آغاز ماه مهر با گشوده شدن درهای ۱۰۵ هزار مدرسه مصادف است. مناسبتی که همیشه و برای همه نسل ها خاطرهانگیز است. این روزهای خاطرهانگیز را باید به دو گروه به طور خاص شادباش گفت: معلمان و دانش آموزان.
آغاز سال تحصیلی بهانهای شد تا در دو محور نکاتی را صمیمانه با افکار عمومی و مشفقانه با دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت در میان بنهیم:
یکم: معلمان را تکریم کنیم
برای واژه "تکریم" معانی همچون حرمت نگه داشتن، گرامی داشتن، پاسداشت و احترام گذاردن ذکر شده اما این واژه کلی را اگر بخواهیم به زبان عینی و عملیاتی برای قشر معلم تعریف کنیم شاید با موارد زیر، منظور ما بهتر حاصل شود:
الف: از نظر نقش و تأثیر در ساخت آینده کشور، همین بس که معلمان این توان را دارند که هسته و بذر توقف و ایستایی یا حرکت و پیشرفت را در نظام تربیتی و شخصیتی نسل ها بنشانند.
ب: از نظر سرمایه اجتماعی، در وصف مقبولیت و محبوبیت معلمان همین بس که طبق آخرین نظر سنجی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی(1393)، معلمان در صدر مشاغل دارای بالاترین محبوبیت و رضایت اجتماعی قرار دارند. بنا به این گزارش، میزان رضایت اجتماعی مردم از معلمان 78 درصد بوده است.
ج: از نظر ضریب نفوذ اجتماعی، معلمان به طور مستقیم و غیر مستقیم در هر سال با نزدیک به پانزده میلیون خانواده در کشور ارتباط دارند و به سهم خود بزرگترین رسانه فرهنگی و اجتماعی نظام محسوب می شوند.
د: از حیث سیاسی، معلمان در تمام عرصه ها اعم از انقلاب و دفاع مقدس همیشه همراه کشور و نظام بوده اند.
با این توصیف، به پنج مورد لازم و ضروری برای تکریم معلم در جامعه جدید اشاره می کنم:
1- ما هنوز در نحوه ارتباط کلامی با این قشر شریف که از سرمایه های کشور هستند، مشکل داریم. ادبیات سخن گفتن با معلمان به ویژه در بخشنامه های سازمانی نباید ادبیات آمرانه باشد. باید شخصیت فرهنگی و استراتژیک آنها در نوع سخن گفتن رعایت شود.
2- آموزش و پرورش کشور حدود 750 منطقه (اداره) دارد که به امور آموزشی، اداری، مالی و فرهنگی معلمان رسیدگی می کند. این ادارات حلقه واسط وزارت آموزش و پرورش با معلمان کشور هستند. معلمان برای پیگیری امور ریز و درشت خود، کارکنان این ادارات را می بییند و هر نوع رفتار این کارمندان اداری با معلمان در تزریق آرامش یا سلب آسایش معلمان تأثیر مستقیم دارد. پس می توان نتیجه گرفت این کارمندان شریف میانی حتماً باید توجیه شده و اعصاب داشته باشند، معلمان را دوست بدارند، اطلاع رسانی صحیح، شفاف و دلسوزانه کنند و از هرگونه تحکم با معلمان بپرهیزند.
3- رکن خیلی مهم تکریم معلم، ایجاد فضای آزاد و امن در محیط کار آنهاست. معلمان نباید از ابراز نظر نگران باشند. معلمی که نتواند دانش آموزانی آزاد و آزاده بار بیاورد، نسلی زبون و شاگردانی ذلیل و بی اعتماد به نفس تربیت می کند و قطعاً این به نفع فردای میهن ما نیست. تعبیر پسندیده ای در این سالها به گوش می رسد که؛ ما در آموزش و پرورش به دنبال امنیت فرهنگی هستیم نه فرهنگ امنیتی. باید در عمل هم این شعار به نتیجه برسد. معلمان هیچ گاه روبروی نظام نیستند آنها همیشه دلسوز کشور و مردم خود بوده و هستند.
4- تهدید بزرگی که در اغلب کشورها شخصیت حرفهای معلمان را تهدید می کند؛ فاصله معلمان با سوادهای چندگانه و فن آوری های جدید است. تهدید اصلی؛ افت توانمندیهای تخصصی معلمان در عصر جدید است.
به باور نگارنده، تکریمی بالاتر از این نیست که متولی اصلی تمشیت امور معلمان- وزارت آموزش و پرورش- برای توانمندسازی معلمان تدبیر اساسی چاره کند. یکی از مأموریتهای دانشگاه نوپای فرهنگیان، بهسازی نیروی انسانی و ارتقای توانمندیهای حرفهای معلمان در حین خدمت است. از این نظر برنامه های بسیار خوبی در این دانشگاه در حال انجام است. این دانشگاه با برگزاری دوره های آموزشی و مهارتی متنوع و مورد نیاز، سعی در توانمندسازی معلمان دارد.
فراموش نکنیم که؛ معلم توانمند، دانش آموز توانمند تربیت میکند اما معلم ناتوان و ناهماهنگ با زبانِ زمانه، فقط دانشآموز را به ضعف نمیکشاند بلکه جامعهای را متوقف می سازد.
5- مصداق دیگر تکریم معلمان، ترمیم وضعیت رفاهی و سلامت آنها است. برخی ناخواسته تلاش می کنند این تصویر را برای جامعه و افکار عمومی ارائه کنند که خواسته و مطالبه معلمان فقط افزایش حقوق است!! به باور نگارنده چنین تصوری ظلم تاریخی به چهره زیبای معلمان است. بهترین تکریم از معلم شاید همین باشد که شرایطی برای معلم ایجاد کنیم که هر روز صبح دانش آموزان در کلاس شاهد معلمی بشّاش، پر انرژی، فعال، خوش پوش، سالم و از نظر جسمی بسیار سرحال باشند.
توصیه ارزشمند مقام رهبری در اردیبهشت سال جاری در دیدار معلمان و کارکنان آموزش و پرورش بسیار جای تأمل دارد: "برای یکچنین دستگاهی هرچه ما هزینه کنیم، هزینه نیست، سرمایهگذاری است؛ به این چشم به اقتصاد آموزش و پرورش نگاه کنیم. اقتصاد آموزش و پرورش مثل اقتصاد هیچ دستگاه دیگری نیست؛ اینجا شما هرچه خرج می کنید، در واقع دارید سرمایهگذاری می کنید."
شاید انسانیترین نوع تکریم معلم همین باشد که این شریفترین قشر جامعه، هنگام مقایسه خود با سایر کارمندان، نه احساس فقر کنند نه فرق (تبعیض).
دوم: دانش آموزان را توانمند سازیم
بد نیست نگاهی گذرا به این آمارها داشته باشیم تا همه مسؤولان به ویژه مسؤولان محترم آموزش و پرورش فراموش نکنند در چه مختصات فرهنگی و ارتباطی و برای چه دانش آموزانی برنامه ریزی می کنند:
- ایران از نظر رشد دامنههای اینترنتی در صدر کشورهای جهان قرار دارد و مقام اول جمعیت فعال در شبکههای اجتماعی را دارد.
- هم اکنون 22 میلیون ایرانی در شبکه های اجتماعی حضور فعال دارند.
- بیش از ۴۲۰۰ سایت نسل سوم و چهارم تلفن همراه در کشور راه اندازی شده و طبق اعلام مقامات رسمی در ابتدای سال ۹۴ ، ۲۰۰ شهر کشور تحت پوشش3G و بیش از ۵۰ شهر تحت پوشش 4G قرار گرفتهاند و تا پایان سال این خدمات به دو برابر میرسد.
مسؤولان تربیتی وزارت آموزش و پرورش قطعاً میدانند که دوران جابه جایی مخفیانه دستگاه ویدئو و تماشای یواشکی فیلم های VHS به تاریخ پیوسته است. نسل امروز سوار بر امواج اینترنتی و ماهوارهای است و حتی در نقاط محروم نیز از وسایل ارتباطی برخوردار است. بپسندیم یا نپسندیم، این نسل دیگر «نسل بایدها و نبایدهای ما نیست». ما با یک نسل تنوع طلب، هوشمند، منتقد و البته به شدت آسیبپذیر مواجهیم. این نسل کمک می خواهد اما کمک همدلانه. باید با این نسل همزبان شویم تا با ما همدل شوند.
هیچ پیام تربیتی، اخلاقی و آموزشی را نباید به این نسل به شکل مستقیم عرضه کرد چون نتیجه اش را همه میدانیم: «عدم پذیرش»
از طرفی هیچ خیانتی در حق دانش آموزان بالاتر از این نیست که آینده را در چشم آنها صرفاً برابر با کنکور و قبولی در دانشگاه ترسیم کرد.
با کمال تأسف مدارس بسیاری در همین پایتخت به دلیل تعداد قبولی دانش آموزان در کنکور، هر ساله از مناطق آموزش و پرورش لوح تقدیر دریافت می کنند و تشویق می شوند در حالی که واقعیت چیز دیگریست. با هم دو مورد از این واقعیت ها را بخوانیم:
- وزیر کار: تنها ۴ درصد جویندگان کار دارای مهارت هستند. (7 / 2 / 94 - رسانه ها)
- معاون وزیر کار: ۳۰ درصد بیکاران تحصیلات دانشگاهی دارند. ( 9 / 12 / 93 - رسانه ها)
امیدواریم مسؤولان آموزش و پرورش در راستای مسؤولیت اخلاقی خود، خانواده ها را در جریان انقلابی که در مفهوم سواد و تربیت در دنیا به وجود آمده قرار دهند. به خانوادهها بگوییم که سالهاست مفهوم فقر تغییر کرده؛ از جمله اینکه فقیر کسی است که از آموزش سودمند و کارآمد محروم و از قابلیت و توانمندی برخوردار نباشد. به همین دلیل چه بسیار خانوادههایی که تصور می کنند چون فرزندشان را در مدرسهای ثبت نام کردهاند که از در و دیوارش بنرهای تبلیغاتی رتبههای قبولی کنکور آویزان است، آینده بچه را تضمین کردهاند.
آرزومندم روزی همه بپذیریم: کشتن وقت بچهها در قمار کنکور و رقابت پوچ تستزنی در مدارسی که به بنگاه اقتصادی بیشتر شباهت دارند تا مدرسه، هرگز به تربیت افراد توانمند نمیانجامد.
صحبت از اینکه چه آموزشهایی بچهها را توانمند می سازد حاجت به مجالی دیگر دارد. عجالتاً؛ یک بار دیگر آغاز بهار دانایی را به تمام معلمان محبوب به ویژه آموزگاران مدارس ابتدایی که با دشواریهای بیشتری مواجهند، و به دانش آموزان که لشکریان توسعه و رهبران فردای ایران هستند، صمیمانه شادباش می گوییم.
عصر ایران
نظرات بینندگان
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟