پیام استاد ملکیان به یک معلم زندانی
وقتی حرفه معلمی را در میان مشاغل پر جاذبه و پردرآمد انتخاب می کردم تصور نمی کردم که بابت آن به زندان هم بیفتم آن هم با کسانی که جرائم مالی و ... دارند. کف خواب بودم و وضعیت زندان هم آن روزها بسیار سخت و طاقت فرسا بود. توصیف شرایط زندان خود بحث مفصلی می طلبد.
انگار وضعیت زندان و بندی که من در آن حبس بودم سبب شده بود که دوستان بیرون از زندان هم به شدت نگران شوند.
تماس گرفته بودم که نگرانی ها را برطرف کنم. یکی از اعضاء در دیداری که با استاد مصطفی ملکیان داشتند از زندانی شدن یک معلم و وضعیتش گفته بودند و درخواست کرده بودند که ایشان پیامی بدهد.
ایشان می گفتند که استاد وقتی این سخنان را شنید علیرغم اینکه در مورد حضور به موقع سر کلاس پای بند می باشد، قدری تامل کرده و برگه ای خواستند و بعد باز مدتی قلم در دست مکث کردند و در حالی که عرق روی پیشانی بلندشان نشسته بود این سطور را بر روی تکه کاغذ در دسترس نوشتند:
به ما گفته اند: "موعظه نکنید؛ موعظه باشید." و من می گویم: خوشا آنان که تدریس نمی کنند؛ بلکه خودشان درس اند. خوشا به حال تو و هم بندان تو و همانندان تو.
وقتی محتوای پیام را با گوش جان دریافت کردم به آرامشی عمیق دست یافتم. انگار دنبال پیامی بودم که مرا در سیر تفکرات و تاملاتم در مدت حبس رهنمون باشد و اینک آن پیام رسیده بود. باید از خود می آغازیدم.
باید چونان می بودم که نه موعظه کننده و تدریس کننده بلکه خود موعظه و درس باشم.
پیام فحوای عمیقی داشت به خصوص برای معلمی که اینک شاگردی می کرد.
گمان کردم که این پیام مخاطب خاص ندارد و می تواند مخاطبانش نه تنها معلمان که تمام افراد جامعه باشد .
این پیام کوتاه را تقدیم می کنم به معلمانی که سهم شان از درد و رنج بیش از دیگران است.
علیرضا هاشمی سنجانی اردیبهشت 95
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
این گروه منافق, بی مقدار معلم و معلمی رو به قهقرا کشانده اند.
زنده باد شرافت, زنده باد معلم شریف که هیچ گاه در برابر ریا و تزویر و زور تعظیم نکرد.