تا عدم صداقت و یک رنگی مدیران شما در حل مشکلات معلمان تا بهانه های واهی همچون نبود منابع برای انجام ضروری ترین اقدامات اساسی آموزش و پرورش استان تا جدیت تام و تمام شما فقط در رسیدن به اغراض سیاسی خود و بی توجهی محض به اوضاع آشفته روحی و فکری و حرفه ای نیروها و همکاران تان به علاوه عدم شایسته سالاری و آشفتگی بی حد آموزش و پرورش استان و شهر مشهد همه وهمه و همه باعث شده که ما از رفتن شما خوشحال باشیم ، گرچه تا پایان دولت تدبیر و امید جایگزینی برای خود معرفی کردید که قبلا معاون شما بوده و عملکرد او را نیز خوب از نزدیک دیده و ارزیابی کرده ایم .
از خداوند می خواهیم که عملکرد مان جوری باشد که در پست ها و میزهای جدید و قدیم مردم و همکاران و ایرانیان از آن منتفع شده و به نیکی یاد کنند و صرفا خود و اطرافیان مان مدعی و طلبکار مردم نباشیم .
و من الله توفیق
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
همه اینهارو در شهرستاهای استان تهران و شهر تهران دیده و تجربه کرده ام.
متاسفانه وزارت فخیمه آ.پ نابه سامان ترین نهاد در دولت علیه ایران است!
احسنت. همه باید در انتخابات پیش رو یک نه بزرگ به روحانی بگیم
...
....
آقاي فاني و مدافعان تدبير! بخدا از كت و كول مي افتيد اينقدر زحمت مي كشيد . يه كم استراحت به خودتون بديد وگرنه سال 96 بهتون استراحت ميدنا . از ما گفتن .
سادگی خودمون اشک ریختیم!
رضوی بلکه در سایر استان ها و مناطق آموزش و پرورش ایران اسلامی
به چشم می خورد! این همه نشانه نوعی فن مدرن! مدیریت در وزارت
نشینان است که بزرگان آن را مدیریت "دیمی " یا "هردمبیل" می نامند!
افرادی که از اول خدمت خود مدیر بودند چون با رییس اداره یا نماینده مجلس در ارتباط بودند و جز باند انها بودند
وتا اخر خدمت خود همچنان بر صندلی خود تکیه زدند
تمام کار انها هم اهانت به همکاران خود بوده
باید به این سیستم پادشاهی پایان بدهند
هر شخصی که بر صندلی پادشاهی تکیه میزند تا اخر خدمت سمت شاهنشاهی خود را حفظ می کنند
کار اکثر این افراد هم بی انگیزه کردن معلمان است
یکی ازدلایل ظاهری شعار جوانگرایی این جناب دکتر حسینی هم همین بود که همکارانی که سابقه مدیریت و اجرایی ندارند بیشتر چشم و بله قربان میگویند وکمتر نظر وانتقادی دارند و مدام دعاگوی بزرگان هستند
باید معلمی که فقط خون دل می خورد و صبح تا ظهر در حال فریاد زدن برای ارام نگهداشتن و ساکت کردن دانش اموزان است
را ارزشیابی کند
این چه وضعیتی است
در جایی خواندم که معلمان مدرسه در کره جنوبی مدیر و معاونین را انتخاب می کنند و اخر سال هم ارزشیابی می کنند
يا اين شاهكار فقط متعلق به فارس ولرستان هست?اميدوارم با همت دلسوزان واقعي ا پ جلوي اين فاجعه قبا از اينكه دير بشه گرفته شود ومديون نسل اينده نباشيم
به نظز می زسد همه از سیاسی بازی در امر تعلیم و تربیت وزیان های آن مطلع هستند.واسیب های تعویض دولت ها در آپ کاملا مشهود است.برای برچیدن این بساط چقدر خوب است نهاد تعلیم وتربیت ازدولت منفک وتحت نظازت رهبری قرارگیرد. نظر همکاران چیست؟
و صدالبته خانه از پای بست ویران است
ادم احساس میکند که تعمدی اشکار و دستیهایی پنهان الزاما میخواهند معلم را نا امید و محتاج و توی سرخور ببینند اگر تحولات چندین ساله و یا یکی دو دهه اخیر مدیران ارشد این وزارتخانه به جز کسانی محدود وانگشت شمار تحلیل وبررسی کنید می بینید که اگر کسانی میخواستند حتی به عمد اموزش و پرورش را تخریب معلم را محتاج و بنیان اموزش را تعطیل و بی هویت سازند به این خوبی نمیتوانستند عمل کنند از تغییر مکرر نظام اموزشی بگیرید تا لغو امتحانات نهایی در پایه پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی و اعمال نمره مستمر و ارزشیابی توصیفی و تاسیس ده ها نوع مدرسه دولتی وغیر دولتی و خاص و غیر خاص و ارایه امار قبولی غیر واقعی با فشار به دادن نمره های کاذب به دانش اموزان تا تحقیر وتوهین به معلمان و ترویج نفاق و تظاهر و دو رویی و .این لیست همچنان ادامه دارد شما تکمیل کنید