در دل این دیار کهن، چرخهای زمان به کندی میچرخند و گاه به کلی میایستند. ملتی که زمانی پیشرو بود، اکنون در گرداب سکون فرو رفته است. ساختمانها بلند میشوند، اما روحها کوچکتر. تکنولوژی پیشرفت میکند، اما انسانیت عقبگرد.
رسانهها، موظفاند آینه تمامنمای جامعه باشند. اما در این وانفسا، بسیاری از آنها به جای روشنگری، به دنبال کسب سود و قدرت هستند. قلمهایی که میتوانستند زخمهای جامعه را مرهم بگذارند، اکنون تیغ تیزی شدهاند که به جان هم میزنند.
برچسب زدن و اتهامپراکنی، زهرآگینترین سمی است که جامعه را مسموم میکند. در این فضای مسموم، حقیقت گم میشود و دروغ به راحتی جایگزین آن میشود.
در عصری که حقیقت، همچون گنجینهای پنهان، در پس پردههای دروغ و فریب مدفون شده است، قلم به مثابه سلاحی برنده در نبرد حق علیه باطل ظاهر میشود. این سلاح نه از جنس فولاد و آهن، بلکه از جنس اندیشه و احساس ساخته شده است.
قلمی که در دستان توانمند نویسنده های آگاه و مسئولیتپذیر قرار گیرد، میتواند جامعهای را متحول کند و آیندهای روشنتر را رقم بزند.
نویسنده، به عنوان نگهبانی وفادار حقیقت، وظیفهای خطیر بر دوش دارد. او موظف است با زبانی شیوا و بیپرده، واقعیتهای تلخ جامعه را به تصویر بکشد و به نقد عملکرد ناکارآمد حاکمان بپردازد. اما در این نقد باید همواره به یاد داشت که انتقاد از عملکرد و تصمیمگیریها با حمله شخصی به افراد متفاوت است. نقد باید سازنده و مبتنی بر حقایق باشد و به جای تخریب شخصیتها، به دنبال اصلاح امور باشد.
بیایید در نقد عملکرد حکمرانان ملاحظه نکنیم اما در احوالات شخصی منصف باشیم و ملاحظه انسانیت و آبروی افراد و پیرامون شان را داشته باشیم. نقد باید بر پایه شواهد و منطق استوار باشد و از اتهامات بیاساس و تهمت پرهیز کند.
در این مسیر پر پیچ و خم، نویسنده باید به این نکته مهم توجه داشته باشد که هر انسانی، صرف نظر از مقام و جایگاهش، دارای حرمت و ارزش است. او باید با رعایت اصول اخلاقی و انسانی، از هرگونه توهین و افترا به شخصیت افراد خودداری کند. چرا که هدف اصلی نویسنده، نه تخریب دیگران، بلکه اصلاح جامعه است.
با فرهنگسازی و ترویج نقد سازنده و منصفانه، میتوانیم به فضایی برسیم که در آن انتقاد به عنوان ابزاری برای پیشرفت و بهبود جامعه پذیرفته شود و از آن سو، حرمت افراد نیز حفظ گردد.
قلم، علاوه بر نقش آگاهیبخشی، میتواند بذرهای همدلی و انساندوستی را نیز در دلهای انسانها بکارید. با بیان داستانهای آموزنده و خلق شخصیتهای ماندگار، نویسنده میتواند احساسات خواننده را برانگیزد و او را به تفکر و تعمق وادار کند.
در دنیای امروز، که رسانههای اجتماعی نقش پررنگی در زندگی مردم ایفا میکنند، قلم نویسنده بیش از پیش اهمیت یافته است. او میتواند با استفاده از این ابزار قدرتمند، افکار عمومی را شکل داده و به تغییر نگرشها کمک کند.
در نهایت، میتوان گفت که قلم، ابزاری است برای رسیدن به جامعهای بهتر و انسانیتر. جامعهای که در آن، عدالت و برابری حاکم باشد و همه افراد بتوانند آزادانه به بیان نظرات خود بپردازند.
در این راه پر فراز و نشیب، قلم به تنهایی قادر به ایجاد تغییر نیست. همکاری و همدلی همه افراد جامعه، از جمله نویسندگان، هنرمندان، روشنفکران و مردم عادی، برای ساختن دنیایی بهتر ضروری است.
بیایید با قلم خود، نه تنها آگاهی را گسترش دهیم، بلکه بذرهای امید و عشق را نیز در دلهای هم بکاریم و با فرهنگسازی نقد سازنده، به جامعهای بهتر و عادلانهتر دست یابیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
امروز پیروان سکه ودلار زیادند
غافل از اینکه سکه ودلار در لحظات شوم زندگی نجات بخش نیست بلکه هلاکت را نزدیکتر می کند
شاهد به قتل رسیدن پدر توسط فرزندان برای تصاحب اموال بودم پدری که سکه های خودرا ناجی قهاری می دانست
شاهد واژگونی خودرویی بودم که شاهدان درحال عکس وفیلم گرفتن بودند وسرنشینان را نجات نمی دادند شاید شاهدان انسانیت نیاموخته بودندیاافرادی آن ها را ازانسانیت کردن پشیمان کرده بودند
هرچه نهال انسانیت مقاوم تر شود زندگی شیرین تر خواهد شد