چندین گلایه از وضعیت نامطلوب روابط عمومی در رسانه « صدای معلم » منتشر شد و تنها پاسخی که مدیران آموزش و پرورش به انتقادها دادند لغو ابلاغ و خاموش کردن صدای انتقاد به شیوه معمول خودشان بود.
اما این روزها همان میرزا بنویس درباری نیز از چرخه فعالیت بازمانده است و سایت خبری آموزش و پرورش شهرستان خمیر به خوابی حدودا چهار ماهه فرو رفته است.
تنها کانال خبری آموزش و پرورش این شهرستان نیز به نام «اطلاع رسانی فعالیتهای پرورشی» تغییر نام داده است و تنها عکسها و برنامههای این حوزه در آن باز ارسال میشود.
شنیدهها حاکی است مسئول روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش هرمزگان نیز بیش از یک ماه است از سمت خود استعفا داده است و این اداره کل نیز بدون مسئول «روابط عمومی» است.
هر چند روابط عمومیها در زمان حضور و وجودشان نیز کاری چندان مفید و کاربردی برای دستگاه بزرگ تعلیم و تربیت انجام نمیدهند اما این بی توجهی گسترده که از دیدگاه مدیران سرچشمه میگیرد جایگاه احترام به مخاطبین و شفاف سازی برنامهها و گردش اطلاعات را بهخوبی نشان میدهد.
هر گاه در گوشه و کنار شهر جوان و نوجوانی میبینم که در ریختن زباله، کثیف کردن محیط و رفتارهای پرخطر چون موتورسواری ناایمن یا سیگار کشیدن در مکانهای عمومی مهارت و تبحر دارد و بویی از حقوق شهروندی و احترام به دیگران نبرده است ابتدا به یاد «تعلیم و تربیت» در مدارس میافتم و با خود فکر میکنم چرا مدارس «شهروند بد» تحویل اجتماع میدهند؟!
بدیهی است که بار یک تربیت بد تنها بر دوش آموزش و پرورش نیست اما تجربه عینی من معلم میگوید آنچه در مدارس اتفاق میافتد نه آموزش درست و حسابی است و نه پرورشی شایسته که به کار کسی آید!
حتی میتوان گفت با وجود مدارس تخریبی، بی برنامگی در مدیریت مدارس، عدم واقعیت پذیری، معلمانی درمانده که دائم از معیشت دم میزنند و یا محتوای کتب درسی که در مدارس جلو چشم دانش آموزان است فرایند تربیت همواره نتیجه معکوسی داشته است.
بیشتر مدارس پایگاهی برای اطلاعرسانی ندارند و گاهی حتی تابلویی برای نصب برنامه کلاسی هم فعال نیست و فعالیت آنها ورود دانشآموز در هفت صبح و خروج در ساعت دوازده ظهر است.
علاقه و سلیقه دانشآموز برای شاداب سازی فضای آموزشی بی اهمیت است و حتی مهم نیست دانشآموز چهارنفری سوار بریک موتور به خانه برمیگردند!
نه تصادف و مرگ آنها مهم است نه احترام به قوانین و رعایت ارزشهای اجتماعی مورد توجه است.
در سطحی دیگر کارشناسان اداری نیز با ورق زدن یک تقویم اجرایی کپی شده از اینترنت صورت جلسهای بهعنوان رضایت از مدرسه تنظیم میکنند و با نوشیدن چایی و لبخندی دفتر مدرسه را ترک میکنند.
اقدامات سلیقهای مدیران و نادیدهگیری تخصص همواره بلای جان آموزش و پرورش بوده است چنان که شعارها بر عمل همیشه فزونی داشته است و عجبتر اینکه تملق و فریب نیز دارای جایگاه است.
دلسوزی واقعی در پس جنجال و نمایش عدهای که سودای پست و ریاست دارند کمرنگ میشود و در این میان دود این آتش به چشم دانش آموزان میرود و ساخت آیندهای با رنگ تاریک رقم میخورد.
در هفتهی کتابخوانی نه ارزش کتاب که بهعنوان نماد روشنفکری و آگاهی هر جامعه است کسی یادآور میشود و نه وزیر و مدیرکلی به فکر تهیه چند جلد کتاب برای مدارس میافتد!
این که مدیران با این شیوه پوسیده میخواهند ایران قوی بسازند و می گویند «مدل حکمرانی در آموزش و پرورش باید به سمت مدرسه محور بودن پیش رود»! تا چه اندازه غیرواقعی و خیالی است قطعاً خودشان بهتر میدانند!
در دنیایی که عصر ارتباطات است میتوان نظر و دیدگاه و انتقادها را گرفت و برای آن برنامهریزی کرد و مدیران باید بپذیرند شعارهای یک طرفه و کلمات عاریتی دیگر راه حل ماجرا نیست.
به قول سعدی:
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
صدای معلم با سبک اینترنشنال...
هر کسی موافق ما باشد ؛ خودی است .
هر کسی هم ما را نپسنند و منتقد وضعیت موجود باشد ؛ در خط رسانه های معاند و... است !
با همین تفکرات و رویه ها ؛ کشور را به بن بست کشانده اید .
پایدار باشید .
این یک قانون کلی برای هر انسان است. اگر خوب دقت کنید همه خود و افکار خود را قبول دارند. خوب که دقت
می کنم شاهان و حاکمان و روسای جمهور و هر قدرت دست بالایی، حق داشته و دارند که غیر خط خود، هیچ نپذیرند و مخالفان را از دم تیغ بگذرانند.
این خصلت و خوی نهادینه شده انسانهاست.
چرا من باید از باور و اعتقاد و ارزش و حق خودی خود بگذرم و دیگری را با اصول خودش بپذیرم؟
اینجاست که دموکراسی، رنگ می بازد و استبداد و دیکتاتوری در حد ماکرو و میکرو، پدید و رشد می کند.
یک لحظه خودی خلافکاران و قانون شکنان و قاتلان را نیز نتوانستم مذمت کنم، آن هم خودی آنهاست و من با مخالفت خود معاند و...... می شوم.
همه خودی دارند که برای خودشان اهمیت دارد!
از کی تا حالا نظر دادن تخریب حساب می شود؟
این یک سایت تخصصی در مورد مسایل آموزش و پرورش است و البته ممکن است مطالبی باشد که تنها نظر نویسنده است.
به مدیر کل تان بگویید قلم بردارد او هم دو خط نظرش را بنویسد.
حالا شما مخاطب متوهم هییییی بگو اینترنشنال و بی بی سی و.....