در ژاپن:
یک:
دانش آموزان همراه با مدرسین هر روز به مدت ربع ساعت به نظافت مدرسه می پردازند و این کار باعث تربیت نسلی متواضع و حریص بر نظافت می گردد.
دو:
هر شهروند ژاپنی که سگ داشته باشد، همیشه کیف و کیسه های خاصی برای برداشتن فضولات آن به همراه دارد، حرصشان بر نظافت، سرلوحه ی اخلاق خود قرار داده اند.
سه:
کارگر نظافت و رفتگر را “مهندس بهداشت”می نامند و ماهانه پنج الی هشت هزار دلار آمریکایی می گیرد و برای ورود به این پیشه باید امتحانات کتبی و شفاهی داد.
چهار:
ژاپن هیچ منبع طبیعی ندارد و سالانه در معرض صدها زلزله قرار می گیرد اما این مسائل باعث نشده که این کشور را از این که دومین کشور اقتصادی در جهان باشد، باز دارد.
پنج:
هیروشیما فقط طی ده سال توانست، از لحاظ اقتصادی به همان هیروشیمای قبل از سقوط بمب هسته ای بازگردد.
شش:
استفاده از تلفن همراه در قطار، رستوران و تمام اماکن بسته ممنوع است و در موبایل هایشان به جای کلمه ی”بی صدا” از کلمه ی “اخلاق” استفاده شده است.
هفت:
یکی از مواد درسی اول تا ششم ابتدایی ( گامی به سوی اخلاق) است که در آن اخلاق و شیوه تعامل با دیگران را آموزش می دهد.
هشت:
با این که ژاپن از ثروتمندترین کشورهای دنیاست، اما پیشکار و خدامه نمی گیرند و این پدر ومادر است که مسئول فرزند و خانواده به شمار می آیند.
نه:
از اول ابتدایی تا سوم دبیرستان چیزی به نام “مردودی” ندارند! چون هدف تربیت، نهادینه کردن مفاهیم و ساختن شخصیت است نه فقط تعلیم و تلقین.
ده:
در رستوران هر کسی به اندازه نیاز خود غذا برمی دارد و آخر کار در بشقاب شان چیزی نمی ماند…اسراف وجود ندارد.
یازده:
میانگین تاخیر قطار در سال هفت ثانیه است؛ مردمانی هستند که ارزش وقت را می دانند و با دقتی پایان ناپذیر بر ثانیه و دقیقه ها حریص هستند.
دوازده:
دانش آموزان در مدارس مسواک خود را برداشته و بعد از صرف غذا دندان خود را تمیز می کنند و از همان کودکی مراقب سلامتی خود هستند.
سیزده:
مدیر مدرسه نیم ساعت قبل از تقسیم شدن غذا از غذای دانش آموزان می خورد تا از سلامتی آن مطمئن شود و اگر از او بپرسی که چرا می گوید این دانش آموزان، آینده ی ژاپن هستند.
در ایران و در دانشگاه فرهنگیان:
یک:
هر روز دانشجو معلمان به عنوان کارگر آشپزخانه مشغول کار می شوند اما با بدترین رفتارها از جانب عوامل آشپزخانه مواجه می شوند، این کار باعث تربیت معلمانی متواضع و صبور می شود!
دو:
هر دانشجوی دانشگاه فرهنگیان که کارت اضافه غذا داشته باشد، هم کارت خودش و هم کارت دوستش را باطل می کنند، این کار باعث می شود به حق خودشان قانع باشند!
سه:
خود دانشجو را “دانشجو معلم” می دانند و ماهانه ۲۰۰ الی ۳۰۰ و بعضا ۴۰۰ ریال ایرانی را کسر می کنند و برای کسر این پول انواع بهانه های شفاهی و کتبی ارائه می دهند!
چهار:
این دانشگاه هیچ متولی در امر مالی ندارد یا حداقل کسی زیر بارش نمی رود، اما این امر باعث نشده که مسئولان نتوانند بودجه ی دانشگاه را تامین کنند(خدا پدر دانشجو معلمان را رحمت کند! )
پنج:
هیکل دانشجو معلمان فقط بعد از ده روز دوری از دانشگاه روی فرم می آید و شبیه آدمی زاد می شوند!
شش:
استفاده از اینترنت در کلیه نقاط دانشگاه کشور تبدیل به یک آرزو شده است و به جای کلمه “اینترنت” از واژه “نداریم که…” استفاده می کنند!
هفت:
یکی از کار هایی که باید در طول دوره آموزشی دانشجویان یاد بگیرند “نحوه زنده ماندن در خوابگاه ”است که در آن چگونگی تحمل شرایط خوابگاهی و شیوه هضم غذا را آموزش می دهند!
هشت:
با این که این دانشگاه مهمترین دانشگاه کشور از نظر رهبری است، اما پشتکار مسئولین در جهت خاموش کردن این دانشگاه ستودنی است!
نه:
دانشجویان از اول تا آخر دانشگاه چیزی به نام “امکانات آموزشی و رفاهی” ندارند،چون می گویند بودجه نداریم !
ده:
در سلف هر کس به قدر توان تحمل خود غذا برمی دارد و در آخر چیزی از معده و دستگاه گوارشی فرد باقی نمی ماند!
یازده:
میانگین سطح علمی و مطالعه در این دانشگاه (چه توسط برخی اساتید و چه توسط برخی دانشجویان) به هفت ثانیه در طول ترم نمی رسد..کلا آدم هایی هستند که به این سوسول بازی ها اعتقادی ندارند!
دوازده:
به دانشجویان بعد از خروج از دانشگاه حس آزادی از گوانتانامو دست می دهد ولی آن ها با او دست نمی دهند و او را ضایع می کنند.. البته بیشتر علت این امر ترس از گزینش دانشگاه است!
سیزده:
مسئولان دانشگاه نیم ساعت بعد از غذا خوردن آخرین دانشجو اقدام به خوردن غذا می کنند…و اگر کسی علت این امر را بپرسد می گویند اگر کسی نمرد ما هم می خوریم!
آوای فیروزه ای
نظرات بینندگان