صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه سخن معلم آماده دریافت پاسخ مسئولان است

استمداد یک معلم ریاضی از مسئولان در مورد حقوق شهروندی و امنیت اجتماعی

گروه اخبار / جامعه ما به شدت خشونت زده است . یک روز خشونت علیه دانش آموز ، روز دیگر علیه معلم و... امر مسلم آن است که هنوز مسئولان و سیاست گزاران چاره اساسی برای خشونت رها شده در جامعه نیندیشیده اند .

ابوالفضل هنانیان ، دبیر ریاضی منطقه 14 تهران بیست و یکم دی ماه سال قبل در حال رفتن به مدرسه از سوی اولیاء دانش آموز مورد ضرب و شتم قرار گرفت .

گزارش این خشونت پس از انعکاس در سایت سخن معلم ، بازخوردهای فراوانی در جامعه داشت . اکنون و پس از گذشت چندین ماه از این واقعه ، این دبیر ریاضی از وضعیت پیگیری پرونده اش توسط مسئولان رضایت ندارد .

آقای هنانیان نامه ای برای سخن معلم نوشته و خواهان پاسخ مسئولان گردیده است .

« گروه سخن معلم » آماده دریافت پاسخ مسئولان مربوطه به ویژه وزارت آموزش و پرورش در این مورد است .

استمداد یک معلم ریاضی از مسئولان در مورد حقوق شهروندی و امنیت اجتماعی  اینجانب ابوالفضل هنانیان دبیر ریاضی منطقه 14 که گزارش خبر ضرب و شتم اینجانب توسط اولیاء دو دانش آموز بدون اینکه معلم فرزندشان رابشناسند و فقط به استناد گفته های فرزندان شان اینجانب را در دی ماه 1393 به صورت ناجوانمردانه بیش از نیم ساعت در زیر مشت و لگد و توهین و ناسزا قرار داد ند و در نهایت با کمک مردم از دست آنها نجات پیدا کردم در سایت سخن معلم ( این جا ) نقش گرفت و اطلاع رسانی شد که از شما و همکاران و عوامل این سایت کمال تشکر را دارم و خواستم پیرو آن خبر به خوانندگان محترم اطلاع رسانی کنم که وقتی توسط دو ضارب به زمین افتاده بودم و زیر مشت و لگد و فحش و توهین های آنها قرار داشتم به خاطر شان و فرهنگی که در خود می دیدم از مقابله به مثل با ضاربین امتناء نمودم و بر این باور بودم که در یک جامعه عدالت مدار و تابع حقوق شهروندی زندگی می کنم و می توانم به صورت قانون مند آنها را به سزای عمل زشت شان برسانم .

در هفته های اول قول و وعده هایی از مسئولان محترم آموزش و پرورش و نیز مسئولین ارتش  داده شد که متاسفانه پیگیری این موضوع مشمول زمان شده و خیلی راحت از کنار آن گذشتند و حتی بعضی از مسئولین آموزش پرورش این قضیه را شخصی و خارج از حیطه پیگیری آموزش وپرورش قرار دادند و حتی ریاست محترم منطقه 14  آموزش وپرورش منطقه تهران نه تنها پیگیر و حمایت حقوقی ننمودند بلکه وقتی چند بار به ایشان جهت حمایت حقوقی مراجعه نمودم حتی وقت ملاقات با اینجانب را نپذیرفتند .

البته نه اینکه این گونه اعمال زشت از طریق قانون پیگیری نشود بلکه احتیاج به پشتیبانی حقوقی و رابطه ای دارد که نمونه آن را در روزنامه همشهری در تاریخ 94/3/7 خواندیم که باتیتر درشت نوشته بود (پایان ماجرای کارواش مجیدیه با برکناری پلیس های متخلف ) که وقتی ماجرا را خواندم دیدم شباهتی به ماجرای من دارد اما با این تفاوت که مسئول کارواش ماشین از طریق یکی از رفقای با غیرتش که با آقای احمد توکلی نماینده محترم تهران آشنا بود قضیه را پیگیری می کنند و ضاربین و رئیس کلانتری را برکنار می کنند و از حیثیتش دفاع می کنند اما ما چون این بلندگو را نداشتیم صدایمان به عدالت نرسیده و پس از هفت ماه هر موقع به دادسرا جهت پیگیری پروند ه ام می روم فقط می گویند برو ابلاغیه می آید.

من و سایر همکاران مانده ایم که در چنین محیطی چگونه می توانیم در کلاس های درس حاضر شویم و در کتاب های اجتماعی در مورد قانون و امنیت اجتماعی و حقوق شهروندی تدریس کنیم.


با تشکر

ابوالفضل هنانیان.دبیر رسمی آموزش وپرورش با 27 سال سابقه خدمت

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 23 مرداد 1394 10:08 خوانده شده: 3163 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +18 -8 --
ناشناس 1394/05/23 - 11:15
امنیت شغلی = کارمفید= کیفیت بالای تدریس= اینده درخشان برای جامعه
پاسخ + +3 -13 --
جوادی 1394/05/23 - 12:19
آقای ناشناس انگار توی باغ نیستی !!!!
شما که معلم نیستی یا سواد نداری و از محتوای تهی کتابها ناآگاهی لطفا اظهار نظر نفرما
پاسخ + 0 0 --
حسین 1394/05/25 - 14:20
آقای نسبتا محترم جوادی.این ادبیاتی که شما به کار میبری و این لحن صحبت خودت رو معلم میدونی ؟ معلمی شغل انبیاست و مقدس است.اصلاح شو.
پاسخ + +12 0 --
معلم 1394/05/23 - 14:27
در حال حاضر دیواری کوتاه تر !!!!!!!، بلکه فرو ریخته از دیوار معلم سراغ نداریم . واقعا" تاسف دارد . وزیر بی... آ.پ .کاش ...داشتی.واقعا" وزیری لیکن بدون واو.
پاسخ + +16 0 --
فرهنگی 1394/05/23 - 18:26
سیستم آ.م.پ ما یک سیستم پویا نیست و همون رویه ی 50سال پیش را ادامه می دهد با یک تغییر و تحول ظاهری؛علت آن است که مدیریت ها بر اساس روابط افراد است و شایستگی ها و لیاقت ها در این نظام معنی ندارد و افراد نخبه و صاحب نظر یا زندانی می شوند و یا با ترور شخصیت مواجهند البته و صد البته جز این هم انتظاری نیست برای اینکه با وجود نخبه ها دیگر جایی برای عده ی خاص که راس کارند وجود ندارد مدیران مدارس با یک اهداف دیکته شده از سوی روسای اداره جات و مراتب بالاتر هستند که کو چکترین طرحی برای ایجاد انگیزه ارایه ندادند فقط طرحشان این است که هر کس 100/قبولی بدهد از طرف اراه لوح تقدیر و...می گیرند و نتیجه آن این می شود که در جامعه با آن مواجهیم و وجود بعضی اولیا ی دانش آموزان نفهم بر شدت امر تاکید دارد....
پاسخ + +12 0 --
علی 1394/05/23 - 18:27
بالاتر از قتل که نداریم . چندتا معلم را در سیستان کشتند هیچ کسی حتی پیام همدردی هم نفرستاد ...
بهترین کاری که از جانب من می شنوید اینکه اگر در کلاس بنشینید و اصلا هیچ فعالیتی نکنید هیچکس نمیتواند حرفی بزند ولی اگر بیجهت دلسوز شدید آنموقع بلا نازل میشود ..
اگر جای شما بودم حداقل از خودم دفاع میکردم یا از جهت شخصی شکایت میکردم نه به عنوان کارمند دولت.
پاسخ + +5 -1 --
ناشناس 1394/05/23 - 18:56
همکار محترم جناب آقای هنانیان سلام : تاوقتی در جامعه برای دانش ارزشی قائل نباشند برای دانشمند نیز ارزشی قائل نمی شوند. آن دو نفر درجه دار مزد دانش افزایی شما به خودشان وفرزندانشان را به شما داده اند. نمی بایست از این نظر ناراحت شد.
پاسخ + +9 0 --
آزاد 1394/05/23 - 20:19
همکار محترم بایستی خود معلمان با ایجاد تشکل های محکم و منسجم در مدارس و مناطق به یکدیگر کمک کنند.
همه ما می دانیم که کادر ستادی به عنوان "برده های سیستم" فقط در جهت ابراز چاکری به مافوق خود و در سالهای اخیر به دانش آموزان اقدامی را انجام خواهند داد.
این مطلب تلخ حاصل تجربه چندین ساله همه ما معلمان میباشد. پس از این ستادیها و کارمندان بی حال آبی برای معلم گرم نخواهد شد.
ما باید با دنبال کردن خواسته های خو د در تشکل های منسجم و با ارتباط با یکدیگر و کمک گرفتن از ابزارهای رسانه ای جدید، راه خود را از نیروهای ستادی که هیچ سنخیتی با کار و دغدغه های ما ندارند، جدا کرده تا بتوانیم مسیر جدید و معقولی برای حل و کاستن مشکلاتمان پیدا کنیم.
همکار عزیز از قدیم گفتند: "مادر دل میسوزاند و نامادری دامن."
فقط یک معلم تو را درک میکند، نه اون کسی که از کلاس و درس متنفر و فراری بوده و حتی سعی همیشگی دارد تا از توی معلم نیز فاصله بگیرد.
پاسخ + +14 0 --
بابک 1394/05/23 - 21:24
ابوالفضل جان ، سلام . قطع یقین میدانم ، اولین شخصی که شما را مقصر دانست ، بازرس ادره ی متبوعه تان بوده .
پاسخ + +12 0 --
حسین 1394/05/23 - 22:27
جا دارد که مسئولان آموزش و پرورش پیگیر مشکلات حقوقی و قضایی همکاران باشند.جا تاسف است که دایره حقوقی در ادارات وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد کاری به این مسائل ندارند و به اصطلاح خود را درگیر مشکلات معلمان نمی کنند.متاسفانه با اینکه باز ازای هر دو معلم یک نیروی اداری وجود دارد،ولی آنان خود را متعلق به یک جزیره مجزا می دانند و همکاری و تامل دوستانه ای بین آنان وجود ندارد؟
به خدا قسم وقتی برای دریافت رتبه و طبقه به کارگزینی ادارت می رویم انگار می خواهیم ارث پدر از آنها بگیریم! وبیش از یک ماه با وجود استحقاق شرایط معطل می کنند تا یک حکم صادر کنند؟ پس این همه نیرو چه کارایی دارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/05/24 - 18:51
یا مثلا کارشناس تعاون اداره انگار میخاد از جیب خودش وام ضروری یا مساعده بده .فقط میخان تو اداره باشن بیکار وبی عار وکار نکنن.
پاسخ + +12 0 --
علی 1394/05/23 - 22:56
دو ده پیشتر پیش وقتی دانش آموز معلمش را حالا در هر پایه و مقطعی که بود، خود را جوری گم و گور می کرد که معلمش او رانبیند حالا یااز روی ترس یا خجالت .به هر حال گونه ای حجب و حیا و شرم در ظاهر و باطنشان بود.این بی حرمتی ها که صد هزار بار متأسفانه بعد از قضایای پرده دری نسبت به معلمان عزیز رخ داد و به نوعی در بوق و کرنا نمودند که نباید دانش آموزان را تنبیه کرد و معلمان حتی حق تشر زدن به دانش آموزانشان را ندارند همه گیر شد.هر چند بنده مخالف تنبیه بدنی هستم اما خود مسئولین بی خیال و پشت میز نشین که بعضی هایشان از ترس کاربلد نبودن در امر تدریس و عدم کلاسداری خوب ، سر از اداره جات و سیستم ستادی در آورده بودند، آتش بیار معرکه شدند و با معلمل=ان عزیز شاخ به شاخ شدند و نتیجه این شده که همه می بینیم.
پاسخ + 0 0 --
عبداله 1394/05/24 - 00:04
اقایون تصویب کرده اندکه کسی حق نداردبه دانش اموزوخانواده اش بگویدبالای چشمت ابروست جامعه مایک جامعه ای است که قدرمعلم رانمی دانند وچنین جامعه ای بیسواداست چشم وزای بی مسولیت بعداززمان مظفر روشن باگندزدنشان به سیستم نمایندگان هم که بیشترگندزدندونگذاشتندسکان کشتی به دست وزیری لایق سپرده شود
پاسخ + 0 0 --
احسان 1394/05/24 - 17:41
سعدی می فرماید : درشتی و نرمی به هم در به است. یکی از اصول تربیت نیز تنبیه است البته با شرایط خاص.
پاسخ + +6 0 --
حجت ابری 1394/05/24 - 08:05
یکی از علما تعریف میکرد که در یکی از سفرهایمان به حج عمره، با یکی از دوستان که به زبان عربی مسلط بود به یکی از دادگاههای کشور عربستان رفته و پس از معرفی خود از ریاست دادگاه خواستیم که اصول دادرسی خود را برای ما توضیح دهد و او هم قرآن کریم را پایه و اساس کیفری مجرمان بیان کرد و من از او پرسیدم "پس با ابن حساب، در یکسال دست چند نفر را بخاطر دزدی میبرید و جواب او عدد صفر بود و ما متعجب شدیم ،ولی او در جواب گفت که چون همه میدانند که اگر دزدی کنند دستشان قطع خواهد شد(یعنی تنبیه میشوند) پس کسی دزدی نمیکند. متاسفانه با حذف تنبیه دانش آموزان بی انظباط و درسنخوان،همه آنها جری تر شده اند و این است نتیجه قانونهای من در آوردی برای به هم ریختن نظم مدرسه و بی ادبی و درس نخواندن دانش آموزان!
پاسخ + 0 0 --
علی 1394/05/24 - 21:25
اصرار بر پوشش صد درصدی با اجرای طرح هایی مثل افزایش درصد قبولی ، تغییر نوع ارزشیابی // باعث شده اثری از انگیزه در دانش آموز و خانواده او باقی نماند .
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/05/25 - 10:11
وقتی قرار شد درصد قبولی را من بدهم نه اینکه دانش آموزان بگیرند ‏!‏ نتیجه همین می شود که می بینیم .متأسفانه سیستم کشور در همه زمینه ها اینگونه است وآپ صدبار بدتر!‏ و ما دچار خود سانسوری شده ایم فقط برای اینکه خودمان را خوب نشان دهیم.و حاصل این ها می شود افزایش لجام گسیخته بی سوادی ،مدرک کرایی ،قج فهمی، چاپلوسی، حفظ قدرت و صندلی با هر کلک و راهی، بی ارزش بودن سواد و فهم، قرار نداشتن هیچ کس در جایگاه واقعی خودش و صد ها مورد دیگر.آن دو نظامی که بدون تحقیق و بررسی و به هر دلیل درست یا علط ، این همکار عزیز را مورد تفقد!‏ قرار داده اند بویی از اخلاق و اسلام نبرده اند و به جای دفاع از کیان کشور عامل حمله به نماد دانش و اخلاق و حرمت دین شده اند.خدا به ما رحم کند.
پاسخ + +14 0 --
حسن 1394/05/24 - 09:35
همکار عزیز شما معلمی دیگر دکتر ومهندس ووکیل وقاضی واین شغل های به خیال مسولان با کلاس که نیستید انتظار دارید وزیر بیاد از شما دفاع کنه
اون وزیر بهداشته که به خاطر برخورد نیروی انتظامی با یه دکتر مستقیم رئیس قوه قضاییه رو به چالش میکشه
وزیر ما خوابش میاد وخسته است میفهمی خسته
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/06/02 - 23:05
وزیر ما همان طور که از اسمش پیداست فانی است می خواهد همه چیز را به فنا دهد
پاسخ + +14 -1 --
ناشناس 1394/05/24 - 14:12
یک سال بخاطر تذکر و جریمه دانش آموزم برادر بزرگترش آمد و در مسیر برگشت به خانه جلومو گرفت و دعوا رو شروع کرد. من هم تا تونستم مثل سگ کشتمش و با لگد و مشت حالشو گرفتم. از اون روز به بعد دانش آموزم هم ادب پیدا کرد و هم درس خوان تر شد !!
پاسخ + 0 0 --
صادق 1394/05/25 - 10:18
هرچند شما در آن لحظه کار درست را کردیید.اما باید طوری از من و شما که مظهر دانش و شکوفای هستیم حمایت کند که نیازی به این اعصاب خرد کنی ها نباشد و کسی جرأت نزدیک شدن و توهین نداشته باشد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/05/25 - 15:17
شما قدرتش رو داشتين يه معلم با ٥٠ سال سن نميتونه از خودش دفاع كنه
پاسخ + +6 0 --
احسان 1394/05/24 - 17:39
اگه من بودم حتما مقابله به مثل می کردم چون« آن چه به جایی نرسد فریاد است». خداوند حق مقابله به مثل به ما داده باید از خودمون دفاع کنیم جایی هم که نتونستیم به خدا پناه ببریم وگرنه تجربه نشون داده پناه بردن به دادگاه، پاسگاه بدون داشتن پارتی ،جز دردسر چیزی نداره.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1394/05/24 - 19:13
برای نشان دادن عمق فاجعه در جامعه یک مثال می زنم:گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد.3 بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد. قطار در حال آمدن بود ، و سوزن بان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد. سوزن بان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان 3 فرزند را نجات دهد و 1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد. سوال: اگر شما به جای سوزن بان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟ بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک انتخاب کنند و 1 کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی چطور .... ؟
پاسخ + +2 0 --
فرهنگی 1394/05/24 - 19:15
ادامه نظر قبلی:در این تصمیم، آن 1 کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (3 کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک، بازی کنند، قربانی می شود. این نوع معضل هر روز در اطراف ما، در اداره ، جامعه در سیاست و به خصوص در یک جامعه دموکراتیک اتفاق می افتد، اقلیت قربانی اکثریت می شوند. کودکی که موافق با انتخاب بقیه افراد برای مسیر بازی نبود طرد شد و در آخر هم او قربانی این اتفاق گردید و هیچ کس برای او اشک نریخت. کودکی که ریل از کار افتاده را برای بازی انتخاب کرده بود هرگز فکر نمی کرد که روزی مرگش اینگونه رقم بخورد. اگرچه هر 4 کودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن 3 کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد.
پاسخ + 0 0 --
معلم معترض 1394/05/25 - 09:29
عالی بود.
پاسخ + +7 0 --
فرهنگی 1394/05/24 - 19:16
ادامه نظر قبلی: اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه وعاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک نادان نبود. مسافران قطار را می توان به عنوان تمامی کارمندان سازمان فرض کرد و گروه مدیران را همان کودکانی در نظر گرفت که می توانند سرنوشت سازمان (قطار) را تعیین کنند. گاهی در نظر گرفتن منافع چند تن از مدیران که به اشتباه تصمیمی گرفته اند، منجر به از دست رفتن منافع کل سازمان خواهد شد و این همان قربانی کردن صدها نفر برای نجات این چند نفر است. زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیری های دشوار . با عدم اتخاذ تصمیمات صحیح به سبک مدیریتی، به پایان زندگی مدیریتی خود خواهند رسید. "به یاد داشته باشید آنچه که درست است همیشه محبوب نیست... و آنچه که محبوب است همیشه حق نیست!"
پاسخ + 0 0 --
علی رضا 1394/05/24 - 22:22
احسنت ،بسیار عمیق ونشان دهنده وضعیت مصیبت بار آموزش وپرورش امروز ایران است
پاسخ + 0 0 --
آزاد 1394/05/25 - 09:37
مدتها بود تا این حد تحت تاثیر قرار نگرفته بودم. واقعا مطلب کامل و جامعی بود.
پاسخ + 0 0 --
صادق 1394/05/25 - 10:25
شاید به جرأت بتوان گفت اکثر سازمان ها و ارگان های ماهمینگونه اند و آموزش و پرورش ما هم بدتر از جاهاه دیگر هرروز بدتر از دیروز!‏
پاسخ + 0 0 --
احمد محمدی 1394/05/26 - 09:35
درود بر دوست خوب و دانشمندم جناب فرهنگی , واقعا" که مطلب زیبا و دلنشین و در عین حال تکان دهنده ای بود . . این داستان زیبا و آموزنده , در عین سادگی به درستی وضعیت اسفناک فعلی در آموزش و پرورش ایران را به تصویر می کشد , جایی که نمود کامل ریاپروری , نادان سالاری , بی برنامگی و بی مسؤولیتی می باشد . .
پاسخ + 0 0 --
غصه دار دردمند 1394/05/29 - 16:05
با این اوصاف کسی جز معلم ( که تدریس می کند ) این حرفا رو خوب درک نمی کنه . زیرا اون فردی که تو کار ستادی یا هر بخش دیگر ادارات سیستم اموزش و برورش هستند تنها ترسشون از روزیه که میز وصندلی رو ازشون بگیرن. بنا بر این خودشونو درگیر نمیکنندیا شاید هم اصلا تدبیری ندارند که راهکاری ارایه دهند .؟؟؟

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور