صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« هر گونه کُنش به طبیعت ، از آب و خاک و پرندگان و حیوانات گرفته تا خارها و چمن ها و گُل ها و انسانها واکُنشی در پی خواهد داشت »

قصه " قنات آباد و شاه مار "

ودود فتحعلی زاده/ دبیر زبان و ادبیات پارسی

قصه قنات آباد و شاه مار در صدای معلم

روستایی ، کمی دورتر از کوهی بلند در دلِ درّه ای از گذشته های بسیار دور در زمینی با خاک توانمند به هر گونه کِشتی جای داشت به نام « قنات آباد » .

طبیعت در بخششِ هر آنچه که در توان داشت بر آن کوتاهی نکرده بود . کشتزارها و باغ هایش از آب قناتی سیراب می شدند که از دل کوه تا روستا کشیده شده بود و از چشمه ای جوشان بیرون می ریخت ، و هر تازه واردی هر آنچه را که از بهشت شنیده بود در آن می دید .

فرشته های زیبا دختران و زنانش بودند و دلیران جوانمرد پسرانِ نوجوان و مردان میانسال کهن سالش .

لک لک های مهاجر هر ساله رویِ درختان تنومند و سر به فلک کشیده یِ آن آشیانه می ساختند و جوجه های خود را تا مرز لک لک شدن می پروراندند که پرواز را بیآموزند و به جایگاه پیشین خود باز گردند تا چرخه ی طبیعتِ بخشنده و مهربان را بر هم نزنند زیرا از پیشینیان خود آموخته بودند :

هر گونه کُنش به طبیعت ، از آب و خاک و پرندگان و حیوانات گرفته تا خارها و چمن ها و گُل ها و انسانها واکُنشی در پی خواهد داشت .

قصه قنات آباد و شاه مار در صدای معلم

ریش سفید روستا مرد خردمندی به نام علی مُراد بود و همسری خردمندتر از خود داشت به نام نرگس هر دوِ آنها خود را نه تنها فراتر از روستائیان نمی دانستند بلکه همیشه و از همه در احوال پرسی و اوغور به خیر پیشی می گرفتند .

کودکان را می نواختند . نوجوانان را نه به اجبار و پند آموزی ، بلکه با اُلگو ساختنِ خود و فرزندانشان به کار و تلاش بر می انگیختند و از مردان و زنان روستا می خواستند زمینه یِ پرورشِ بهینه یِ فرزندانشان را فراهم سازند تا آنها نیک پندار گردند و رفتار و گفتارشان نیز با هم همخوانی داشته باشد .

قصه قنات آباد و شاه مار در صدای معلم

یک دوره گَردی که مقدارِ اندکی قند و چای ، استکان و نعلبکی ، ظرفِ فلّزیِ اسپند دود کُن ، کِتری ، داس و چکُّش و ..... بارِ اُلاغش می کرد و برایِ فروش به قنات آباد می آورد ، از روستا خوشش آمد و در آنجا ساکن شد .

مردم مهربان قنات آباد به او خانه و زمین دادند تا مانند خودشان در آنجا کِشت کنَد و به سر بَرَد ، نام جدید هم بر او بر گُزیدند و « شاه مار » را به عبدالعلی بر گرداندند .

عبدالعلی در گشت و گذار برای فروختنِ کِتری قوری در زبان بازی ، پخته شده و هر گونه پوست اندازی و به شکل دیگر در آمدن را آموخته بود ، بِه گونه ای که‌ در قنات آباد ، نَمایِ خود را چنان آراست که درست کار شناختَندَش ، تا این که علی مراد و نرگس هر دو سرطان گرفتند و مردند و مردم عبدالعلی را به ریش سفیدیِ روستا بر گُزیدند .

عبدالعلی خیلی از خدا و پیغمبر می گفت و خود را دین دار می شناساند .

روزی روباهی خروس یکی از ساکنین را دزدید ، عبدالعلی همان را بهانه کرد و دستور داد دورِ روستا دیوار بِکَشند و دروازه ای بگذارند که همه از آنجا رفت و آمد کنند و نگهبانی داشته باشد تا هیچ روباهی نتوانَد به روستا وارد شود .

قصه قنات آباد و شاه مار در صدای معلم

جوانی به نام هرمز نپذیرفت و گفت : « ما با فروشِ دست آوردهای کِشتزار و باغ هایمان به روستاهایِ گِردا گِردِ اینجا به سر می بریم ، دیوار راهِ داد و سِتُد را می بندد » .

عبدالعلی که تنها به خود می اندیشید نه به دیگران در پاسخ می گفت : « مردم نیازی نیست یا خود راهِ درازی رابِپیمایند تا دست آورد کِشت شان را بِفروشند یا روستائیان گرداگرد این روستا نیازی ندارند از راه دور به اینجا بیآیند که آن را بِخرند ؛ من خود همه را می خرم و فلّه ای به خریدارانِ سرمایه دار شهری می فروشم تا هزینه ی رفت و آمد و پیدا کردنِ خریدار و دیگر رنج ها ، روستائیان را نیازارد » .

پیشنهاد عبدالعلی را از رویِ سادگی همه پذیرفتند ، او هرمز را زندانی کرد تا خواسته یِ خود را به سر انجام بِرسانَد .

در زندان آب و غذا و دیگر نیازمندی هایِ هرمز را آن چنان کم کرد که فقط بِتوانَد زجر کُش شود ، امّآ خدایی که عبدالعلی می پرستید از رسیدنِ هوا ، باران ، دیده شدنِ ابرها در آسمانِ زندان ، نور خورشید ، چرخه یِ شب و روز ، درخششِ ستاره ها ، پرواز پرندگان و لک لک هایِ مهاجر و ..... را در کَفِ توانای خود داشت هیچ نکاست و در زندانِ عبدالعلی نیز به هرمز می داد .

این ، برتریِ خدا بر بنده بود و هست و تا هستی هست خواهد بود .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

قصه قنات آباد و شاه مار در صدای معلم

یکشنبه, 18 فروردين 1404 22:29
2: 2025-04-06 18:59:19
3: یکشنبه, 18 فروردين 1404 18:59
خوانده شده: 57 دفعه چاپ

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

به نظر شما ؛ عزم دولت چهاردهم ( مسعود پزشکیان ) برای اصلاح سیستم آموزشی کشور تا چه میزان جدی است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور