دلایل عدم توسعه فراگیرسازی آموزش و پرورش (توانمندسازی و گنجاندن همه افراد جامعه، بهویژه اقشار آسیبپذیر و دارای نیازهای خاص) در ایران:
فراگیرسازی آموزش و پرورش به معنای ایجاد نظام آموزشی است که تمامی کودکان، بدون توجه به تفاوتهای فردی، جسمی، ذهنی، فرهنگی، زبانی و اجتماعی، فرصت برابر برای دسترسی، یادگیری و پیشرفت داشته باشند و محیط آموزشی متناسب با نیازهای متنوع آنان فراهم شود.
1- ساختاری و نهادی
نبود سیاستگذاری جامع و هماهنگ:
بسیاری از برنامههای مربوط به فراگیرسازی فاقد انسجام بین دستگاههای مختلف هستند و نهاد متولی مشخص یا قوی برای پیگیری ندارند.
محدودیتهای قانونی و اجرایی: قوانین حمایتی برای گروههای خاص (مثل افراد دارای معلولیت و....) وجود دارد، اما ضمانت اجرایی قوی ندارند یا بهدرستی اجرا نمیشوند.
تمرکزگرایی اداری: بیشتر تصمیمگیریها در سطح کلان و بدون در نظر گرفتن شرایط محلی انجام میشود، که باعث کاهش کارآمدی برنامهها در سطح استانها و شهرستانها میشود.
2- اقتصادی:
منابع مالی محدود: با توجه به مشکلات اقتصادی کشور (تورم، تحریمها، بیکاری)، بودجه کافی برای اجرای سیاستهای اجتماعی در نظر گرفته نمیشود.
اولویت پایین فراگیرسازی در تخصیص بودجه: مسائل اقتصادی و .... معمولاً در اولویت سیاستگذاران هستند و فراگیرسازی بهعنوان یک دغدغه ثانویه تلقی میشود.
فقر و نابرابری منطقهای: محرومیت مزمن برخی استانها و مناطق روستایی موجب شده بسیاری از گروههای اجتماعی از خدمات اولیه هم برخوردار نباشند، چه رسد به مشارکت فراگیر.
3- فرهنگی و اجتماعی:
نگرشهای تبعیضآمیز و کلیشهای: هنوز در جامعه نگاههای منفی یا ترحمآمیز نسبت به افراد دارای معلولیت و...... وجود دارد که مانع از پذیرش آنها بهعنوان شهروندان برابر میشود.
ضعف آموزش همگانی: آموزش و پرورش و رسانهها در زمینه فرهنگسازی برای پذیرش تنوع و تفاوت عملکرد ضعیفی دارند.
نقش کم رنگ جامعه مدنی: سازمانهای مردمنهاد و نهادهای مدنی که میتوانند محرک فراگیرسازی باشند، با محدودیتهای مختلف مواجهاند و اثرگذاری محدودی دارند.
4- فن آوری و زیرساخت:
دسترسی نابرابر به فن آوری و اطلاعات: افراد ساکن مناطق محروم یا دارای ناتوانی جسمی اغلب به خدمات دیجیتال یا آموزش آنلاین دسترسی ندارند.
طراحی غیرقابل دسترس خدمات و فضاها: بسیاری از فضاهای شهری، حملونقل عمومی، وبسایتها و خدمات دولتی برای استفاده افراد با نیازهای خاص مناسبسازی نشدهاند.
5- مدیریتی و سیاستگذاری
نگاه کوتاهمدت سیاستگذاران: بهدلیل تغییرات مکرر مدیریتی و سیاسی، برنامههای میانمدت و بلندمدت فراگیرسازی یا تدوین نمیشوند، یا نیمهکاره رها میشوند.
ضعف در ارزیابی و نظارت: سیستم مشخص و مؤثری برای سنجش میزان پیشرفت در حوزه عدالت اجتماعی و فراگیرسازی وجود ندارد.
پس:
توسعه فراگیرسازی در ایران نیازمند اصلاحات گسترده در زمینه قوانین، نگرشهای فرهنگی، سیاستگذاری اقتصادی و تقویت نهادهای مدنی است. بدون عزم جدی سیاسی، تخصیص منابع و مشارکت اجتماعی، تحقق جامعهای فراگیر و عادلانه دشوار خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.