در گذشته آموزش و پرورش ماموریت های خاصی برای تربیت جوانان و نوجوانان جامعه داشت ؛ اهدافی روشن و قابل دسترس .
دوره ابتدایی در جهت خواندن و نوشتن ، داشتن خط خوش ، آشنایی با ادبیات کهن و آموزه های دینی و قرآنی و دوره متوسطه رشته های تحصیلی خود را براساس نیازهای جامعه طراحی می کرد .
رشته ریاضی برای تامین مهندسین کشورر ؛ رشته تجربی برای تامین پزشک و پرستار ؛ رشته انسانی برای استعداد یابی در شعر و هنر و ادبیات و علوم سیاسی فقه و اصول و حقوق و اقتصاد و علوم اجتماعی و علوم نظری ؛ رشته خانه داری برای دختران چون مادران فردا بودند و قرار بود مدیریت خانواده را بر عهده بگیرند و رشته فنی و حرفه ای برای دانش آموزانی که به کار های عملی و فنی به عنوان تکنسین و کارگر ماهر نیاز کشور را برآورده نمایند .
در طول سال ها ، بسیاری از نویسندگان ، شعرا ، پزشکان حاذق که بسیاری از آنها در بیمارستان های معروف دنیا مشغول به کار هستند و مهندسین طراز اول از همین مدارس به جامعه معرفی شده اند .
با چنین پتانسیلی ، وزیر آموزش و پرورش باید یک ادیب ، یک خردمند ، نویسنده و شاعری توانا ؛ صاحب کتب ادبی و نقاد آثار ادبی شعرا و نویسندگان معاصر و گذشته باشد و از طرف دیگر یک روان شناس مبرز و یک جامعه شناس دلسوز و یک حقوق دان عدالت خواه با تفکری خلاقانه باشد تا کشتی عظیم تایتانیک آموزش و پرورش را از میان کوه های یخ به سلامت عبور دهد .
شاید بگویید چنین آدمی را از کجا باید یافت ؟
قطعا چنین آدم هایی در کشور وجود داشته و دارند اما دیده نمی شوند .
آموزش و پرورش فعلی ما تاکنون بین اعضای دو جناح عمده سیاسی کشور دست به دست شده است و بیشتر سیاسی بوده تا آموزشی و بیشتر آموزشی بوده تا پرورشی و هیچ گاه آموزش و پرورش مصداق پیدا نکرده است .
به اعتراف همگان ، حتی مقامات ارشد نظام آموزش و پرورش در ماموریت های خود موفق نبوده است .
دانش آموزان فعلی چه از نظر سواد و معلومات و چه از نظر اخلاقی شرایط خوبی ندارند .
معلمان فقیر، بی انگیزه و فرسوده زیر بار فشار اقتصادی خرد شده اند و برای گذران یک زندگی بخور و نمیر به کارهای دوم و سوم روی آورده اند.
کشیده شدن فقر معلم به جامعه ، احترام معلمان را نزد دانش آموزان کاهش داده ه است و معلم دیگر الگویی موفق برای دانش آموزان نیست .
تغییرات پی درپی نظام آموزشی ، تغییر جلد های کتب درسی و پس و پیش کردن عناوین مطالب درسی ، رفع مردودی و... تاثیری بر آموزش و پرورش و ارتقا و تعالی دانش اموزان و جامعه مرتبط نداشته است .
بنابراین آموزش و پرورش اول نیاز به وزیری جامع الشرایط دارد که شخصا تفکرات کارآمد خود را با مجریان توان مند و دلسوز به اجرا رساند و فارغ از مسایل سیاسی و جناحی مثل وزارت بهداشت و درمان به کار تخصصی خود مشغول شود .
در این صورت می توان به آینده آموزش و پرورش امیدوار بود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
گذشته تا کنون با طرح های بی پایه واساس خود نظام
آموزشی ر ا به ورطه نابودی کشانده اند .
و این سیستم مریض را بوجود آورده اند که نه معلم
در آن قدر و منزلت دارد و نه دانش آموز از لحاظ علمی
و اخلاقی به جایی می رسد ،وفقط خدا می داند آینده
این مملکت با این آموزش وپرورش چه خواهد شد..!