تعطیلات نوروز هم تمام شد و خاطراتش در ذهن ما نقش بست .
قیافه های 14 فروردین بچه ها از حالا در برابرم است .
خواب آلود و خسته !
بعد از بیست روز تعطیلی و آزادی و تا ظهر خوابیدن ، دوباره شروع می شود .
صبح زود رختخواب گرم را رها کردن و راهی مدرسه شدن ، نشستن بر نیمکت ها و چشم و گوش به درس و حرف های معلم سپردن ، کار آسانی نیست .
دلهره درس پرسیدن ، آزمون های بی وقفه ، نمره مستمر ، نمره انصباط و ... باز شروع دیگری است اما شروع 14 فروردین از هر شروع دیگری، سخت ترست ؛ حتی از اول مهر ! این را از چشم های خواب آلود بچه ها ، از یی حوصلگی ها و از چشم به عقربه دوختن ها می توان فهمید . باید خودم را برای تمام بی حوصلگی هاشون آماده کنم باید حال آنها را درک کنم .
باید یادم باشد 20 روز از مدرسه جدا بودن و گردش و مهمانی رفتن ، بچه ها را سر به هوا کرده است .
باید کمی بیشتر صبوری کنم و سخت نگیرم ، باید کمی خاطره تعریف کنند و گوش دهم باید درس ها را آرام آرام شروع کنیم .
باید کاری کنم تا 14 فروردین هم را برایشان شیرین شود .
نظرات بینندگان