جایی که ماهستیم، اغلب من قالند نه ماقال. یعنی وقتی کسی به پستی میرسد احساس میکند کارشناس هر رشتهای هست و میتواند در هر موضوعی نظر بدهد. جالب این که خلق الله هم بهتر حرفهایش را گوش کرده و تحسین و تصدیق می کنند .
جایی که ما هستیم، نظامش مسایل بسیار دارد. اغلب خیال می کنند مسئله اصلی اش ، امریکاست. در حالی که مساله اصلی تغافل در تربیت است. مثل تربیت نسل جوان و نوجوان و تربیت مسئولان . جالب این که همه خیال می کنند تربیت هم فقط مشکل وزارت آموزش و پرورش است.
جایی که ما هستیم چون دست ها بسته و دهان ها باز است، همه شعار می دهند. شعار هم که کمی شور می خواهد و الا لازم نیست خیلی برآمده از شعور باشد. در این همه گذشته شعاری، اغلب فهمیده اند شعارها نه قطعی هستند و نه راه به جایی می برند و جالب این که باز شعار می دهند. جالب این که با این همه تعطیلی، همچنان همه وقت ندارند و انگار سرکارند.
جایی که ما هستیم ؛ همه خوبند اما نه برای همه کار. همه هم ( به جز معدودی) نه خیلی کار می کنند و نه دانش بسیار دارند و لذا به پخته خواری و آماده برداری عادت کرده اند. جالب این که، آنها که بی ریا کار می کنند و یا دانش انتقال می دهند، جز در حد تعارف و تشکر ساده دیده نمی شوند .
جایی که ما هستیم ؛ کمتر رئیسی دانا هست و کمتر دانایی ، رئیس می شود و خلاصه یک وضعی است که؛
«جاهلان سرور شدستند و ز بیم/ عاقلان سرها کشیده در گلیم».
رئیس ها و داناها هم، همدیگر را طرد کرده اند و عامه ، هر دو را و هر کدام به راه خویش می روند و جالب این که همه چیز آرام است و همه هم قانع .
جایی که ما هستیم ؛ همیشه تعطیل است. همه تعطیل می کنند، کرونا، آلودگی هوا، مصلحت قوا و...در تراکم این همه تعطیلی ؛ اولیا مایوس، معلمان عبوس و بچه ها با هر دو نامانوس.
جالب این که با این همه تعطیلی، همچنان همه وقت ندارند و انگار سرکارند.
جایی که ما هستیم،... انگار نیستیم!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.