باز هم برگی از تقویم می افتد و سالی دیگر یا ماهی دیگر و روزی دیگر رقم می خورد و همان تکرار و ایستایی که گویی همگی در جایی که بوده ایم آرام ایستاده ایم و چون فردایمان بهتر از امروزمان نبوده خسرالدنیا والاخره بوده ایم و همچنین است روزی که روز معلمش نامیده اند و هر سال دریغ از پارسال که گلی نو شکفد یا دردی بر دردهای کهنه بیافزاید که گویی معلم را به جز برای درد و رنج وزخم زبان نیافریده اند .
این روز بهانه اي است براي تقدير از معلم قلم استاد مطهری و به تبع آن معلمان كه ناخدايان كشتي علم و دانشند . اما جداي از همه ظواهر ،شعارها و الفاظ پر طمطراق مسئولين و آقاياني كه از حرمت ها و ارزش ها سخن مي رانند و آنان كه روز معلم را مايه تحقير معلم مي خواهند تا باشاخه گلي و... درجامعه و نزد خانوادها چهره اي گدامنش ( اگرغيراين بود همانند ساير كارمندان و کارگران جامعه برخورد مي شد ) از معلم بسازند و يا اين روز را حربه اي براي تقدير از معلم مي كنند تا يك سال بدون چشم داشتي به حق و حقوق خويش ،گچ بخورند ،كمر خم نموده ، موسفيد كنند و انبياء بودنش را پتكي نموده و برسرش زنند و با وعده وعيدها و آمار و ارقام تو خالي سالي را به آرزو بگذرانند ،مي خواهيم گذري بر حرف هاي تكراري بكنيم كه جامعه معلمان را آزرده و پيش از پيش بر غم شان افزوده است .
امروز صلاح و فلاح جامعه و حركت در تكامل اقتصادي و اجتماعي و سياسي از مدرسه آغاز مي شود ، درستي و راستي از مدرسه شكل مي گيرد و در بستر و متن اين حركت ها معلم قرار دارد كه در تسريع آن نقش مهمي دارد و امروز پل عبور از وابستگي ها و رسيدن به ايده آل هاي جهاني از آموزش و پرورش نسل نوجوان مي گذرد و معلمان راهنمايان عابران قله هاي علمند، ولي آنان در كجاي برنامه ها و توجهات دولت كريمه قرار گرفته اند ؟
آيا با تمام تغييراتي كه در ديدگاه هاي كشورهاي جهان در خصوص آموزش و پرورش به وجود آمده است – حتي كشورهاي جهان سوم - و آن را به سمت و سوق توجه بيشتر به اين نهاد نموده است ، باز هم معتقديم كه آموزش و پرورش نهادي مصرفي است ؟
و آيا همه هزينه ها يي كه انجام مي گيرد در قبال تربيت نسلي كارآ و پويا و توان مند ارزش ندارد ؟ آيا مگر جز اين است كه مي خواهيم براي فردا مديران و دانشمندانی لايق و مدبر و متعهد تربيت كنيم ؟
چرا آقايان خارج گود تمامي اتفاقات ميمون و موفقيت هاي علمي در جهان را به نام خود مي زنند و از آناني كه گلو از گچ هاي كلاس ، چركين نموده اند و عمري بر تخته هاي كلاس مشق عشق و مهرباني به همنوع را آموزش داده اند يادي نمي كنند ؟
آيا غير از اين است كه امروزه تمامي موفقيت ها و پيشرفت ها و بر قله هاي علم و افتخار جهان نشستن ها نتيجه ي دسترنج همه ي معلماني است كه در دورترين نقاط اين كشور و با نازل ترين امكانات به آموزش نسل آينده ساز همت گمارده اند ؟ چرا در جایی که نظام آموزشی ما توان حل مسائل را ندارد ناتوانی معلم و عدم تسلط او به علم روز را دلیل مشکلات می دانیم ؟
عدم تسلط معلم به علم روز یا عدم انگیزه او برای تلاش بیشتر به چه دلیلی بوده است ؟ چه راه حل هایی اندیشیده شده و برنامه ریزی مسئولین چه بوده است ؟
بي شك خانواده عظيم فرهنگيان با جمعيتي بالغ بر يك ميليون نفر و به گستردگي ايران اسلامي ،بزرگترين قشر كارمندي دولت هستند و هر جا بركه اي آب با مردماني چند در چادر و كپر و خانه هاي گلي مشغول كار و زندگي اند معلمي نيز در آنجا حضور دارد و به يقين قشر معلم بيشترين رنج و زحمت را در جهت اعتلاي فرهنگ و آموزش و دور از خانواده ها و موطن شان دردورترين نقاط اين كشور متحمل مي گردند.
و اين معلمان سفيران فرهنگ وسياست و دولت هستند و بي شك اگر جامعه اي از معلمان خويش پيوند مهر خودرا بر دارد ،معلمان نيز نخواهند توانست با دلگرمي و علاقه رسالت خويش را به سرانجام برسانند و اين امر آموزش و پرورش نسل آينده را با چالشي بزرگ مواجه خواهد كرد و امروز اين سفيران ،سمبل و نشانه جامعه اي فرهنگي ،روشنفكر و باسواد هستند كه سخنانشان به مراتب بيش از ديگر كارمندان و نيروهاي دولتي در مردم اثر دارند و در جامعه اي كه اعتماد دوران غربتش را سپري مي كند ، معلم امانت دار و معتمدي والا و در مواردي مشاوري امين براي همه آحاد جامعه است.
مشكل امروز و جدي معلمان مشكلات مادي و معيشتي آنان است . معلمان كه امروز رهبري ، تربيت و هدايت شاگردان را بر عهده دارند و آنان را براي اعتلاي نام و صنعت و.... ايران آباد پرورش مي دهند بايد چنان از لحاظ فكري و روحي آرامش يابند كه جز به تدريس و مطالعه و نوآوري به چيز ديگري نيانديشند ، ولي متاسفانه با وجود چهارچوب ترسيمي دين و اولياءدين از علم و عالم ، انقلاب اسلامي نتوانسته است آن چنان كه شايسته است در رفع مشكلات اقتصادي معلمان موفق جلوه گر شود ، چرا كه معلمان ما اكثرا " دو شغله بوده و در گاهي موارد به شغل هاي كاذب روي مي آورند كه وجهه معلمي نيز خدشه دارمي شود و تنگي معيشت چنان آنان را مي آزارد كه با انواع تحقيرهاي گوناگون در جامعه مواجهند و حتي بعداز عمري تلاش در كسوت عالمي ، حتي از مسكن شخصي وامكانات اوليه زندگي محرومند.
امروز حتي فرزندان فرهنگيان نيز با نوعي سرخوردگي از كمبود امكانات مالي و مادي پدرشان روبه رو هستند ؛به عنوان مثال از تحصيل در مراكز و دانشگاه هاي غير دولتي ، حضور در كلاس هاي آزاد علمي و هنري ،كامپيوتر و... به علت عدم تمكن مالي اجتناب مي كنند و با مقايسه وضع پدرشان با ساير اقشار جامعه در فكر كار و آينده اي ديگرند تا مبادا به سرنوشت مختوم پدرشان كه توام با افتخار و عزت معنوي و اخروي (كه خريداري ندارد) هستند ولي دنيايشان كاخ هاي كاهي است دچار گردند.
معلمان امانت دار انسانند ، معلمان هدايت گران بشريت اند ، معلمان انبياء زمانند و معلمان چنين و چنانند ! و هزاران واژه ي زيباي فرهنگ لغات كه هر شنونده اي را خوش مي آيد و هر صاحب دلي را بر سر ذوق مي آورد گويي كه بر حرير نرم ابرهاي آسماني تكيه داده است .
ولي كدام دست مهرباني ، مهربانانه دست آنان را به گرمي فشرد و كدام دلي به حرمت آشنايي و محبت به دلداري آنان پرداخت و كدام طبيبي مرهمي بر زخم هاي تبعيض آنان گذاشت؟ و كدامين يار ، سنگ صبور دردها و لحظه هاي پر التهاب روزگارشان شد، حرمت نشكست و حريم عزت شان ندريد ؟ کدام دست پرورده ی آنان نقاب از درد آنان و چهره ی رنجورشان برکشید تا از این پس روزگار به مراد دل بگذرانند؟
و از سویی عالمان و معلمان اين آينده سازان، افرادي گمنام تر از نام و نشانشان هستند كه تنها تعدادي جمله و كلمه را به يدك مي كشند و تنها واژه هايي از لغت نامه ها را وارثند كه حتي گويندگان آنها نيز ارزشي به گفته هايشان ندارند.
آنان زنان و مرداني هستندكه تنها دغدغه آب و نان ندارند بلكه آرزومندند ارزش گذاري و زندگي بدون تبعيضي را تجربه كنند نه اينكه هر روز دردي بر دردهايشان افزوده شود و كار به جايي برسد كه مورد تمسخر هر كس و نا كسي گردند.
آنان معلماني هستند كه فردا را براي فرزندان اين ميهن ترسيم مي نمايند ، درس عشق و عاشقي مي آموزند و واژه هاي معرفت و ايمان محبت و مهرباني همدلي و همساني دستگيري و كمك را ياد مي دهند تا فرداي نامرادي و نامردي ها كسي كسي را گم نكند و نفرت و خود بيني جاي محبت و جامعه را نگيرد.
اين انبياء فراموش شده ، اين راهبر ان تنها مانده ی اسير رنج ها و دردهاي تبعيض و اختلاف ، اسير واژه هاي نامانوس لعنت نامه ها فرياد داد خواهي و تظلم را دارند. بگوييد كه پشت خميده ، چشم هاي كم سو و گود افتاده ، موي سفيد و دست گچي معلم كه در فراز و فرود خدمتش بدست آورده نعمتي است كه خدا وند به هركسي ارزاني نمي كند، اما چون امسال مان درنگاه به گذشته تغییر نکرده و اسلام داشتن دو روز مساوی را مایه ی زیان می داند معترضیم اما نمی دانیم چه کسی خادم ماست ؟
هرگز فراموش نكرده ايم كه روزگار ي درس هاي انشاي مدارس مان برتري علم بر ثروت بود و روشنايي بخش ديده ي مردمان ، فرا گرفتن علم بود و كوران علم و جهل داد مي زدند كه حضور در مكتب علم ، گستردن روشني در جامعه است و نجات نابيناست از افتادن به چاه ، اما امروز حتي فرزندان مان از آمال و آرزوهايشان در برگزيدن شغل معلمي سخن نمي رانند و به هر شغلي جز معلمي علاقه مندترند.
سال هاست بحث نظام پرداخت هماهنگ مطرح است ولي كدام مسئولي پيگير اين موضوع است و كدام طرح است كه در خصوص معلم با موفقيت اجراء شده باشد ؟ نظام پرداختی که(منظور کم اهمیت دادن کار سایر ادارات نیست ) وزارت نیرو، نفت ، مخابرات و... دارند نه نظام پرداختی که مختص نهادهای ضعیف جامعه باشد.
چرا وزرای این نهاد مقدس و سازنده یکی از یکی شعاری تر بوده و هیچ گاه حقایق معلمی و دغدغه های او را داد نزده و حق او را باز نستانده اند ؟
آیا دادن وعده های دروغین در رسانه های این مملکت ( پرداخت مطالبات و...) آبروریزی نیست ؟
کدام نهاد دولتی و سازمانی در رسانه ملی آن از میزان دریافتی کارکنان ، مطالبات و... حرف زده است ؟ این آموزش وپرورش را چه می شود ؟چرا حرفی که جامه ی عمل نخواهد پوشید بر زبان می رانید ؟ و روزی دیگر از عدم کیفیت معلم سخن می رانید ؟
کیفیت تنها در بانک ها، وزارت نفت ، نیرو... .وجود دارد که حتی خدمتگزاران آن بیش از دکتراهای شاغل آموزش وپرورش می گیرند.
چرا بانك ها از پرداخت هماهنگ خارج مي شوند و كارمندان فلان نهاد دولتي كه حتي فشار و رنج و زحمت شغل معلمي را ندارند حقوق و مزاياي آن چناني ،حق بهره وري ،حق مسئوليت و.... با پائين ترين مدرك تحصيلي دريافت مي نمايند ولي معلم جامعه ، زير خط فقر زندگي مي كند؟
آيا تعداد زياد خانواده فرهنگيان مي تواند بهانه خوبي براي ضايع شدن حق و حقوق شان باشد ؟
امروز نگاه به تعلیم وتربیت در قالبی کلیشه ای بوده و حتی شعارهایی که در خصوص تکریم معلم داده شده جامه ی عمل نپوشیده و این محتوای خشک و سنتی باعث رنجش معلم گردیده و هر سال با رسیدن روز معلم نه تنها شادمان و خرسند نمی گردد بلکه غمی درونش را می آزارد و در مقام قیاس با مناسبت های دیگر آرزومند حذف چنین روزی از تقویم می شود !
هميشه گفته ايم و گفته اند ولي هيچ گاه راه به جايي نبرده اند و فریاد معلم را نشنیده اند که :
شما را به خدا قسم و به آنچه ايمان داريد سوگند ، باورکنید كه ما هم جزء اين جامعه هستيم و فرزندان ایرانیم ، و هدف مان رشد و تعالي فرزندان تان و جامعه ي اسلامي است و درجامعه اي كه اسلام نگين انگشتر آنست و تبعيض و ظلم در آن گناهي نا بخشودني است ؛ چرا در روز روشن اجحاف روا مي داريد و روي سرخمان مي خواهيد كه خلوت مان رنج نامه دلمان است و گريه هاي بي صدايمان شكننده قامت مان. مگر صدای استخوانهایمان را نمی شنوید که با هربار بی مهریتان شکننده تر می شوند!
كجايند آناني كه امروز به يمن اشل هاي كاري شان حقوقهاي چناني و پاداشي چنيني مي گيرند و وقتي پاي معلم به ميان مي آيد مي فرمايند : آنان زيادي اند .
مسئولین گران سنگ ، هنوز هم بوی ایثار و فداکاری معلمان، این سروهای ایستاده درسنگر جنگ و علم دیروز ، در جبهه های جنگ امروز در این جامعه طنین اندازاست و هنوز هم حضور گسترده ی او را در همه راهپیمائی ها و گرد هم آیی ها و برنامه های ملی و اسلامی به چشم می بینید و هنوز هم دلسوزی های پدرانه اش در پای تخته های سیاه کلاس ها از سوی فرزندان تان به شما گفته می شود، ولی همواره بی مهری را به چشم دیده با جان لمس کرده و با اشک آرام نموده است.
آقایان عزیز، چند صباحی از برگزاری انتخابات شوراها اسلامی و مجلس شورای اسلامی گذشته است ولی تنها قشری هستند که هنوز حق الزحمه خویش را دریافت ننموده است معلم است ، درحالی که قشر بزرگ عوامل اجرایی انتخابات بوده اند و این کاریست که سال هاست تکرا ر می شود و تکرار... و اگر حضور برای برگزاری انتخابات فی سبیل الله می باشد برای همه کارمندان دولت صورت بگیرد ولی عملا" چنین نمی شود.
از سویی دیگر ، نمی دانم فلسفه ی تعطیلات تابستانی چه بوده که امروز معلم هر چه می کشد از این تعطیلات به اصطلاح 3 ماهه است که پتکی شده و بر سر معلم کوفته می شود که سایر ادارات این تعطیلات را ندارند !
عزیزان مسئول !
شما خوب می دانید که اولا" شغل معلم از مشاغل پرمشقت و سخت می باشد و از سویی دیگر می توان این تعطیلات را حذف نموده و حقوقی برابر با سایر نهادها پرداخت نمود و مزایای جنبی آن برای اصلاح اوراق ، طرح سئوال ، برگزاری امتحانات و.... منظور فرمائید درحالی که اضافه کاری ادارات دیگر ثابت و مبالغ آن چشم گیر است و مزایای دیگری که ...
ما آنچه تاکنون آموختيم و خوانديم به جز ار عدالت و رعايت حق الناس چيزي نبوده، به ما آموختند آغاز لغزشهايمان ناعدالتي است و اگر گامي از پل عدالت فراتر بگذاريد سراشيبي خسران و زيان در انتظار خواهدبود.
امسال امیدواریم توجه مسئولین بتواند در روند عملی شدن انتظارات معلمان مثمر ثمر بوده و معلمان با نشاط تر درآموزش و پرورش آینده سازان گام بردارند و آنچه که مورد انتظار است :
1. توجه به امر كيفيت بخشي آموزش نه در صد قبولي و كميت كه اين امر باعث وارد شدن لطمات جبران ناپذيري در آينده خواهد شد .
2. ايجاد تشكل هاي صنفي و اتحاديه ها در چهارچوب قانون و حمايت از آنها در حفظ ارزش ها و حقوق قانوني معلمان .
3. توجه به وضع معيشتي فرهنگيان با پيگيري و مساعدت رده هاي بالاي سازمان ها و وزارت .
4. توجه به معلمان مناطق روستايي دور افتاده و نيز آموزگاران دوره ابتدايي كه با مسائل و مشكلات بسياري دست به گريبان هستند .
5. پرداخت هزينه هاي اياب و ذهاب به معلمان به خصوص معلمان غير بومي و يا برقرار نمودن سرويس اياب وذهاب .
6. پرداخت حق مسكن و يا يارانه مسكن با توجه به واقعيت ها و قيمت هاي جامعه و پرداخت های سایر نهادها.
7- جايگزيني يكي از فرزندان فرهنگيان به جاي پدر يا مادرشان بعد از بازنشستگي ، چنان كه در اكثر كارخانجات و ادارات ديده مي شود.
8-كليه مطالبات فرهنگيان كه بنا به اظهارات رسانه هاي خبری و مصاحبه ها ی وزراء محترم درعرض دو سال گذشته پرداخت شده است، تاكنون به دست معلمان نرسيده است، لطفاً در سرعت بخشيدن به كاميون هاي حمل مطالبات اقدامات لازم مبذول گردد.
8- تدوين چهارچوب كلي براي فعاليت هاي فوق برنامه جهت جلوگيري از موازي كاري ها و صرفه جويي در اعتبارات و مشخص نمودن تكليف دبيران و معلمان در جهت دهي به استعدادهاي شاگردان ضروري بوده و توجه مسئولين را بيش از پيش طلب مي نمايد و سر در گمی فعالیت های امورتربیتی و مربیان پرورشی در سال جاری مدارس را با مشکلاتی مواجه ساخته که توجه اساسی به رفع مشکلات آن ضروریست .
9- لزوم توجه به كيفيت امتحانات سال آخر (در ششم ابتدايي و نهم ) بدون توجه به خروجي هاي آن خواهد توانست ميزان توفيق دانش آموزان در مقطع متوسطه را افزايش دهدو آینده را ازنظر افراد باسواد و متخصص بیمه نماید.
10-گسترش فعالیت بانک سرمایه به شهرستان ها و اعطای تسهیلات ویژه به فرهنگیان با درصدهای پایین بانکی چهت ارج گذاری به معلمان و ارتقاء منزلت اجتماعی و نیز جذب نیرو برای شعبات آن از خانواده ی فرهنگیان یا خود فرهنگیان علاقه مند باشد و نیز بیمه معلم یا نهادهای مرتبط به آموزش و پرورش و صندوق ذخیره فرهنگیان اولویت جذب نیرو را به خانواده های فرهنگیان اختصاص دهند .
11- مشخص نمودن وضع صندوق ذخیره فرهنگیان و فعالیت های آن و نیز بدهی دولت به این صندوق خواست اعضاء بوده و تصویری روشن از سرمایه گذاری ها و ترکیب هیات مدیره ارائه شود و با توجه به سرمایه عظیم این صندوق راهکار اساسی در جهت ایجاد فرصت های شغلی و سرمایه گذاری در امور تولیدی اندیشیده شود .
12- شایسته سالاری در آموزش و پرورش مدنظر قرار گیرد و حضور گرایش های سیاسی در تعیین مسئولین آموزش و پرورش را با چالش مواجه می سازد که بهتراست این مجموعه فارغ از این گرایشات باشد .
و آرزو می کنیم روز معلم امسال نوید بخش عدالت و مهرورزی بوده و نقطه ی عطف همدلی مسئولین جهت شکوفایی وتحول باشد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هر چی بود گفتی بزرگوار ما دیگه چی بگیم؟
کسی کاری نداره.
فقط برای دلت بخون.
مسئولین توجه بفرمایند.....
اگر طرح رتبه بندی اصلی که در سند تحول آمده اجرایی شود, تحول اساسی در وضعیت معلمان پیش خواهد آمد.
الان ای رتبه بندی هیچ ربطی به رتبه بندی ندارد, فقط بندی از بندهای قانون خدمات کشوری میباشد.
خلاصه کلام اینه که ما یک تحول اساسی میخواهیم, احتیاجی هم به طرحهای آبکی و تحقیر آمیز ندرا یم.
الان. لیسانس هست باکمترازاین کار میکنن واقعا ما که زمانی با برجی ده هزارتومن ساختیم جواب ما اینه خوهشا پیگیری کنید
امروزه استخـــــــــــــرهای پرورش ماهــــــــــــی بتون آرمه است ولی بسیاری از مـــــــدارس (محل پرورش انسان) فرسوده می باشد.
همه مرغــــــــــــداری ها کپسول آتش نشـــــــــــانی دارند و بسیاری از مـــــــــــــدارس فاقد چنین امکاناتی هستند.
ملاحظه می فرمایید که ابتدا باید نوع نگرش و اولویت بندی در جامعه ی ما نسبت به معلم و دستگاه تعلیم و تربیت عوض شود.
امروزه استخـــــــــــــرهای پرورش ماهــــــــــــی بتون آرمه است ولی بسیاری از مـــــــدارس (محل پرورش انسان) فرسوده می باشد.
همه مرغــــــــــــداری ها کپسول آتش نشـــــــــــانی دارند و بسیاری از مـــــــــــــدارس فاقد چنین امکاناتی هستند.
ملاحظه می فرمایید که ابتدا باید نوع نگرش و اولویت بندی در جامعه ی ما نسبت به معلم و دستگاه تعلیم و تربیت عوض شود.
اگر روز معلم براي معلمين عذاب آور شده است در عوض براي ساير ارگانهاي ديگر كه بد نيست.
روز و هفته معلم به كليه كاركنان (به جز معلمان ) مبارك.
چندشم میاد.. احساس حقارت دارم.ملت به ریش ما میخندن.
و قصد خودکشی دارم شما مسیول محترم ب
بدون عزاب وجدان به زندگی ادامه بده دنیا گذرا است
ولی اگرپست و مقام ،شما را کو ر نکرده باشد دنیآی دیگ یدنیای دیگری هم وجود دارد بهم میرسیم