آنچه مسلم است آموزش و پرورش رکن اصلی توسعه همه جانبه کشور است و باید از این دیدگاه به آن نگاه و توجه ویژه شود. به عنوان یک معلم بازنشسته که پس از 13 سال بازنشستگی در انجمن علمی و آموزشی معلمان برای ارتقای سطح علمی معلمان با برگزاری همایش های علمی و کنفرانس های آموزشی و چاپ نشریه فعالیت دارم نکاتی را در خصوص این نهاد مهم به عرض می رسانم .
امیدوارم برای انتخاب وزیری قوی با دانش و درایت تام و تمام مورد توجه قرار گیرد :
1- نظام تربیت معلم : در حال حاضر آنچه به عنوان دانشگاه فرهنگیان با دو پردیس دختران و پسران در بعضی از استان ها مطرح است در واقع یک دبیرستان دخترانه و پسرانه است و دانشگاه فرهنگیان شبیه به سازمان سمپاد که در هر شهری چند دبیرستان دخترانه و پسرانه دارد می باشد .
نام دانشگاه فرهنگیان نیز بی مسما است . بهتر است به جای یک نهاد وابسته به آموزش و پرورش، یک یا دو دانشگاه بزرگ با دانشکده های مختلف زیر نظر وزارت علوم و فن آوری با نام دانشگاه تربیت معلم با استانداردهای جهانی در شأن نام معلم، متولی تربیت معلم شود.
2- لزوم تشکل های صنفی و علمی : اگر قرار است دانش آموزانی جسور و منتقد و پرسش گر در آموزش و پرورش تربیت شوند ؛ معلمان باید کنش گر ، متفکر، منتقد و دائماً پژوهش گر و مطالبه گر باشند ؛ برای این کار متشکل شدن معلمان در تشکل های صنفی و علمی از ضروریات آموزش و پرورش (و البته برای آحاد مختلف جامعه) است و آموزش و پرورش باید این امر میمون و مبارک را تشویق و مورد حمایت قرار دهد .
الف- انجمن های علمی : در خصوص انجمن های علمی، آن چنان که باید و لازم است از پتانسیل علمی آن ها توسط مسئولین کشوری و استانی استفاده نمی شود . بهتر است برگزاری دوره های ضمن خدمت و مسابقات علمی و عملی و جشنواره ها و ... به انجمن های علمی هر رشته ای واگذار شود تا از این طریق قشر وسیعی از معلمان در این زمینه ها فعال شوند. حمایت و تشویق انجمن ها به چاپ نشریه و تولید محتوی و برگزاری کنفرانس های علمی توسط اتحادیه ها و انجمن های علمی هر رشته یکی از راه کارهای مهم رشد سطح علمی معلمان و ایجاد انگیزه برای پژوهش و تحقیق است.
باید در بودجه سنواتی حتماً ردیفی به این انجمن ها به خصوص برای برگزاری کنفرانس های آموزشی کشوری و استانی اختصاص یابد .
ب- تشکل های صنفی : در خصوص تشکل های صنفی نیز بهتر است از نگاه امنیتی به این تشکل ها که باعث کشاندن اعضای فعال آن ها به مراکز امنیتی و قضائی شده است، خودداری گردد. این گونه برخوردها باعث سرخوردگی و خمودی سایر معلمان خواهد شد و اثرات بسیار بدی در جامعه خواهد داشت.
عقلانیت حکمرانی حکم می کند برخوردها طوری باشد که از تبدیل فرصت به تهدید جلوگیری و مسیر عکس پیموده شود. (متذکر می شود از سال 94 قانون مربوط به تشکل های صنفی با حذف این تشکل ها از قانون احزاب در مجلس منتظر تصویب قانون جدید است بهتر است با انتخاب یک وزیر کشور با دید باز و اعتقاد کامل به اصول 26 و 27 قانون اساسی، ( که حق داشتن تشکل و برگزاری تجمعات برای بیان خواسته ها را به رسمیت می شناسد) با تعامل با مجلس این مشکل ظرف چند ماه آینده حل شود.
آیا شایسته است معلمی به خاطر بیان مطالبات صنفی از جمله داشتن تشکل صنفی که حق مورد تأکید قانون اساسی است به زندان برود یا با پابند الکترونیکی در حصر قرار گیرد ؟ کجای شرع چنین چیزی را تجویز کرده است؟
رئیس جمهور قسم می خورد که حافظ قانون اساسی و تأمین کننده آزادی های مصرح در آن باشد و باید به تأکید قرآن کریم به عهد و قسم خود عمل کند.
3- لزوم توجه بیش از پیش به علوم پایه : اساس پیشرفت کشورهای صنعتی و توسعه یافته توجه به علوم پایه و اعتقاد داشتن به اینکه تحقیق و پژوهش در این علوم ریل اصلی پیشرفت در همه زمینه ها اعم از مهندسی و پزشکی است، باعث شده آموزش درس هایی مانند فیزیک و شیمی و زیست و حتی ریاضی در مدارس به صورت نظری و عملی توأم باشد .
4- نقش آزمایش در پویائی تدریس : اختصاص دو ساعت در هفته به درس آزمایشگاه که همه درس فیزیک و شیمی و زیست و زمین را در بر می گیرد با مربی گری دبیرانی که فقط در یکی از این دروس تخصص دارند آن هم با آزمایش های نمایشی مفید فایده نخواهد بود . باید در مدارس کلاس فیزیک و شیمی و زیست و زمین با وسایل کافی ایجاد شود و آموزش با آزمایش همزمان شود به طوری که آزمایش توسط دانش آموز با راهنمائی معلم انجام شود .
5- تنوع بیش از حد مدارس : مهترین معضل آموزش و پرورش در حال حاضر تنوع بیش از اندازه مدارس است که باعث توجه بیشتر به تعدادی از مدارس خاص و بی توجهی به مدارس عادی شده است که در نتایج کنکور نیز خود را نشان داده است در اسرع وقت این تنوع باید کاهش یاید .
به نظر نمی رسد در هیچ کشوری چنین تنوعی وجود داشته باشد.
6- آموزش مهارت های فنی و حرفه ای : گسترش هنرستان ها و تغییر نسبت فعلی بین دبیرستان ها و هنرستان ها یکی دیگر از ضرورت ها، با هدف تربیت کارگر و تکنسین ماهر در همه زمینه هاست . بهتر است در هنرستان ها دروس عمومی غیر زبان انگلیسی حذف شوند و به ساعت دروس فنی و حرفه ای افزوده شود به طوری که فردی که از هنرستان بیرون می آید بدون نیاز به رفتن به دانشگاه با مهارت های کسب کرده جذب بازار کار شود. در هرم شغلی جامعه از لحاظ فنی، در رأس مهندسین و در وسط تکنسین ها و در قاعده کارگران ماهر هستند .
هنرستان های فنی و حرفه ای بیشترین هم شان باید صرف تربیت کارگر ماهر باشد . آموزشکده های فنی و حرفه ای با رویکرد تربیت تکنسین و دانشگاه ها با رویکرد تربیت مهندس با حفظ نسبت بین این سه قشر در حال حاضر و با گسترش بی رویه رشته های مهندسی در دانشگاه های دولتی و غیر دولتی با آموزش های بعضاً بی محتوی، تعداد مهندسین از کارگران بیشتر شدند و چون توانایی انجام کارهای فنی را ندارند باعث شده درصد بیکاری قشر تحصیل کرده نسبت به سایر اقشار بیشتر شود یعنی آموزش های دانشگاهی آب در هاون کوبیدن شده است.
7- انتقال میراث فرهنگی : گرچه یکی از وظایف آموزش و پرورش انتقال میراث فرهنگی جامعه به نسل های بعدی است ولی این میراث باید به طور همه جانبه در نظر گرفته شود نه فقط تکیه بر جنبه های مذهبی .
تاریخ ایران یک کل به هم پیوسته است . اگر مردم ایران به اسلام و خصوصاً تشیع گرویدند چون سابقه گرایش های توحیدی و عدالت خواهی در نهاد جامعه ایرانی وجود داشته است. آموزش های مدرسه ای نباید منجر به ایجاد تضاد بین این دو شود و البته از آن جا که ادیان الهی مبتنی بر عقلانیت و به دور از خرافه گرائی است در تدوین کتاب های درسی خصوصاً دروس عمومی باید به این جنبه ها توجه خاص شود .
نویسندگان کتاب های درسی مخصوصاً دروس ایدئولوژیکی از بین افراد متخصص و روشنفکر و با ذهنی باز انتخاب شوند و به جنبه های زیبایی شناسی نیز توجه ویژه شود.
8- نکته ی دیگر در مورد مدارس غیر دولتی است . در این مدارس با اینکه کار معلمان بیشتر از مدارس دولتی است، پرسنل این مدارس از حقوق کمتر برخوردار هستند و چهار ماه در سال نیز حقوق نمی گیرند . بهتر است از لحاظ کمی و کیفی تحولی در این مدارس به کمک و نظارت دولت صورت گیرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان