رمز بقای استبداد، خاموشیِ اکثریت است!
پل دانکن
***
« ما فکر می کردیم شما لیسانس هستید »
« من پرس و جو کردم . ظاهرا شما با مقطع سر آن دو ساعت اختلاف داشتید »
و...
در 23 آبان 1401 به عنوان سرپرست اداره ی آموزش و پرورش منطقه 9 تهران منصوب شد .
اما مگر می شود در عصر اطلاعات یک مدیر منطقه نداند که معلمانش در چه وضعیتی هستند ؟
البته « مجید حسینی فر » تاکید می کند که من یعنی علی پورسلیمان هیچ گونه نیازی به تمدید و یا استمرار خدمت نداشته ام اما پرسش این است که چرا ایشان نامه ی مرا در خرداد ماه سال جاری تا نشست حضوری با ایشان مسکوت گذاشت و به آن پاسخی نداد ؟ اما آن چه بیش از همه فرد آسیب دیده و تحقیر شده در سیستم را آزار می دهد عدم عذرخواهی مدیران خاطی از قانون است .
اگر به گفته ی مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 9 نیازی به درخواست برای استمرار نبوده پس معاون متوسطه و یا مسئول مقطع با استناد به چه قانونی نام مرا به عنوان « بازنشسته » رد کرده بودند بدون آن که حتی در این باره به من ذی نفع اطلاعی دهند ؟
ماده ۱۴۳ از آیین نامه جدید اجرایی مدارس (مصوب ۱۴۰۰) مصوب چهل و یکمین (۴۱) جلسه کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش به تاریخ 10 / 5 / 1400 اذعان می دارد :
« حداکثر ۲ ساعت از ساعات موظف هفتگی معلمان به مطالعه، پژوهش، بازآموزی، به روزآوری دانش تخصصی و مهارت های حرفه ای، تبادل اطلاعات و تجارب با دیگران، تعامل با دانش آموزان و اولیای آنان و انجام سایر فعالیت های مرتبط با تعلیم و تربیت در مدرسه، اختصاص دارد. مدیر مدرسه می تواند با توجه به شرایط مدرسه، این فرصت را برای کارکنان مدرسه فراهم آورد » .
حال اگر معلمی با موافقت مدیر مدرسه و ثبت آن بخواهد از مزایای این قانون بهره مند شود ؛ مسئولان اداری چه حقی دارند که مانع از اجرای این قانون شوند ؟
به معلم چه ارتباط دارد که در سیستم فشل و ناکارآمد وزارت آموزش و پرورش این چیزها تعریف نشده است ؟
مسئولان اداره به چه حقی و با استناد به کدام قانون و آیین نامه ؛ کلاس های دروس عمومی را در هنرستان ها در هم ادغام می کنند اما در سامانه سیدا برای هر کلاس یک لیست جداگانه تعریف می کنند ؟
این دور زدن ها را آیا مسئولان بالاتر نمی بینند ؟
آیا این ها « تخلف از قانون » نیستند ؟
نهادهای بازرسی و کنترل مانند ارزیابی و حراست و... در این زمینه به چه دردی می خورند و چه وظایفی بر عهده دارند ؟
مسئولان در این موارد شانس آورده اند که معلمان قوانین را نمی دانند و یا حتی در صورت اطلاع شهامت و توان ایستادن برای اجرای قانون را ندارند و درست به همین دلیل است که این گونه مدیران را در دراز مدت و در سکوت و انفعال قاطبه معلمان حتی طلبکار از آنان می کند .
شاید برای بسیاری از معلمان لبخند فلان مسئول و یا گفتن جملاتی مانند چاکرم ، مخلصیم و در مجموع تایید آنان از سوی این مسئولان نوعی ارضا و یا آرامش روانی را به همراه باشد اما در کل این وضعیت به ضرر سیستم بوده ضمن نهادینه کردن فرهنگ دروغ و تظاهر به نارضایتی مضاعف و ناکارآمدی بیشتر در آن دامن خواهد زد .
زمانی که مشغول گفت و گو با مدیر اداره بودم یکی از مدارس زنگ زد .
به نظر می رسید که مدرسه استیجاری بوده و فعالیت های آن مدرسه مختل شده بود .
در این موقع مدیر اداره رو به من کرد و گفت که رسانه باید به این موارد بپردازد .....
مشخص نیست مدیران در سطوح مختلف چه انتظاراتی برای خود از « رسانه » تعریف کرده اند . اما اگر حساب و کتابی در آموزش و پرورش بود . برای امور برنامه ریزی می شد . همه چیز تابع روزمرگی نمی شد . و کمی دلسوزی و آینده نگری چاشنی امور می شد دیگر برای « رسانه » رفو کردن چاله و چوله های مدیریتی تعریف نمی شد .
شاید هم انعکاس این موارد به صورت مرتب در « رسانه ها » ممکن است تصویر نامطلوبی از شیوه مدیریت مدیران تحتانی نزد مدیران میانی و عالی ترسیم نماید و آنان را در تابلوی ناکارآمدی نشان دهد .
تجارب و شواهد نشان می دهند که مدیران در این سیستم ترجیح می دهند بدون سر و صدا و با مدیریت های کدخدامنشانه مشکل و درد را تسکین بخشیده و از آن جا که در این نظام مدیریتی ، شایستگی و ارتقا بر اساس کارراهه و یا مسیر شغلی تعریف نشده و انتصاب ها اکثرا بر اساس تعلقات محفلی و رانت صورت می گیرند ؛ آن را به گونه ای به مدیر آینده پاس دهند و خود را رها .
اما آن چه بیش از همه فرد آسیب دیده و تحقیر شده در سیستم را آزار می دهد عدم عذرخواهی مدیران خاطی از قانون است .
در ماجرای بازنشستگی تحمیلی برای من نه معاون متوسطه که اتفاقا خانمی است عذرخواهی کرد و نه مدیر اداره .
من که با توصیه ی یک مقام بالاتر به دیدار ایشان رفته بودم از قضا نزدیک به 15 دقیقه هم پشت در بسته مدیر اداره منتظر ماندم .
شاید هم فکر می کنند که عذرخواهی و پذیرش اشتباه ممکن است اقتدار مدیریتی آنان را دچار نقصان و خدشه کند و دیگران فکر کنند که این مدیران ممکن است دچار اشتباه شوند و خطا کنند .
به نظر می رسد اکثریت قریب به اتفاق مدیران هنوز مرز و تمایزی میان « اقتدار » و « استبداد » قائل نیستند و یا حاضر به درک و هضم آن نیستند .
اقتدار در مدیریت موجب اصلاح و ارتقای سیستم می شود .
استبداد هم در جهت عکس آن موجب فروپاشی سیستم می شود .
نظرات بینندگان
آقای ستار
به واقع همین است .
خیلی خیلی کم هستند که در این جامعه در برابر اشتباه خود و تجاوز به حقوق شهروندی دیگران حاضر به « عذرخواهی » باشند و مسئولیت کار خود را بپذیرند .
مختص طبقه و یا سطح خاصی هم نیست .
زن و مرد - کوچک و بزرگ - مدیر و غیر مدیر - با سواد و بی سواد و...
پایدار باشید .
متاسفانه بیشتر معلما دست به عصا راه میرن و تعداد انگشت شماری که دنبال حق خودشونن گاو پیشونی سفید میشن. اینطوری تمام اداری ها و مدیرا برای سرکوب کسانی که دنبال حقشون هستن متحد میشن تا اونم مثل بقیه خفه بشه و چیزی نگه.
جالبه که وقتی همین مدیرای بی سواد حق خودشون پایمال میشه از بنده پیگیر بخشنامه و ایین نامه میشن!
ویل للمطففین...
وقتی در جامعه فرهنگ سکوت باشد و افراد از برابر بی قانونی ها و بی اخلاقی ها به راحتی رد شوند .... همچون « بومرنگ » و در اندک مدتی گرییان فرد سکوت کننده را خواهد گرفت .
این قانون طبیعت است . استثنا هم ندارد .
پایدار باشید .
آقای سیروس جوادی نسب
ادبیات غنی پارسی مملو از حکایت های اخلاقی برای آگاهی مردم و ارتقای فرهنگ آنان است .
ربطی به غرب ندارد .
هر چند در کشور ما بسیاری از غرب و مدرنیته چیزهایی مانند سگ بازی و برداشتن حجاب و... را فهمیده اند .
در حالی که فلسفه غرب و پیشرفت آن ابتدا بر « قانون » و « قانون گرایی » بنا شده است .
آزادی من به هیچ وجه نباید مخل آرامش و آسایش دیگران باشد .
خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است
پایدار باشید .
تو اداره کسانی که در قسمت ها هستند جزئیات پرسنل خود را می دانند بارها از خودشان شنیده ام
بعد فرض بر این که نداند لیسانس یا فوق است وقتی داری ابلاغ بازنشستگی یا حکم میزنی یعنی نمیری سوابق فرد را نگاه کنی
آن هم آدم معروفی مثل آقای پورسلیمان
حتی دروغ گفتن هم بلد نیستند از بس توان ذهنی پایینی دارند وقتی با سهمیه بروی جایگاه بگیری همین می شود
دوست نادان می زندت بر زمین
دشمن دانا بلندت می کند
این ها حتی در مقام دشمن ملت، ضعیف و نادان اند به خاطر همین فقط مایه زحمت و بدبختی اند