امنیت ، خوب است اما خوب تر از آن، آزادی است. آزادی هم خوب است اما خوب تر از آن ، آزادگی است.
آنها که فقط بر طبل امنیت می کوبند، سودای استبداد دارند و آنها که تنها تاکید بر آزادی دارند، دوستدار هرج و مرج اند. والا انسانیت ، به عنوان گوهر اصلی بشر، در سایه آزادگی نمایان می شود. برای همین است که حضرت علی دعا می کند که ؛ خدایا ابتدا جانم را بگیر اما شرف و عدالت و آزادگی ام را از من مگیر. هم چنان که گفته اند؛ ما زندگی می کنیم تا قرب و قیمت پیدا کنیم نه این که به هر قیمتی، زندگی کنیم ؛ چرا که بسیارند انسان هایی که آزاد هستند ولی روحشان زندانی است. و چه بسیارند اسیرانی که آزاده اند، اما هنوز آزاد نشده اند.
آزادی، رهایی از اسارت دیگران یا حکومت ها است اما آزادگی، رهایی از اسارت خویشتن است.
چه بسا افرادی با دولت ها درگیر می شوند و دم از آزادی می زنند که خود اصلا آزاده و جوانمرد نیستند. واقعیت تلخی است ولی دولت ها از آزادی و مردم از آزادگی، پرهیز می کنند چون هر دو برای هر دو آنها هزینه بردار است.
آزادی، رهایی از مسئولیت در برابر خود و جامعه و خانواده است. مثل آنهایی که دایره آزادی زن را آن قدر وسیع می دانند که او را ناموس کسی نمی دانند .با این که می دانند هنوز نه زنان کاملا آماده هستند که بتوانند و نه جامعه آن قدر اخلاق مدار است که بگذارد زنان تنها و رها واقعا زندگی کنند.
آزادگی، اما مسئولیت آور است و نیاز به خویشتن داری و گذشت و انصاف دارد و به همین دلیل اغلب مردم از آن می ترسند.
گفتیم و نگفتیم که مهمتر از آزادی، آگاهی و ارزانی است . یعنی تا نان و دانش در جامعه قحط است، دستاوردهای آزادی تلخ است و چه بسا به بی بند و باری منجر بشود .به همین خاطر است که بزرگی گفته؛ ای آزادی تو خوبی اما بشر سزاوار تو نیست!
نقطه،سرخط!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان