عبدالله افراسیابی،
معاون پرورشی دبیرستان های تهران /
به راستی کیست که نداند اول معلم هستی، کردگار بی همتاست و علم و بیان و حکمت را همو به بشریت آموخت و رسولان الهی و حضرت محمد مصطفی (ص) نیز، معلمان قافله بشریت بودند و بی جهت نبوده که ختم رسل و هادی سبل، مدال پرافتخار معلمی را بر گردن آویخت و با یک جهان افتخار و شادی فرمود: " انی بعثت معلما "سقراط و ارسطو و فارابی نیز نشان مشعشع معلمی را بر سینه نشاندند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز معلمی را شغل شریف انبیا تلقی فرمودند. حال چگونه است که اهریمنی پلشت و سفیه بی محابا و در کمال امنیت و بدون پروا با دست منحوس و پلید خود سیلی بر چهره معصومانه و مظلومانه و پیامبرانه و قدسی معلم بی ادعا و مخلص و ایثارگر می نوازد و بر این اقدام مذموحانه و مشموم و مشمئزکننده خویش می بالد! و گویی منتظر بوده تا جایزه و مدالی نیز از حامیان و همپالگی های خود و یا از دستان نظاره گران بی غیرت و بی تفاوت و بی همیت بستاند!؟
العیاذ بالله آیا شان و مقام و ارزش و قیمت یک معلم آن قدر پایین آمده است که فردی بی سروپا، بی هویت، دون و پلید، سگ واره و گرگ گونه و شغال سان و حمارآسا و عقرب وش به او حمله ور گردد و دل آزرده را دل آزرده تر نماید و به او بی حرمتی نموده و ساحت مقدس و آستان مکرم او را مکدر و ملکوک و منکوب نماید!؟
خاک بر دهان و چشم کسانی که دانسته و ندانسته ، چنین بستری را برای حرامیان این چنینی فراهم نموده و به خزف جرات می بخشند تا در مقابل لعل و گوهر عرض اندام کرده و به درشت نمایی و هتاکی و ارعاب و ارهاب مبادرت ورزد!همان معلمی که امام محمد غزالی صدها امتیاز و ویژگی و شاخصه و ممیزه آرمانی و ایمانی و عرفانی و قدسی و انسی برای او برشمرده و برافروختن در مقابل او و بلند کردن صدا در برابر وی، دراز کردن پای در برابرش و بدون اجازه سخن گفتن و به رخ کشیدن علم خود به معلم را مذموم و قبیح و شنیع و وقیع دانسته تا آن گونه مظلوم واقع می شود که گاه مقتول هم واقع می گردد و گاه نیز نشان دار بی شانی، مدال و نشان خود را به رخ او می کشد و خط و نشان می کشد و از در تهدید و تحدید وارد می شود.
یک معلم، کدامین رنج و ستم را بر دوش کشد و خجالت زن و بچه را بکشد و خون دل خورده و دم برنیاورد! تبعیض را، فقر و کم حقوقی را، توهین را، فحش را، کتک را و .... قتل را!؟
مگر افلاطون نگفت مقام معلم برتر از مقام پدر است ؟! زیرا پدر، مرا از آسمان به زمین آورد و معلم، مرا از زمین به آسمان می برد! مگر همین معلمان دلسوز و عزیز و با کفایت و با درایت نبوده اند که به سایرین علم و هوش و فهم و حیات آموختند و چه بسیار انسان های شریف و رفیع و وزین و ثمین به جامعه بشری تحویل دادند و از عالی گرفته تا دانی، وزرا ، وکلا، رئیس جمهور، دانشمندان، فیلسوفان، صنعت گران، ورزش کاران و تمامی نام آوران مدیون و مرهون همین معلمان بوده و هستند!
بی هیچ تعارف و تکالف و تصانع و با قطع و یقین بایستی گفت: پشتیبانی و حمایت از معلمان، حرمت داشتن آن پاکان و نیکان، کرامت نسبت به آنان و تعزیز و تکریم و تعظیم و تحسین آن عزیزان و بزرگان، همه چیز و همه را هستی و اس اساس و جوهره و باطن جامعه و کشور و نظام و انقلاب است. همگان مدیون و مرهون این فرشتگان ممثل به هیئت انسان می باشند. پیشرفت، توسعه، کمال، امنیت، اقتدار، استقلال، به خاک سیاه نشاندن استعمار و استکبار و استبداد و استحمار و صهیونیسم منطقه و بین الملل و به عرش اعلا بردن نام میهن اسلامی و عزت و کیان آب و خاک و آسمان کشور در گرو پاسداشت معلمان و سر بر آستان آن قدسیان سائیدن است.
این حقیر و این معلم کوچک و خدمتگزار دین و مذهب و ملت و کشور و نظام، به جد از اعمال و کردار وحشیانه و اهریمنانه و احمقانه و ابلهانه ضاربان و هتاکان به ساحت پاک معلمان، اعلان بیزاری نموده و خواستار محاکمه و رسوا نمودن و به زباله دانی سپردن چنان سبعان در هیئت آدمی هستم و از سویدای دل فریاد می زنم:
شکسته باد دستان اهریمن، خاک بر چشم و دهان اهریمن
نظرات بینندگان
ولی یادمان باشد مولا علی(ع) فرمودند:
"من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا"
ولی کاش می گفتید که علت بروز این همه هتاکی که هر روز هم بیشتر می شود به خاطر بی کفایتی و عدم توجه مسئولان مملکتی هستند و یا این گونه بودن معلم را بیشتر دوست دارند.
و به این علت است که هر کس و ناکس می تواند بدون ادله معلم را محکوم وحکم صادر کند. ظاهرا روزگار قلدری برگشته است.
یاشاسین اوستاد افراسیابی