در سال های گذشته که قطار و خط آهن سراسری از جنوب تا شمال بنا شد ، در حاشیه شهر تهران معضل سنگ پرانی به قطار و شکستن شیشه ها و حتی زخمی شدن مسافران توسط بچه های محلات جوار خط آهن برای نظام اجتماعی و پلیس و دادگاه و وزارت راه مساله ای پیچیده شده بود .
پلیس و حتی ژاندارمری با بسیج نیرو و امکانات با کمین و کار پلیسی و شگردهای تنبیهی و قضات با اعمال شاقه تعزیر و زندان و وزارت راه با هشدار امنیتی به مسافران برای عدم استفاده از پنجره برای تماشا درگیر بودند اما مشکل همچنان پابرجا و هر روز زندان ها از بچه های حاشیه شهر پر و پس از خلاصی زندان با انبوهی از یافته های نابه هنجار از بزهکاران حرفه ای زندان به اجتماع تزریق می شدند .
همه ارکان درگیر ؛ به خصوص پلیس و دادگاه در لاینحل این مشکل هر روز درمانده تر و فشل می شدند و غده چرکین نابه هنجاری گسترش می یافت . به حدی این موضوع چون ویروس کشنده هویدا شد که به عنوان حادثه امنیت ملی و تهدید در دستور کار دولت وقت قرار گرفت .
در بحث و واکاوی هئت دولت و تشکیل کمیسیون کارشناسی به صورت اورژانسی موضوع مورد بررسی و نهایت در مدت کوتاهی با تقسیم مسولیت ها و استفاده از تجربه کشورهای دیگر با راهکارهای مشخص علت مسأله شناسایی و مشکل به طور کلی به صورت توجه به همه ابعاد و کارشناسی محور در دستور کار قرار گرفت .
در هیات دولت با نظر کارشناسی مهمترین ماموریت و راهبری به آموزش و پرورش داده و برخورد و توجه علل برای تمامی دستگاهای مرتبط با این معضل به شخص وزیر آموزش و پرورش محول و جالب توجه اینکه همه وزرا به اتفاق ، رایی دادند که وزارت آموزش و پرورش در این مشکل وزارت مادر است و تمام امکانات باید حول نظر کارشناسی آموزش و پرورش باشد .
اکنون در نظر بگیرید کشور در مسائلی معضلات و مشکلاتی دارد . موضوعاتی از نابه سامانی و ناهنجاری در بی عدالتی و اخلاق و پرورش و تربیت و حتی آموزش .
اگر کشور را به قطار زخمی تشبیه کنیم و معضل درونی و بیرونی آن را به صورت عمیق ببینیم باید به وزیر تعلیم و تربیت پزشکیان هشدار داد که شما به چه حقی و بر اساس چه دانش و متر و معیاری و نرم آماری به میدان آمدید و قبول مسئولیت کردید ؟
مشخص است در طول دوران پس از انقلاب و به خصوص در ده سال اخیر مشابهت قطار و سنگ پرانی و زخمی های داخل قطار و بزه گشاد تر شدن سنگ پرانان پس از خروج از زندان و در یک کلام سونامی تربیت نایافتگان یا نرسیدن به اهداف تربیتی نسل بالنده اظهر من الشمس است .
شما به چه یافته یا نسخه ای می فرمایید راه ما راه رفته گذشته است ؟
آیا راه رفته و شکست خورده گذشته در کوچه و خیابان و برزن ، جامعه ، خانه و مدرسه به چشم خواب آلود شما گران نیامده است ؟ یا نمیدانید چه بر سر نسل آمده یا نمی خواهید بدانید؟
شما آن قدر خود را به تغافل زده آید که به جای توجه و هشدار به ارکان نظام و روشن بینی در اذهان هیات دولت و نقش کاریزمایی در نظام بالادستی , هنوز نیامده خود را درگیر موضوعات دم دستی کرده اید .
آیا نمیدانید در سه سال گذشته با این کارگزاران ناآشنا به پیچیدگی نظام تعلیم و تربیت بلای وحشتناک به سر معلم و دانش آموز و مدرسه آمده است که با حکم و دستور تمدید و ابقای سه ماهه ماندگاری مسوولان سابق از طرف شما ، برای اهداف دولت جدید چوب لای چرخ می گذارید ؟
آیا به اهداف و گفته های پزشکیان اعتقاد دارید؟
آیا اهداف برنامه راهبردی و بالادستی را خوانده اید ؟
اگر متوجه نرسیدن و دور شدن از برنامه را درک کرده باشید حتی یک روز هم بر مقصران و کارگزاران وضعیت کنونی مجال و ابقا نمی دادید ؟
خود دانی.
وزارت تو هم رفتنی خواهد بود .
آنچه می ماند خدمت به مردم و نسل آینده و دیدن و علت مرض است که به شدت زخم خورده و اسیر در پندار شکست خورده ایدئولوژی محور .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
انشاا... که در عمل و نه فقط در حرف با انتخاب مدیران متخصص جوان دلسوز سالم و پاکدست و کاربلد و کاردان در وزارت و ادارات کل شاهد توجه به مشکلات معلم و مدرسه باشیم
پایان