پاییز ! ای پژمرده ترین فصل ترانه ها آهسته تر بیا
آنچه زیر پای توست ،خش خش غریبانه ای ست از دلهای پریشان.
در پندار پراکنده ی درخت ،میوه هایی ست که به قیمت روزهای پبری به ثمر می نشیند.
و آیا در باورمان می نشیند ؛ تابلویی که نگار گر روشنایی ست ترسیم گر تاریکی باشد؟
غبار خاطراتم را می زدایم او را لابه لای روزهای جوانی می یابم ؛ جوان بود و چالاک و همواره لبخند برلب .
آنجا را منطقه ی کم برخوردار می نامید اما من با لجاجتی غریب منطقه محروم می خواندمش که استدلالم این بود :
حکم مرا با این نام مزین کرده اند پس با نام محروم می خوانمش ، نمی دانم .
چه اتفاقی افتاد که در کوران زندگی هر کدام به گوشه ای پرت شدیم . تا زمانی که او را همراه دخترکان زیبا روی شین آباد دیدم نگاهش با همگان متفاوت بود با تکه کلامی همیشگی، دلشوره اش را بر تابلوی شوربختان به تصویر می کشید . اما هرگز شوره زار آموزش و پرورش ،نتوانست لبخند ملیحش را از او بگیرد . او امروز در میان ما نیست و من به این جمله تلخ می اندیشم چگونه پاییز تاب می آورد تا جمع عشاق را پریشان ببیند؟
همواره عادت بر این داشتم؛ به دانش آموزانی که خود را آخر خط می دیدند؛ ،خطوط آغازین را نشان دهم ، امروز می فهمم چه تکلیف سختی به دانش آموزان می دادم نقطه سر خط آن هم در انتهای سطر ،یعنی شروعی پر از تکرار ،پر از اضطراب.
تصمیم دارم ابتدای مهر تکالیف سخت زندگی را از سرمشق دانش آموزان بزدایم
خطوط اخم را با بی نهایت ضربدر قرمز اخراج کنم.
تکلیف دهم؛کیف ها را پر از لبخند کنند ؛تا رد پای زرد پاییز را سبز کنیم.
اما...
مهر مهرانه تر می شد اگر صدای همدلی ها نمی شکست ؛تا بعض پاییز به پای همدردی ها می شکست
مهر ،مهرانه تر می بود؛اگر چراغ ها ی خاموش روشن می شد ،تا بند از پای معلمان در بند گشوده می شد.
بیایید؛
مهر را مهربانی کنیم باشد تا مهرگان مان را مهر آفرین باشیم.
نظرات بینندگان
بیچاره مردم عامی و ناآگاه هم بی خبر از واقعیت قضیه و کم و کیف این افزایش ناچیز فکر میکنند معلمان هم پایه کارمندان بانک و دیگر کارمندان و شاید بیشتر از آنها دریافت کنند.
عملی آگاهانه به هدف بد جلوه دادن سیمای معلم در دید افکار عمومی و زیاده خواه تلقی کردن آنها..!!
نتیجه این کار ساختن چهره ای متوقع و بسیار مادی و زیاده خواه از معلمان در جامعه است .
مجری شبکه خبر از افزایش 100 تا 600 هزار تومانی حقوق فرهنگیان می گوید بدون آنکه هنوز حکمی برای همکاری آمده باشد ...
افزایشی ناچیز (100 تا 200 هزار تومانی ) برای اکثریت فرهنگیان که در برابر افزایش حقوق دیگر کارمندان دولت مثل پول خرد می ماند ...
بیچاره مردم عامی و ناآگاه هم بی خبر از واقعیت قضیه و کم و کیف این افزایش ناچیز فکر میکنند معلمان هم پایه کارمندان بانک و دیگر کارمندان و شاید بیشتر از آنها دریافت کنند.
عملی آگاهانه به هدف بد جلوه دادن سیمای معلم در دید افکار عمومی و زیاده خواه تلقی کردن آنها..!!
معلمان می دهند ولی به ما نمی دهند؟ معلم سر به زیر
افکند و گفت خداوند به هیچ کس بد از بدتر ندهد که ما
نه مال داریم نه آبرو.
بداد ما بازنشسته ها رسیدگی کنید زیرا که ما آینه ای هستیم برای شما بنگرید وببینید آینده ی خود را ........
ما ناامید نیستیم و هنوز امید داریم ( البته امیدی واقع گرایانه نه خیال پردازانه ) ، ما محکوم به امیدیم و چه محکومیت دلپذیری است این محکومیت
مهر مهرانه تر می شد اگر صدای همدلی ها نمی شکست ؛تا بعض پاییز به پای همدردی ها می شکست
مهر ،مهرانه تر می بود؛اگر چراغ ها ی خاموش روشن می شد ،تا بند از پای معلمان در بند گشوده می شد.
بیایید؛
مهر را مهربانی کنیم باشد تا مهرگان مان را مهر آفرین باشیم.
با تقديم شایسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده